به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس به نقل از سیاست روز، در آستانه تصویب کنوانسیونهایی که به اف.ای. تی. اف ختم میشود به سراغ عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام رفتیم.
حجتالاسلام والمسلمین غلامرضا مصباحیمقدم در گفتوگویی از چرایی طولانی شدن رای به پالرمو گفته و در ادامه گریزی به مشکلات معیشتی مردم و صفهای طولانی گوشت و مرغ زده و این اتفاقات را نتیجه بیتدبیری محض دانسته، موضع خود را درباره سخنان جدید روحانی در واگذاری شستا و عدم دخالت نیروهای مسلح در اقتصاد بیان کرده است، بدون تعارف از اینکه رای به پالرمو چقدر در بهبود یا عدم توفقی مهار مشکلات اقتصادی موثر است گفته و در نهایت از شنیدن اینکه چرا درباره گم شدن ۱۶ میلیارد دلار درآمد حاصل از فروش نفت فقط ۱۶ نماینده اعتراض داشتند تاسف خورده است.
بخوانید ماحصل این گفتوگو را:
آنچه این روزها افکار عمومی را به خود مشغول کرده بحث پیوستن یا رد اف.ای. تی. اف، و تصویب کنوانسیونهای سی. اف. تی و پالرمو است، این پرونده در تشخیص مصلحت نظام نیز در حال بررسی است. قبل از هر چیز میخواستیم بدانیم طولانی شدن زمان بررسی این موضوعات به نفع جامعه است یا به ضرر آن، چراکه برخی اعتقاد دارند که زمانبر شدن بررسی در ایران در کنار تکرار تمدیدهای مهلت تصویب از سوی طرف مقابل به تشدید شکافها میان موافقان و مخالفان منجر میشود که به ضرر جامعه است. نکته دیگر آنکه پیوستن به کنوانسیونهایی که به قول رهبر معظم انقلاب مشکوک هم هستند چقدر میتواند بر معیشت مردم تأثیرگذار باشد؟
(میگوید سوال هوشمندانهای پرسیدید و پاسخ میگوید) علت طولانی شدن بررسی 2 کنوانسیون سی. اف. تی و پالرمو باید بگویم که این کار بسیار پیچیده است، برخلاف آنچه که برخی تصور میکنند تصمیمگیری درباره آنها ساده است، بسیار کار دشواری است ما در مقابل 2 شر قرار داریم یکی شر بیشتر و یک شر کمتر، بر همین اساس درصدد شناسایی هستیم که کدام شر کمتر است و کدام یک بیشتر، چون بپیوستن به آن نوعی تقابل با نظام جهانی است و نادیده گرفتن ۱۹۸ کشور که عضو این کنوانسیونها هستند و طبعاً این انتظار از ناحیه آنها است که ما بسیار زودتر باید تصمیم میگرفتیم و میپیوستیم.
البته اروپاییها هم اجرای راهکار مبادلات ایران و اروپا (اینستکس) نیز که یک راهکار بسیار کوچک و ناکارآمد است و من تعبیرم این است که کوه موش زاییده را مشروط به پیوستن ایران به این 2 کنوانسیون و خیلی کارهای دیگر کردهاند.
این شرط اروپا رأی را به نفع کنوانسیونها کرده یا به ضررشان؟
اتفاقاً یکی از مسائلی که موجب شد در مجمع تأمل بیشتری صورت گیرد اصرار بیمورد و بیجایی بود که از جانب اروپاییها بر این موضوع شد و مراودات و روابط میان ایران و اروپا و برجام را به اینها گره زدند، این خود یک امتیاز منفی محسوب میشود و حتی روی آرا تأثیرگذار بوده است.
یکی از دلایل طولانی شدن بررسیهای مجمع نیز برای این است که اکثر اعضا قائل به عدم قبول این کنوانسیونها هستند و لذا در حال ارزیابی این هستیم که ببینیم رد آن به مصلحت نظام است یا راهکار دیگری میتوان یافت. نکته قابل توجه آنکه واکنش ساختار اف.ای. تی. اف به این کش دادن این بود که برای چهار ماه دیگر مهلت ایران را تمدید کردند! حال آنکه قبلاً مرتب گفته میشد تمدیدپذیر نیست و نوعی تهدید ضمنی میکردند که اگر ایران به موقع اقدام نکند و الحاق را تصویب نکند به لیست سیاه باز میگردد. تمدید کنونی نشان داد که این تهدیدات تو خالی بوده است و در اصل آنها اصرار دارند که ایران به این کنوانسیونها بپیوندد.
