به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، «جواد علمائی» رئیس دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب، «سردار داوود غیاثیراد» معاون فرهنگی رزمندگان غرب و شمال غرب کشور و جمعی از اساتید دانشگاه به مناسبت ولادت حضرت فاطمه زهرا (س) با خانواده شهید محمدحسین حدادیان و همسر شهید بهزاد احمدی دیدار و تقدیر کردند.
علمائی در منزل شهید حدادیان اظهار داشت: افتخار بزرگی نصیب ما شد که به دیدار پدر و مادر شهید حدادیان برویم. دراویش گنابادی و دیگر فرقهها با اسم اسلام آمدهاند و فعالیتهای ضداسلام میکنند که مورد تایید هیچ یک از علما و شیعه نیست.
وی افزود: خط شهادت ادامه دارد. بعد از جنگ تحمیلی گمان میکردیم که دیگر درب شهادت بسته شده است اما ما شهدای زیادی را پس از جنگ تقدیم کشور کردیم.
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب خاطرنشان کرد: در دانشگاه برای روشنفکری دانشجویان میکوشیم. دانشجویان به دنبال یافتن حقیقت هستند. نباید اجازه دهیم که دشمنان آنها را به گمراهی بکشند.
وی در پایان گفت: شهید حدادیان ره صد ساله را یک شبه پیمود. سخنرانی مادر و پدر شهید بعد از شهادت فرزندشان در جهان پخش شد و واکنشهای جالبی نیز داشت.
پدر شهید حدادیان اظهار کرد: بعد از شهادت محمدحسین افراد زیادی به دیدن ما آمدند. از همه آنها سوال میکنم که چرا امروز به اینجا آمدید و در روز دیگری نیامدید. معتقدم که هر کسی که پا به منزل شهید میگذارد، به خواست خود شهید است.
وی با بیان این که شهادت محمدحسین جریان ساز شد، گفت: محمدحسین در سال 1344 به دنیا آمد. پس از پیمودن دوران تحصیل وارد دانشگاه آزاد شد. او خادم امامزاده چیذر و یک بسیجی بود.
پدر شهید حدادیان خاطرنشان کرد: یک سال قبل از شهادت محمدحسین، تهران دچار بحران شده بود. شاید مردم عادی از این موضوع بیاطلاع بودند. پسرم فتنههای دشمن را پیگیری میکرد و با بسیج در خنثی کردن این فتنهها همراه بود. یکی از این فتنهها، فتنه داعشیهای داخلی بود. محمدحسین پس از شنیدن خبر شهادت سه نیروی ناجا خودش را به صحنه رساند و به شهادت رسید.
بر اساس این گزارش، پس از تجلیل از پدر و مادر شهید حدادیان، جمع حاضر به منزل شهید ترور بهروز احمدی رفتند.
صدوقی همسر شهید بهزاد احمدی در این دیدار اظهار داشت: بهزاد احمدی فرمانده کمیته منطقه 5 تهران بود. او تحت نظر آیت الله مهدوی کنی در کمیته فعالیت داشت. او فعالیت فرهنگی و پشتیبانی خدمات رزم را هم بر عهده داشت. خودم هم در کمیته فعالیت داشتم. آن زمان منافقین به ترور مردم کوچه و بازار میپرداختند. همسرم در 9 اسفند سال 60 متوجه ترور مردم از سوی یک موتور سیکلت میشود، بعد از اینکه جان چند نفر را نجات میدهد، با اصابت هفت تیر بر بدنش به شهادت رسید.
کهن زاده یکی از اساتید دانشگاه و همرزم شهید احمدی عنوان داشت: در دوران دفاع مقدس جنگ دیگری در تهران بود. من معاونت فرهنگی کمیته منطقه 5 را بر عهده داشتم. آن زمان بعد از اینکه رزمندگان از جنگ برمیگشتند، توسط منافقین ترور میشدند. من و جمعی از دوستان بعد از اینکه از جبهه برمیگشتیم به یک خانه تیمی میرفتیم.
وی افزود: روزی جلسهای در آن خانه تیمی که متعلق به شهید مهرنژاد بود، داشتیم. منافقین قبل از ما به این خانه آمده و همه جا را بهم ریخته بودند. اگر ما کمی زودتر میرسیدیم، ترور میشدیم. از آن پس منافقین را شناسایی کرده و به درب منزلشان میرفتیم. سپس آنها را سوار ماشین کرده و به کمیته تحویل میدادیم.
کهن زاده خاطرنشان کرد: منافقین به هیچ کس رحم نمیکردند. پیر و جوان، زن و مرد نداشت. سوار موتور میشدند و هر آنکه در راه میدیدند، ترور میکردند. من دبیر بودم. به یاد دارم که دانش آموز من را هم ترور کردند. روزی یک منافق را دستگیری کردیم که در یک روز 50 نفر را ترور کرده بود.
انتهای پیام/ 131