به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس به نقل از جماران، روزنامه فایننشیال تایمز در گزارشی نوشت: شگفت آور است که قتل وحشیانه «جمال خاشقجی» روزنامه نگار واشنگتن پست در سال گذشته که توسط عاملان عربستان سعودی در کنسولگری این کشور در استانبول تکه تکه شد، بدترین بحران بین این پادشاهی و غرب را از 11 سپتامبر 2001 ایجاد کرد. به نظر میرسد به همان اندازه شگفت آور باشد که با گذشت روزها و ماههای سال 2019، فشار کمتری بر رهبری عربستان سعودی به ویژه بر محمد بن سلمان ولیعهد که دستور این ترور را داده، وارد شده است. اگر اصلا فشاری وجود داشته باشد، تشدید هم میشود.
همچنین تعجب بر انگیز است زمانی که «عادل الجبیر» وزیر خارجه عربستان سعودی، مجبور میشود به برنامههای تلویزیونی آخر هفته آمریکا برود تا هر گونه نقش عربستان سعودی را در افشای متون و عکسهای خصوصی «جف بزوس» مالک آمازون را به نشنال انکوایرر تکذیب کند.
البته مالک میلیونر آمازون در اصل صاحب واشنگتن پست است که خاشقجی مقالاتش علیه محمد بن سلمان را در ستونهای این روزنامه مینوشت. واشنگتن پست موکدا میگوید ولیعهد عربستان و حلقه اطرافیانش مستقیما مسئول قتل خاشقجی هستند؛ همانطور که مقامات ترکیه، سازمانهای اطلاعاتی آمریکا و برخی از دولتهای اروپایی نیز به این نتیجه رسیدهاند؛ و این نیویورک تایمز بود که هفته گذشته اعلام کرد که سازمانهای جاسوسی آمریکا در سال 2017 یک تماس تلفنی دریافت کردهاند که در آن شاهزاده محمد به یک دستیار ارشدش گفته اگر خاشقجی انتقاداتش را تمام نکند، با یک گلوله او را میکشد. این تماس پیش از انتشار نخستین ستون خاشقجی در واشنگتن پست صورت گرفت، اما پس از آن بود که دادگاه سعودی او را از نوشتن یا توئیت کردن منع کرده بود.
در آن زمان شاهزاده جوان، از سوی پدرش قدرت بی سابقهای به دست آورده بود.
شاهزاده محمد نخستین شاهزاده از نسل سوم عربستان بود که از زمان تاسیس اش در سال 1932 توسط پادشاه عبدالعزیز بن سعود، پدربزرگش به طور آگاهانه تلاش کرد دستان خود را بر روی کلیدهای پادشاهی قرار دهد. او تلاش کرد طرحهای جاه طلبانه اش را اجرایی کند و از آنجایی که هیچکس دوست نداشت کشوری که شهرهای مذهبی مکه و مدینه در آنجا قرار دارد، هیچگاه ناآرام شود، او آزادانه به اقداماتش ادامه داد.
اما احساسات به عربستان بعد از قتل خاشقجی تغییر کرد. اکنون شاهزاده محمد یکی از اندک نیروها بر روی زمین است که میتواند در کنگره آمریکا از حمایت دو حزب برخوردار شود. این احساس جادویی در حال حاضر به انگلیس هم گسترش مییابد. نمایندگان در پارلمان انگلیس در مورد مسئله رفتار رهبران سعودی با زنان فعال حقوق بشر در عربستان با هم متحد شدهاند. «لجین الهذلول» فردی که برای احقاق حق رانندگی زنان مبارزه میکرد، یکی از این افراد است.
هواداران سابق سعودیها مانند «لیندسی گراهام» سناتور برجسته جمهوری خواه یا «کریسپین بلانت» نماینده محافظه کار که کمیته امور خارجه پارلمان انگلیس را رهبری میکند، از ولیعهد عربستان روی برگرداندهاند. چیزی تغییر کرده است. شاهزاده محمد دیگر به عنوان فردی خطرناک دیده میشود.
آیا این موضوع مهم است؟ او پشتیبانی ترامپ را دارد، گرچه رئیس جمهور آمریکا در ابتدا ریاض را متهم به «بدترین مخفی کاری تا به امروز» کرده بود. او همیشه از پشتیبانی «پدر شیفته و واله» خود برخوردار بوده است؛ حتی اگر ملک سلمان به طور مرتب سیاستهای تحت امضای پسرش را بازنویسی کند.
رئیس جمهور آمریکا فردی معامله گر است: او انتظار دارد که در عوض حمایت هایش هزینهای پرداخت شود. «جارد کوشنر» داماد و مشاورش، شاهزاده محمد را به عنوان بازیگر معروف «معامله قرن» برای حل و فصل اختلافات میان اسرائیل و فلسطین، به او فروخته است. اما شانس کمی وجود دارد که شاهزاده بتواند بر این معامله تاثیر بگذارد.
ترامپ، وعدههای سعودیها را برای خرید سلاح و سرمایه گذاری در آمریکا به ارزش صدها میلیارد دلار، به خوبی دریافت کرده است. اما این شاهزاده بیش از آنکه چک بکشد، اطلاعیه صادر میکند. نمیتوان انکار کرد که این دمدمی مزاجترین رئیس جمهور، در برخورد با این خودسرترین شاهزاده، ممکن است تصمیمی بگیرد که احمقانه باشد.
انتهای پیام/ 112