استدلال موافقان و مخالفان برای تأیید یا رد این کنوانسیونها چیست؟
مهمترین استدلالی که موافقان و دولتمردان دارند این است که اگر به این کنوانسیونها بپیوندیم وضعیت اقتصادی ما بدتر نخواهد شد و اگر نپیوندیم این احتمال که وضع بدتر شود وجود دارد. آنها میگویند کشورهای دوست که طرف ما هستند نیز برخی شخصیتهایشان اعلام کردهاند اگر ایران به این کنوانسیونها نپیوندد دچار مشکل میشوند.
ما همین را هم بررسی کردیم که دیدیم چندان روشن نیست که کشورهایی که طرف تجارت با ما هستند و یا خریدار نفت ایران هستند و به این موضوع نرسیدیم که با عدم تصویب نسبت به شرایط کنونی وضع بدتر خواهد شد. اما پیوستن به این 2 کنوانسیون هزینههایی به همراه دارد.
اینطور بگویم خیلیها تشخیص مصلحت نظام را ملامت میکنند که چرا این قدر فرصتسوزی میکنید، چون اگر به این کنوانسیونها بپیوندیم وضعیت داخلی ما هم در مقابله با قاچاق و یا فساد بهتر میشود، اینها غافلند و تأکید دارم که آنها به شدت غافلند چراکه ما 2 قانون دیگر قبلا تصویب کردهایم که یکی را مجلس تصویب کرد و شورای نگهبان ایراداتی گرفت که نهایت حل شد و آن تامین مالی تروریسم بود، یکی هم مجلس تصویب کرد شورای نگهبان ایراد گرفت به مجمع آمد و مجمع با تغییراتی اندک آن را نهایی کرد و تصویب شد که همان مبارزه با پولشویی است.
این 2 قانون از کفایت بالایی برخوردارند و ما را بینیاز میکنند از هر نوع قانون دیگری برای شفافیت مناسبات داخلی. درست است ما باید اقتصاد خود را شفاف کنیم، اما این شفافیت برای اقتصاد داخلی باید باشد نه اینکه اقتصاد خود را شفاف کنیم برای دشمنانمان. این احمقانه است که اقتصاد ملی ما برای بیگانگان که دشمنان قسم خورده ما هستند شفاف شود. بله پیوستن به پالرمو و سی. اف. تی اقتصاد ملی ما را برای آمریکا افشا میکند، برای اروپا و سعودی و صهیونیستها افشا میکند.
نتیجه این میشود که آنها در تحریمها فشارها را تشدید میکنند. آیا ما این را میخواهیم؟ جز تعهداتی که ضمن این کنوانسیونها گنجانده شده و الان ما در شرایط تحریمهای شدید هستیم و بسیار امیدواریم که از این گردنه عبور کنیم و تا اینجا نیز خداوند خیلی به ما لطف کرده و ملت همراهی کامل داشته و سختیها را تحمل کرده، از این جهت ما نگرانی در قبال امنیت ملی خود در داخل نداریم.
ما الان در حال دور زدن تحریمها هستیم و این را با صدای بلند اعلام میکنیم. در فروش نفت، در خرید بسیاری از کالاها در برگشت منابع مالی حاصل از فروش نفت تحریمها را دور میزنیم و البته هزینه میپردازیم. گاهی از چند کشور و چند شرکت متفاوت و تحت پوشش به کار گرفتهایم و تحریمها را دور میزنیم. معنای پیوستن به پالرمو و سی. اف. تی دقیقا این است که آن معاملاتی که با آنها تحریمها را دور میزنیم افشا کنیم و البته این اختیار را به آنها میدهیم تا همه کارهای ما را چک کنند.
