به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، یک ماه قبل از انقلاب اسلامی ایران هوانیروز با پیوستن به صف مردم انقلابی در راهپیماییها و برنامههای ضد شاهنشاهی حضور خود را در صحنه انقلاب ثبت کرد. همه شهرهای کشور شاهد پیوستن همافرانی بودند که روح انقلاب بر جان پاک آنان دمیده شده و از این رو حرکتهایی به دست همافران و دیگر نیروهای ارتشی علیه شاه شکل گرفت.
پرسنل هوانیروز در اصفهان بارها در نقاط مختلف شهر از جمله سه راه نورباران، مسجد حکیم، مسجد سید و استادیوم شهر اصفهان با مردم تجدید بیعت کردند و مردم نیز با کشتن گاو و گوسفند به سر راهشان از آنان استقبال کردند.
به دلیل سخنرانیهای برخی از پرسنل هوانیروز در مجالس و راهپیماییها تعدادی از آنان توسط عوامل رژیم به خاش تبعید شدند. همزمان در اصفهان در شهرهای دیگر از جمله تهران نیز دیگر یگانهای ارتش از حرکتهای شکل گرفته ضد انقلابی پیروی کردند و به تعداد نیروهای مبارز نظامی اضافه شد.
شهید حراف در شیراز، همافر شهید عقیلی خامنهای در تبریز، همافر شهید محمد شجاعی در تهران و دهها نفر از نیروهای شجاع نظامی در برابر حکومت شاهنشاهی ایستادند.
شهید محمد شجاعی را اولین شهید هوانیروز ارتش مینامند. او در سال 1332 در روستای «نیوان» از توابع گلپایگان متولد شد. از همان ابتدای کودکی به لطف خانواده مذهبی خود با تربیت اسلامی رشد یافت و از این رو این تربیت در سالهای بعد بروز و ظهور بیشتری پیدا کرد. به واسطه شرایط حاکم بر جامعه که افراد مذهبی پیش از پیوستن به ارتش با یکی از روحانیون مشورت می کردند شهید شجاعی نیز از حجت الاسلام محمدی گلپایگانی فرزند مجتهد بزرگ آیت الله گلپایگانی کسب تکلیف کرد، ایشان هم نه تنها محمد را برای رفتن به ارتش منع نکرد بلکه عنوان کرد که فضاهایی از قبیل ارتش می بایست دست افراد مذهبی باشد از این رو محمد در سال 1352 وارد ارتش شد.
پس از فراگیری دوران مقدماتی نظامی وارد دوره های تخصصی شد و توانست پس از گذراندن دوره های تخصصی موقعیت خوبی را در ارتش اصفهان کسب کند.
با قوت گرفتن فعالیت های انقلابی و پخش اعلامیه های مخفی در سال 1355 شهید محمد شجاعی هم ماموریت یافت در بین پرسنل نظامی کار کرده و تعدادی از آن ها را برای حرکت انقلابی آماده کند، این مسئله با موفقیت پیش رفت و تعدادی از پرسنل هوانیروز همفکری خود را با شهید شجاعی اعلام کردند.
در سال 1365 که مردم اصفهان مخالفت خود را با شاه علنی تر کردند و این موضوع منجر به درگیری بین مردم مذهبی و مزدوران رژیم پهلوی شد شهر اصفهان و مردم آن از پرچمداران انقلاب اسلامی شدند. شهید شجاعی در این بین اعلامیه های ضد حکومتی را از گلپایگان، قم و تهران با کمک پرسنل انقلاب در پادگان های ارتش پخش می کرد.
حاج عبدالحسین شجاعی پدر شهید در مورد فرزندش چنین می گوید: «شهید شجاعی مردی معتقد، متدین، استوار و پرتلاش بود. او در رسیدن به اهدافش از هیچ کوششی دریغ نمی کرد و حتی برای آنکه مثمر ثمر واقع شود، اصفهان را به قصد تهران (كانون انقلاب) ترک کرد.
او همیشه به پدر و مادرش احترام می گذاشت. مردی بود که به صله ی رحم اعتقاد داشت و به همه ی فامیل و آشنایان سرکشی می کرد. بعضی از پرسنل ارتش را به گلپایگان آورد و با روحانیون مبارز آشنا کرد و به قول معروف در روشنگری آنان نقش به سزایی داشت.
در گرماگرم انقلاب، حجت الاسلام محمدی به نیوان آمده و علیه شاه سخنرانی کرد و در آن لحظات، تعدادی از فرصت طلبان ایجاد درگیری کرده و اتومبیل حامل وی را هدف چوب و چماق و سنگ قرار دادند. شهید شجاعی وقتی این خبر را شنید بلافاصله از اصفهان به روستا آمد و همه ی افرادی را که به حضرت حجت الاسلام محمدی اهانت کرده بودند به نوعی تنبیه کرد و این مسئله تا پیروزی انقلاب ادامه داشت.»
محمد شجاعی زمانی که حضور خود در اصفهان را غیر ضروری دید با هماهنگی حجت الاسلام گلپایگانی به تهران رفت و در آموزش نیروهای انقلابی در مقابله نیروهای طرفدار شاه مستقر شد.
با دستور امام مبنی بر تصرف پادگان ها در روز 21 بهمن ماه او هم به همراه نیروهای انقلابی به مراکز نظامی حمله کرد و سرانجام در صبح روز 22 بهمن ساعاتی مانده به پیروزی انقلاب اسلامی در مقابل کلانتری نارمک تهران با گلوله مستقیم نیروهای شاهنشاهی به شهادت رسید و پیکرش برای تدفین به شهر زادگاهش منتقل شد.
انتهای پیام/ 141