به گزارش گروه سایر رسانههای دفاع پرس به نقل از تسنیم، ترجمه خاطرات دفاع مقدس قصهای دارد پر آب چشم. چندسالی است که ترجمه ادبیات دفاع مقدس که بخش قابل توجهی از آن سهم خاطرات است، افزایش پیدا کرده، نهادهای مختلف دست به این کار زده و هر از چندگاهی خبری مبنی بر انتشار این ترجمهها در خارج از کشور منتشر میشود، اما نتیجه کار چندان مورد قبول اهل نظر نیست.
نبود قانون مشخص در حوزه خاطرهنویسی و باقی ماندن پرسشهای بیپاسخ متعدد در این حوزه، گاه سبب شده تا ترجمه صورت گرفته چندان از نظر فنی متر و معیار مشخصی نداشته باشد. هرچند موضوعاتی مانند نگاه ابزاری به ترجمه خاطرات و انجام آن برای بیلان کاری سازمانهای متعدد فرهنگی و یا نبود قانون خلأهایی در حوزه ترجمه خاطرات ایجاد کرده است، اما همه این موارد حکایت از مشکل بزرگتری دارد و آن نبود یک نگاه تخصصی و فنی به کار ترجمه در حوزه خاطرات دفاع مقدس است. وجود این مسائل و معضلات در سالهای اخیر سبب شده تا برخی از خاطرات دفاع مقدس یا ترجمه نشوند و یا با اشکالات جدی به سرانجام برسند.
«دختر شینا» از جمله کتابهایی است که در سالهای گذشته در حوزه خاطرهنویسی دفاع مقدس خوش درخشیده است. این اثر که اخیراً از نظر مخاطبان به عنوان بهترین کتاب دفاع مقدس انتخاب شده، با نثری شیرین و خواندنی، روایتگر زندگی یکی از همسران شهداست. کتاب در فضایی کاملاً خانوادگی از جنگ و پیامدهای آن بر یک خانواده ساده ایرانی میگوید. بهناز ضرابیزاده بار دیگر با «گلستان یازدهم» ثابت کرد که جنگ هنوز ناگفتههای بسیاری دارد. تحقیقات گسترده و همصحبتیهای پیاپی و مستمر با راوی، سبب شده تا شخصیتهای دو کتاب ضرابیزاده ماندگار شود؛ کاری که نشاندهنده هنرمندی نویسنده در پردازش خاطرات خام راوی است. دو کتاب ذکر شده در سالهای گذشته به زبانهای مختلف ترجمه و در کشورهای مختلف توزیع شده است. اما اینکه تا چه اندازه این ترجمهها در جذب مخاطبان غیر فارسیزبان موفق عمل کردهاند، از جمله پرسشهای بیپاسخ نویسنده است. ضرابیزاده در گفتوگویی با تسنیم از نحوه ترجمه این آثار انتقاد میکند و میگوید حتی از ترجمه آثارش بیاطلاع است و از اخبار رسانهها متوجه میشود که کتابش ترجمه شده است. او میگوید ممکن است این ترجمهها، فرصتهای جدید را از کتابهای فاخر خاطرات بگیرد. مشروح گفتوگوی این نویسنده را در ادامه بخوانید:
ترجمه یک کار تخصصی است که شیوه کار و نحوه انتشار آن با آثار تألیفی متفاوت است. در سالهای اخیر، اخبار متعددی از ترجمه خاطرات دفاع مقدس منتشر شده است. اخباری که گاه در آنها نام کتابهایی از شما هم دیده میشود. شما به عنوان نویسنده این آثار، فکر میکنید که ترجمههای صورت گرفته چقدر منطبق با این نگاه تخصصی همراه بوده است؟
ترجمههای خاطرات دفاع مقدس در ابتدا به صورت خودجوش توسط سازمانهای فرهنگی صورت گرفت. ساز و کار و روند این دسته از کارها عموماً برای ما نویسندگان مشخص نیست. معمولاً در این مواقع، ما اخبار انتشار ترجمههای کتابهای مختلف را از رسانهها مطلع شده و پس از آن، تماس میگرفتیم و درخواست میکردیم که یک جلد از این ترجمهها را نیز برای ما ارسال کنند. من به عنوان یک نویسنده در همین حد از روند کار ترجمه آثارم مطلع میشدم. در صورتی که احساس من این بود که وقتی کاری ترجمه میشود، چه بهتر که مترجم با مؤلف و خاطرهنگار در ارتباط باشد. شکل رایج ترجمه نیز به همین صورت است؛ زیرا قطعاً نویسنده میتواند در این راه به مترجم کمک کند تا ماحصل کار، بهتر و دقیقتر باشد. اما برای من تاکنون این اتفاق نیفتاد.