با تمام این تفاسیر پیوستن به این کنوانسیونها ما الان در حال دور زدن تحریمها هستیم و این را با صدای بلند اعلام میکنیم. در فروش نفت، در خرید بسیاری از کالاها در برگشت منابع مالی حاصل از فروش نفت تحریمها را دور میزنیم و البته هزینه میپردازیم وضع معیشت جامعه را بهتر میکند؟
یقیناً وضعیت معیشتی کشور را بدتر میکند، چراکه تحریمها را تشدید میکند و کانالهای مالی و تجاری که داریم رو میشود. البته این را بگویم که در سالهای اخیر یک خطای بزرگ روی داده و آن اینکه دولتمردان با امضای ابتدایی که وزیر اقتصاد اول دولت روحانی انجام داده، دست به کار شده و این کنوانسیونها را اجرایی کردهاند و نتیجه آن این شده که تعدادی از صرافیهای ایران که در نقل و انتقال ارز نقش داشتند، شناسایی و تحریم شدند، تعدادی از کانالهای مالی که قبلاً قابل استفاده بود دیگر قابل استفاده نیست و در بخشنامهای از بانک مرکزی به بانکها گفته شده که افراد و نهادهای تحت تحریم ایالات متحده را حق ندارید تأمین مالی کنید، با این روش برای تأمین مالی نهادهای داخلی کشورمان گاهی با مشکلات جدی مواجه شدهایم.
یعنی خودمان، خودمان را تحریم کردهایم؟
بله، ما پیشاپیش خودمان را تحریم کردهایم. حال سوال این است که چه باید کرد؟ این را بگویم یکی از استادان دانشگاه مصاحبهای کرده بود و کسانی را که با این کنوانسیونها مخالفت میکنند خائن نامیده بود. با او تماس گرفتم و همین مسائلی را که به شما گفتم برای او گفتم و در نهایت پرسیدم که باید چه کنیم؟ او گفت که باید فکر کنم زمانی دیگر تماس میگیرم. اتفاقا پس از چندی تماس گرفت و گفت که من فرصت نکردم، اما شخص دیگری هست که به او گفتهام با شما تماس بگیرد. ما هم منتظریم که تماس بگیرد و حرفهایش را بشنویم. این را گفتم که بگویم برای شنیدن صحبتها و راهکارهایی به نفع این کنوانسیون سینه ما فراخ است، اما آنچه خودمان به جمعبندی رسیدهایم این است که وضعیت کشور با پیوستن به این کنوانسونها بهتر نخواهد شد.
این را باید بگویم که اروپا در برجام ۱۲ وظیفه را تعهد کرده است، حال آنکه ایران تمام آنچه را که باید انجام میداده انجام داده است و آژانس برای چهاردهمینبار اعلام کرد که ایران به تعهدات خود متعهد بوده است، آمریکا هم که از برجام خارج شده و اروپا هم مرتباً میگوید که پایبند است؟! اما کدام پایبندی را اروپا میگوید؟ اکنون ۲ سال از برجام میگذرد کدام نشانه از پایبندی اروپا میتوان یافت؟!
۹ ماه از خروج آمریکا از برجام میگذرد کدام پایبندی اروپا به برجام مشهود است؟! اروپایی که خود به تعهداتش پایبند نیست چرا از ما میخواهد به تعهداتی که هنوز نهایی نشده بپیوندیم. اف.ای. تی. اف را میگویم. ما تعهدی در این زمینه نداشتهایم و یک امضا، تعهد نظام نیست و تا زمانی که یک کنوانسیون به تصویب نرسد و قانون نشود هیچ الزام اجرایی ندارد؛ بنابراین خب یکی از حرفهای ما این است که اروپا تاکنون به عهد خود وفا نکرده بسیار خوب، الان بیاید به میدان و به تعهدات ۱۲بندی خود عمل کند، اگر این تعهدات را اجرا کرد آن وقت از ایران بخواهد تعهد جدید بپذیرد. آیا این عقلایی نیست؟ چرا همیشه آنها طلب کنند و ما محکوم باشیم الان نوبت ماست که طلب کنیم.
آیا این احتمال وجود دارد که مجمع همین اصل را تصویب کند که اروپا هر زمان تعهداتش را اجرا کرد ما پیش شرط را میپذیریم؟
این احتمال وجود دارد. بله شخصاً این چنین پیشنهادی داشتهام و مورد توجه قرار گرفته است.
