به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس به نقل از سیاست روز، قاسم غفوری در یادداشتی نوشت:
جهان طی روزهای آتی شاهد برگزاری ۲ نشست با محوریت خاورمیانه است. یک نشست در لهستان با محوریت آمریکا و آنچه متحدانش نامیده، برگزار میشود و یک نشست نیز در سوچی روسیه با محوریت ایران، روسیه و ترکیه.
هر ۲ نشست در حالی با محوریت تحولات خاورمیانه هستند که بررسی ساختار درونی و کارکرد آنها نکات قابل توجهی را آشکار میسازد. نخست آنکه نشست ورشو در شرایطی امروز آغاز به کار میکند که به ادعای آمریکا مقابله با توسعه موشکی و منع تکثیر، امنیت سایبری و تهدیدات نوظهور در بخش انرژی و مقابله با افراطیگری و تروریسم محور آن را تشکیل میدهد.
آنها همچنین ادعا دارند که ایران به عنوان یکی از محورهای این نشست است. ادعاهای مذکور از سوی آمریکا در حالی صورت میگیرد که مروری بر تحولات منطقه و جهان ابهامات بسیاری در باب صداقت ادعاهای آمریکا به همراه دارد.
اولا عدم حضور بسیاری از کشورها از جمله قدرتهای بزرگ در این نشست و دل بستن آمریکا به حضور سران صهیونیستها و برخی کشورهای عربی شکست زودهنگام این نشست و البته بیاعتمادی جهانی به آمریکا را نشان میدهد. اعتراضهای جهانی به سیاستهای آمریکا سندی دیگر بر دوری جهانی از واشنگتن است.
در این میان پیام تبریک بسیاری از کشورها به ملت و نظام اسلامی در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی (۲۲ بهمن) ونیز سفر لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی به ژاپن و ملاقاتهای که در سطوح عالی انجام میدهد، سفر ظریف به لبنان، سفر همتی رئیس بانک مرکزی به عراق و توافقات میان ۲ کشور و... واهی بودن ادعای انزوای ایران را آشکارتر میسازد. جایگاه ایران چنان است که حتی کشورهای اروپایی اذعان کردهاند که توان نادیده گرفتن ظرفیتهای جمهوری اسلامی ایران را ندارند. لازم به ذکر است افرادی همچون کوفی عنان و اخضر ابراهیمی نماینده سازمان ملل در امور سوریه بارها ایران را کلید طلایی حل بحران سوریه و آمریکا را عامل بحران نامیدهاند.
ثانیا نشست ورشو با ادعای مقابله با بحران موشکی، سایبری و تروریسم در حالی برگزار میشود که در حوزه موشکی آمریکایی به هیچکدام از قوانین جهانی پایبند نبوده و حتی ۷۰۰ میلیارد دلار برای نوسازی موشکهای هستهای اختصاص داده و اخیرا نیز از پیمان موشکهای میانبرد هستهای با روسیه خارج شده است.
تمام شواهد نشان میدهد آمریکا اولین تهدید هستهای و موشکی جهان است و نمیتواند ادعای مقابله با آن را داشته باشد. در حوزه سایبری و تهدیدات نوظهور نیز آمریکا متهم ردیف اول است و ارتش سایبری این کشور عملا به تهدیدات است جهان میپردازد. در حوزه تروریسم و افراطگرای نیز آمریکا حامی اول تروریسم است چنانکه هیلاری کلینتون وزیر خارجه اوباما رسما اذعان کرد که آمریکا القاعده را ایجاد کرد و ترامپ نیز از نقش اوباما در ایجاد داعش گفته است ارسال تسلیحات آمریکایی برای داعش در سوریه و بمباران مواضع نیروهای عراقی توسط آمریکا در حمایت از داعش نمودی از این رفتارهاست.
نکته قابل توجه آنکه در این نشست کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی حضور دارند. کشورهایی مانند عربستان و امارات که درحال کشتار مردم یمن هستند و از تروریسم در سوریه حمایت میکنند. رژیم صهیونیستی نیز که کارنامه ضدبشریاش آشکار است و جهانیان آن را ریشه بحران منطقه و نه حلال آن میدانند. با این تفاسیر در اصل نشست ورشو باید محل محاکمه آمریکا، رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای عربی باشد که در کنار انگلیس و فرانسه شدیدترین جنایات را در خاورمیانه صورت داده و نمیتوانند ادعای ناجی بودن داشته باشند.