چقدر در ترجمه خاطرات دفاع مقدس موفق بودهایم؟
هیچ اطلاعی از نظرات مترجم درباره کتابهایم نداشتهام. تنها یک دلنوشته به قلم خانم حسین آوا، مترجم ترکی آذری کتاب «گلستان یازدهم»، به دستم رسید که آن هم از طریق فضای مجازی متوجه شدم و خواندم. درباره ترجمه عربی کتابهایم نیز تقریباً اطلاع و ارتباط در همین حد بود. وقتی برگردان عربی «گلستان یازدهم» و «دختر شینا» در لبنان منتشر شد، یکی از فعالان فرهنگی و از مترجمان این کتاب به من گفت که من این کتابها را خوانده و تحت تأثیر قرار گرفتهام و ... اما متاسفانه ما بیش از این ارتباط نداشتیم؛ به همین دلیل پرسشهایی برای من نویسنده وجود دارد که هنوز بیپاسخ مانده است. میخواهم بدانم فرهنگ کشور ما در این ترجمهها به درستی منتقل شده یا خیر؟ نظر یک مخاطب انگلیسیزبان درباره فرهنگ شهادتطلبی چیست؟ دوست داشتم همیشه درباره این پرسشها با مترجمان کتابهایم صحبت کنم و نظر آنها را در اینباره بدانم. اساس کار ما اشاعه فرهنگ انقلاب به دیگر کشورهاست. در غیر این صورت، ما کار چندانی نکردهایم. اگر بتوانیم این فرهنگ را صادر کنیم، میتوانیم بگوییم که موفق عمل کردهایم.
نکته دیگر اینکه وقتی کاری ترجمه میشود، نمیدانیم این مترجمان خبره و قوی هستند یا خیر؟ پرسش مهمتر اینکه اثر ترجمه شده در کشورهای مقصد به چه صورت توزیع میشود؟ آیا در کتابفروشیها عرضه میشود یا تنها در مؤسسات و مراکز فرهنگی؟ بعد از توزیع، مخاطبان چه برخوردی با این کتابها دارند؟ آیا مخاطبان دیگر زبانها این کتابها را دوست داشتند و از آن استقبال کردهاند یا خیر؟ مترجمی که با فرهنگ و آداب و رسوم ما آشنایی چندانی ندارد، چطور توانسته یک کتاب را که بخشی از آن در فضای روستایی در همدان گذشته، ترجمه کند؟... با توجه به این پرسشها، فکر میکنم که اگر این ارتباط دو سویه در مراحل مختلف ترجمه برقرار باشد، حاصل کار بهتر خواهد بود. صرف ترجمه یک کتاب کفایت نمیکند، بلکه مهم این است که ترجمه، ترجمه صحیح و درستی باشد.
معرفی کتابهای ترجمه نکته مغفول دیگری است. تاکنون جلسات رونمایی مختلفی برای رمانهای دفاع مقدس در کشورهای مختلف مانند روسیه، افغانستان و ... برگزار شده است، اما درباره آثاری که در قالب خاطرات دفاع مقدس نوشته شدهاند، این اتفاق نیفتاده است. موضوع مهم دیگر در امر توزیع کتابهای ترجمه، رساندن این آثار به دست اقشار مختلف است؛ هم کسانی که علاقهمند به مطالعه در این حوزه هستند و هم کسانی که با فرهنگ ایرانی اسلامی آشنایی ندارند. به همین دلیل بعد از انتخاب مترجم، نحوه توزیع آثار برایم اهمیت دارد. توزیع این دست از آثار باید به شکل کلان باشد نه جزئی و خاص.
اگر سرمایهای برای ترجمه این کتابها گذاشته میشود، باید با موازین درست انجام شود، نه اینکه 10 ترجمه در کشورهای مختلف داشته باشیم اما اصول کار را رعایت نکنیم؛ البته اخیراً متوجه شدم که انتشارات سوره مهر خود کار ترجمه این آثار را برعهده گرفته و نوید این را داده که کار ترجمه با ساز و کار درست و طبق قوانین ترجمه انجام شود و در این مسیر، هم به حقوق مؤلف توجه کند و هم به موازین ترجمه. امیدوارم که سوره مهر این کار را انجام دهد و خودش وارد این کار شود. به این طریق مطمئن خواهیم بود که مترجمان کاربلد و آشنا با فرهنگ ایرانی اسلامی دست به کار خواهند شد. از سوی دیگر، امیدوارم همانطور که این انتشارت توزیع مناسبی در سطح کشور دارد، در خارج از کشور نیز توزیع گسترده و مناسبی داشته باشد.خاطرات دفاع مقدس آثار فاخری هستند، مهم است که ترجمه این آثار نیز با حفظ ادبیات و با در نظر گرفتن فرهنگ ایرانی اسلامی، به همان میزان فاخر انجام شود.