آقای روحانی و آقای لاریجانی خصوصاً این روزها که بررسی پالرمو و سی. اف. تی است در جلسات مجمع حضور نمییابند در حالی که آنها از حامیان این کنوانسیونها هستند. آیا دلیل این عدم حضور مشخص است؟ آیا این عدم حضور به خاطر دلخوری از ترکیب مجمع است که گفتید اکثراً مخالف کنوانسیونها هستند؟
آقای روحانی که از خیلی قبلترها در جلسات حضور پیدا نمیکند و از زمان رحلت آقای هاشمی که نیامده است و در زمان آقای هاشمی نیز 2 سه جلسه بیشتر شرکت نکرد؛ بنابراین رفتار ایشان را نمیتوان بازخورد رفتاری دانست که از مجمع گرفته شده باشد. این عدم حضور معلول انتظاری است که ایشان از مجمع داشته است که دوره آقای هاشمی نیز این انتظار محقق نشده است، اما آقای علی لاریجانی در جلساتی که موضوع بحث بوده حضور داشته است. او فقط یک جلسه آخر را حضور نداشت و فکر میکنم در جلسات بعدی حضور داشته باشد و از موضع خود دفاع کند.
نکتهای که وجود دارد در حوزه اقتصادی کشور، قطعاً برای شما خوشایند نیست که ببینید مردم برای تهیه گوشت و یا مایحتاج خود در صفهای طولانی بایستند. این روندی که در کشور اتفاق میافتد نتیجه بیتدبیری است یا تحریمهاست و یا آنطور که آقای رئیسجمهور گفتهاند حاصل ورود برخی از خصولتیها و نیروهای مسلح به بخش اقتصاد است یا...؟
به نظر من بسیار روشن است اگر کسی با مسائل اقتصادی ایران آشنا باشد میفهمد که این مشکلات نتیجه بیتدبیری، بیتدبیری و بیتدبیری است. نه حاصل تحریمهاست هر چند که تحریمها تا حدودی اثرگذار است، اما نمیتوان به آن نسبت داد و عامل اصلی بیتدبیری است. ببینید در دوران جنگ با ۶ تا ۹ میلیارد دلار ارز حاصل از فروش نفت کشور را اداره میکردیم و الان با ۱۰، ۳۰ تا ۴۰ میلیارد دلار بازهم کشور با مشکلات بسیار مواجه است درست است که نفت ایران از سوی آمریکا تحریم شده، اما ما ۴۰ تا ۵۰ میلیارد دلار درآمد از صادرات غیر نفتی داریم اینها را ما زمان جنگ نداشتیم. چطور در زمان جنگ کشور را اداره میکردیم که مردم 2 رنج همزمان یعنی رنج جنگ و معیشت را با هم نداشتند. آن زمان مدیریت بود. ما تجربه خوبی داریم چرا از آن تجربیات استفاده نمیشود؟ الان دولت میگوید ۱۲ میلیارد دلار اختصاص داده برای خرید کالاهای اساسی و واردات کالا تا آنها با ارز ۴۲۰۰ به دست مردم برسد. آیا به دست مردم میرسد؟ نه نمیرسد. هزینه را ملت میدهد، اما فایده را ملت نمیبرد. این وسط سود را دلالان و واسطهها میبرند. کاری ندارد خب از تجربیات دوران دفاعمقدس استفاده کنند و کالاها را مدیریت شده به دست مردم برسانند. اگر میکردند مردم مشکلات معیشتی نداشتند. یا مسئلهای مانند قاچاق دام و امثالهم لابد از مردم انتظار دارند جلوی قاچاق را بگیرند. نه این وظیفه دولت است و سازوکاری است که دولت در اختیار دارد.
اخیراً تحلیلی را دیدهایم که میگوید ارزش پول سوریه در طول سالها جنگ تغییر چندانی نداشته، اما ما که امنیت هم داشتهایم با افت شدید ارزش پول مواجه بودهایم چنانکه اگر خیلی خوشبینانه نگاه کنیم ارزش پولمان در این چهار سال حداقل به یک دوم رسیده است چطور این وضعیت روی داده است؟
دقیقا میتوان گفت که ارزش پول به یکسوم افت کرده است.
چه اتفاقی میافتد که کشوری با جنگ درگیر است و کشورهای بسیاری علیه آن اقدام میکنند و حتی بخشی از این کشور سقوط کرده، ارزش پولش افت نمیکند، اما کشوری مانند ما به چنین وضعیتی دچار میشود؟
این معلول سیاست پولی و ارزی است. سیاست پولی سوریه این نیست که بخواهد نقدینگی بیشتری را تزریق کند بیش از شرایط اقتصادیاش. چون ارادهاش و سیاستش این نیست که نقدینگی ایجاد کند، لذا قیمتها نیز مهار شده است در حالی که ما طی ۳۰ سال اخیر نقدینگیمان ۸۰ برابر شده است. این در شرایطی است که تولید ما یک و نیم برابر افزوده شده است در طی ۴۰ سال یک نیم برابر و پول ۸۰ برابر. وقتی این وضعیت روی میدهد معلوم میشود که چه اتفاقی میافتد.