نکته مهم آنکه در این نشست فلسطینیها به عنوان یکی از اصلیترین محورهای بحرانهای منطقه حضور ندارند که ابهامات این نشست را بیشتر میسازد. دوم آنکه همزمان با نشست ورشو در سوچی نشست سهجانبه ایران، ترکیه و روسیه در سطح سران برگزار میشود. بررسی کارنامه نشستهای سوچی که پیش از آن در آستانه دنبال میشد به خوبی نشان میدهد که ائتلاف مذکور توانسته گامهای موثری در حل بحران سوریه، مبارزه با تروریسم و برقراری امنیت در خاورمیانه بردارد.
در این میان جهانیان اذعان دارند که جمهوری اسلامی ایران پیشگام مبارزه با تروریسم بوده و اگر حضور مستشاری ایران در سوریه و عراق نبود الان تروریسم به اروپا نیز رسیده بود. نکته مهم آنکه نشست ورشو بدون حضور این سه کشور سوریه برگزار میشود که خود سندی بر واهی بودن ادعای نقش نشست ورشو در مبارزه با تروریسم است به ویژه اینکه آمریکا در همین روزهای مانده به نشست بارها به کشتار غیرنظامیان در سوریه پرداخته است.
البته باید توجه داشت که وضعیت داخلی آمریکا از جمله سرکوب و بازداشت پناهجویان در کنار دخالتهای آشکار آمریکا علیه دولت قانونی ونزوئلا ابعاد دیگری از ادعاهای بشردوستانه آمریکا را آشکار میسازد. در همین حال اگر آمریکا و حاضران در نشست ورشو واقعا به دنبال مبارزه با تروریسم هستند باید در کنار سوریهای قرار میگرفتند که در صف اول مبارزه با تروریسم است نه آنکه به تحریم و اقدام نظامی علیه آن بپردازند. اعمال تحریم علیه جریانهای مقاومت نظیر الحشدالشعبی، فاطمیون، زینبیون و حزبالله لبنان که در جمع مبارزان با تروریسم هستند به ابهام صداقت رفتاری آمریکا و نشست ورشو افزوده است.
نکته دیگر آنکه آمریکا در حالی با فضای رسانهای و تبلیغات گسترده سعی در برجسته سازی نشست ورشو دارد که ترامپ نشان داده که به دلیل پیگیری رویکردهای مبتنی بر یکجانبهگرایی و خروج متواتر از فراردادها و پیمانهای بینالمللی قدرت ابهام سازی ندارد و از این رو کنفرانس ورشو و هر اقدام مشاهبی نمیتواند به اجماعسازی له یا علیه موضوعی منجر شود. اما در منطقه مقابل توانمندیهای سیاسی، امنیتی و دفاعی جمهوری اسلامی ایران موجب ایجاد یکی از اثرگذارترین ائتلافهای واقعی برای مقابله با بحران فزاینده تروریسم گردیده که دستاوردهای مثبت آن و امنیت منطقهای را به دنبال داشته است.
با توجه آنچه در باب نشستهای ورشو و سوچی ذکر شد به خوبی میتوان دریافت که نشست ورشو یک نشست تبلیغاتی است که، چون طبل توخالی صرفا دارای صدای بلند رسانهای است، اما در عمل دستاوردی برای امنیت و ثبات خاورمیانه و جهان ندارد و حتی زمینهساز بحرانهای جدید در منطقه میشود چراکه آمریکا از آن به عنوان بهانه جدید دخالت در منطقه بهره خواهد گرفت.
در این میان سابقه نشست سوچی نشان میدهد که نتیجه آن بهبود شرایط سوریه و مبارزه باتروریسم بوده است که به اذعان جهانیان بخش عمدهای از آن نشات گرفته از فعالیتهای موثر ایران در مقابله با تروریسم است. براین اساس آنانی که خواهان حل بحرانهای و منطقه هستند به جای رویکرد به ورشو باید به حمایت از نشست سوچی پرداخته که همواره مولفهای مهم در برقراری ثبات در منطقه بوده است.
انتهای پیام/ 112