در سالهای اخیر سازمانها و ناشران مختلفی با تصور اینکه این دسته از آثار قابلیت جهانی شدن دارند، اقدام به ترجمه گسترده و متنوع این آثار کردهاند. فکر میکنید ماحصل کار چقدر در جذب مخاطب جهانی موفق عمل کرده است؟ آیا با توجه به این موضوعاتی که شما اشاره کردید، میتوان این بیم را داشت که حتی برخی از ترجمههای ارائه شده، مخاطبان جدید را پس بزند؟
نام مترجم اولین نکته در انتخاب یک کتاب ترجمه شده است. اینکه این کتاب را چه کسی ترجمه کرده برای مخاطب کتابخوان اهمیت دارد. اگر مترجم شناختهشده و کابلد باشد، به یکدیگر پیشنهاد میدهیم که فلان کتاب را با ترجمه فلانی بخوانید. قطعاً در دیگر کشورها هم نوع انتخاب به همین صورت است. مترجم باید شناخته شده، موفق و نامآشنایی باشد و کارنامه خوبی داشته باشد. ناشر دومین مؤلفه در انتخاب کتاب ترجمه شده است. باید ببینیم که این موضوعات چقدر در برگردان خاطرات دفاع مقدس مورد توجه قرار گرفته است.
جایگاه خاطرات دفاع مقدس در چرخه رقابتهای جهانی کجاست؟
همچنین یکی از نکات مهم و در عین حال مغفول در ایران، کتابسازی است. یعنی باید یاد بگیریم که چگونه کتابی را خوب منتشر کنیم. عصر حاضر، عصر رقابت است. رقابت در حوزههای فرهنگی هم بسیار زیاد شده است. در این وضعیت باید یاد بگیریم که چطور یک کتاب منتشر کنیم که به لحاظ کتابسازی مورد قبول باشد و قواعد یک کتاب خوب را رعایت کرده باشد. ما باید به سمتی حرکت کنیم که هم شکل کتاب، هم تصویر روی جلد، هم عنوان آن و ... مخاطبپسند باشد و طبق موازین چاپ یک کتاب خوب انتخاب شود. امروزه دیگر تنها محتوای یک کتاب ملاک و معیار انتخاب نیست، مؤلفههای دیگری که از آنها یاد شد نیز در انتخاب یک اثر اهمیت دارد. به نظرم رعایت این موضوعات در امر ترجمه از حساسیت بیشتری برخوردار است تا بتواند مخاطب جهانی را به سمت خود جلب کند.
در حوزه خاطرهنویسی دفاع مقدس با یکسری خلأهای قانونی مواجه هستیم. پرسشهای حل نشده و پاسخنداده متعددی در این زمینه وجود دارد؛ مسائلی مانند حقوق ناشر، نویسنده و راوی در این حوزه و ... از جمله موضوعات پرسشبرانگیز در سالهای اخیر بوده که هنوز پاسخ روشنی ندارد. فکر میکنید که وجود این خلأها تا چه اندازه در نابسامانی و روند غیر کارشناسی ترجمههای صورت گرفته مؤثر بوده است؟
به نکته خوبی اشاره کردید. من به عنوان یک خاطرهنگار هرگز به حقوق مادی اثرم توجه نکردم و شاید اشتباه کرده باشم. من به عنوان خاطرهنگار همیشه از عشق صحبت کردم و اینکه عاشق این کار هستم. احساس میکنم رسالت من در دنیا این است که کارم را در این حوزه با تمام توان ادامه دهم. وقتی پای عشق به میان میآید، موضوعات دیگر رنگ میبازد. نویسندگان خاطرات دفاع مقدس در مورد کتابهایشان این نظر را دارند. عیب و عار میدانیم که در رابطه با این موضوعات صحبت کنیم و میگوییم که عیار کارمان را با صحبتهای اینچنینی پایین میآوریم.
عموم خاطرهنگاران دفاع مقدس از حقالتألیف خود راضی نیستند
با وجود همه این مسائل، یکی از موضوعات تأثیرگذار در این زمینه نحوه قراردادهای ناشران با نویسندگان خاطرات دفاع مقدس است. قراردادها عموماً به شکل سلیقهای است و سلیقه ناشر معمولاً اعمال میشود؛ گاه این اعمال سلیقه به نفع ناشر است و گاه میتواند مؤلف را نیز راضی کند. در سالهای اخیر عموم خاطرهنگاران از اوضاع حقالتألیف خود راضی نیستند. ناگفته نماند که ما نویسندگان دفاع مقدس با عشق این کار را میکنیم؛ چون ما خودمان را متعهد میدانیم که در این زمینه کار کنیم. جزو یکی از لذتهای زندگی ما پرداختن به این موضوعات است. ما نویسندگان خاطرات روحیه قر زدن و نق زدن نداریم، اما این مشکلات وجود دارد.
انتهای پیام/ 151