نکته دیگری که این روزها مطرح است، گفته میشود ۱۶ میلیارد دلار از درآمد فروش نفت سال ۹۵ به خزانه پرداخته نشده و ظاهراً پروندهای علیه آقای نوبخت در قوه قضاییه ایجاد شده و نمایندگان نیز در این زمینه نامهای منتشر کرده بودند، در جریان این موضوع هستید؟
من اطلاعی ندارم؛ و اینکه در این شرایط تنها ۱۶ نماینده اعتراض کردهاند؟
این هم از عجایب روزگار است. به هر حال در اینگونه مسائل باید صبر کرد و نتایج تصمیم دستگاه قضایی را دید.
40 سال از انقلاب میگذرد و با تمام مسائلی که مطرح شده توانستهایم تحریمها و تهدیدات و اقدامات تروریستی و جنگ و صدها توطئه دیگر دشمن را از سر بگذرانیم. این 40 سالگی بسیار عالی است، اما این سوال مطرح است که از اکنون به بعد و با توجه به آن ابلاغیهای که رهبر معظم انقلاب داشتهاند چه باید کرد که مردم این بزرگی را حس کنند و همچنان پشتوانه نظام باشند؟
حضرت آقا در نیمه اول بیانیه شان یک اشارهای به گذشته کردند و اینکه 40 سال قبل ما در شرایطی انقلابمان را شروع کردیم که وضعیت ما انحطاط از نظر اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و علمی و... بود. آن زمان گفته میشد که هیچ انقلابی بدون حمایت یکی از 2 ابرقدرت شرق و غرب به پیروزی نخواهد رسید و ما انقلابی کردیم نه تنها بدون حمایت یکی از 2 ابر قدرت بلکه بر خلاف اراده ابرقدرتها و هر 2 ابرقدرتها با هم علیه ایران و حمایت از صدام متحد شدند. سلاحهای روسیه در کنار سلاحهای شیمیایی آلمانی و موشکهای فرانسوی و آواکسها و جنگندههای آمریکایی و ثروت سعودی و کویتی و مزدورانی از ۳۷ کشور در خدمت صدام بودند. یک نوع اجماع جهانی علیه انقلاب ایران. اما دیدیم که ملت بزرگ ایران با ایثارهای خود ایستاد همه توطئهها را پشت سر گذاشت و ما با سختی به پیروزی رسیدیم.
ما به پیشرفتهایی دست یافتیم که کشورهای تحت حمایت قدرتهای جهانی چنین پیشرفتهایی در عرصههای علمی، فناوریهای «هایتک»، یا عرصه زیر ساختهای اقتصادی و فرهنگی و یا استقلال سیاسی دست پیدا نکردهاند. این به ما الهام میکند که 40 سال دوم چگونه باید باشد. به درستی حضرت آقا دست گذاشتند روی نسل جوان و آنها را ظرفیت آینده کشور عنوان کردند، نسل جوانی که اکنون ۱۶ میلیون تحصیل کرده دانشگاهی دارد و نخبگان خود را نشان میدهد و نخبگی آنها بروز کرده است، اینها دیگر از صفر نمیخواهند شروع کنند بلکه از یک وضعیت به نسبت عالی میخواهند شروع کنند و در مقابل آنها موانع گذشته که در مقابل ما بود در مقابلشان نیست. نه اینکه استکبار جهانی از توطئههایش دست برداشته باشد بلکه آن دشمنی وجود دارد، اما استکبار ضعیف شده است. قدرت آمریکا کاهش پیدا کرده و یا موقعیت رژیم جعلی صهیونیستی افت کرده و حتی میبینید در منطقه غرب آسیا اینها چقدر موقعیت خود از دست دادهاند. آمریکا نیز ناچار شد نیروهای خود را از سوریه خارج کند. اینها نشانههای روشنی است برای آینده که نشان میدهد آینده بسیار روشنتر از گذشته است.
مهم این است که نسل جوان از تجربه ۴۰ ساله بهره گیرد با انگیزه با قدرت و با نشاط به میدان بیاید و یک نکته دیگر آن است که ما انقلاب را بدون نقشه راه شروع کردیم. اما اکنون رهبری در برابر نسل جوان یک نقشه راه با تجربه ۴۰ ساله را قرار داده است و این بسیار عالی است. پس نقشه راه در خدمت آن است و باید در میدان بیایند و دولتمردان باید راه را برای نسل جوان باز کنند. الان یک وزیر جوان در میان هیأت دولت کارکرد بسیار خوبی دارد و رضایت مردم و کارهای خوبی داشته است. این شوخی نیست، این یک واقعیت است که باید به نسل جوان میدان داد. اگر در عرصه علم و فناوری جوانان حمایت شوند و یا اگر اصل ۴۴ به گونهای اجرا شود که میدان را در اختیار نسل جوان قرار دهد و سرمایههای ملی در اختیار قرار گیرند و یا آنچه که در صندوق توسعه ملی سالیانه باید واریز شود که به نرخ ۳۴ رسیده که متاسفانه دولت دریغ میکند باید این سرمایهها در اختیار این نسل باشد شرکتهای استارتاپ ریسکپذیری بالایی دارند، اما در مقابل نتایج عالی به بار میآورد. اینها باید مورد حمایت قرار گیرد شرکتهای دانشبنیان باید مورد حمایت قرار گیرد. اگر این اتفاق بیفتد آینده بسیار امیدوارکننده خواهد بود.
2 سوال مانده، یکی اینکه آقای روحانی گفته است سال آینده سال واگذاری شستاست و از طرفی دیگر گفته نیروهای مسلح نباید وارد کارهای اقتصادی شوند.
در مورد شستا میدانید که شرکتهای شستا بسیار گسترده است و اموال آن متعلق به ۴۸ میلیون نفر جمعیت کشور است. من سالهاست که انتظار این مسئله را میکشم که این شرکتها واگذار و تبدیل شود به سرمایههای نقدی و در مسیری همچون بورس قرار گیرد، چراکه وقتی بورس تأمین مالی شود کلی تأثیرگذار است چراکه بهترین شرکتها در بورس قرار دارد. از این منظر ما خیلی استقبال میکنیم. از طرفی هم هزینههایی که نگهداری این شرکتها دارد از جمله هزینههای مدیریت و یا سفرهای خارجی مدیران و ریخت و پاشهای آنها است که با واگذاری این شرکتها این هزینهها از دوش مردم برداشته میشود.
اگر به بخش خصوصی واقعی واگذار شود درست است؟
آری به بخش خصوصی به معنای واقعی نه خصولتی.
درباره منع فعالیت اقتصادی نیروهای مسلح که از سوی رئیسجمهوری بیان شده است چطور؟
اما در باب فعالیت اقتصادی نیروهای مسلح، باید در نظر داشت که آنها 2 کارکرد اقتصادی دارند یکی در حوزه سازندگی است مانند قرارگاه خاتمالانبیا (ص) که انصافاً اگر آنها نبودند بسیاری از پروژههای ملی کشور خوابیده بود، اصول قانون اساسی نیز میگوید که در دوران صلح نیروهای مسلح باید پشتوانه صلح باشند لذا این حضور هم پشتوانه قانونی دارد و هم پشتوانه مردمی و دولت نیز از نتایج آن بسیار خرسند است مانند طرحهایی که در عسلویه و یا ستاره خلیجفارس و یا کارهای عمرانی و پلسازی و سدسازیها میبینیم.
اما یک نوع فعالیت اقتصادی هم دارند که من قبول دارم نیروهای مسلح نباید وارد آن شوند که شامل بانکداری میشود، واقعاً این کار قابل قبول نیست که نیروهای مسلح در حوزه بانکداری به عرصه آمده و فعالند. این همان بحثهایی است که باید واگذار کنند. من خبر دارم که رهبری هم به ستادکل ابلاغ کردهاند که باید بانکهای نیروهای مسلح ادغام شوند و ۶ بانک بشود یک بانک. این را من از رئیس بانک مرکزی شنیدم که این کار در حال انجام است. این اگر اتفاق بیفتد سرمایههای بسیاری آزاد میشود بویژه اینکه بخش عمدهای از این سرمایه شامل ساختمان بانکهاست که فروش آنها سرمایهای بزرگ را به همراه میآورد.
انتهای پیام/ 112