گل واژه «مادر» در کلام شهدای لرستان

شهدای هشت سال دفاع مقدس که پرورش یافتگان دامن پاک مادرانی به زلالی آب و صداقت آینه بودند، در وصیت نامه‌های خود که با قلم عشق آن‌ها را مشق کردند، از یاد والدین‌شان بویژه «مادر»، غافل نبوده‌اند.
کد خبر: ۳۳۵۷۸۸
تاریخ انتشار: ۳۰ فروردين ۱۳۹۸ - ۰۲:۴۰ - 19April 2019

 به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از خرم آباد، وصایای شهدا سرشار از نکات آموزنده معرفتی به قلم سرخ شیر مردانی است که صرفاً برای آزادسازی نقطه یا محدوده جغرافیای از میهن به استقبال مرگ نرفته اند، بلکه در درجه اول رضای خدا، خشنودی  صاحب الزمان (عج) و معمار کبیر انقلاب امام خمینی (ره) انگیزه حضورشان در جبهه بوده است، سپس خودسازی و تزکیه نفس.

 وصیت نامه شهدا را که  مرور می کنیم سرشار هستند از نکات ناب تربیتی و اخلاقی که هر کدام‌شان به سان دانشنامۀ عرفانی و  حماسی هستند که نمایانگر میزان شناخت آنان از اسلام ناب محمدی است.

احترام به والدین  به ویژه مادر از نکاتی است که در آیات، احادیث و روایات بسیار مورد توجه دین مبین اسلام بوده است.

شهدای هشت سال دفاع مقدس  نیز که پرورش یافتگان دامن پاک مادرانی به زلالی  آب و صداقت آینه بودند، در وصیت نامه های خود که با قلم عشق آنها را مشق کردند، از یاد والدین شان بویژه مادر، غافل نبوده اند بدین منظور به مناسبت  ایام بزرگداشت مقام مادر، اوراق زرین برخی از وصیت نامه های شهدای لرستان را ورق زدیم و مطالبی را که راجع به مادر بود گلچین نموده و در متن ذیل آورده ایم:

شهید عبدالله احمدی

مادر جان، تو در حق من خیلی رنج و زحمت کشیده ای، امیدوارم شیر پاکی را که به من دادی حلال کنی و من خوشحالم که نزد پدر و مادری پرورش یافته ام که بتوانم خون ناقابلم را در راه خدا هدیه کنم و از شما می خواهم برای اسلام مفید باشید و همیشه راه حق را انتخاب کنی.

شهید اسد سرچقایی عزیز

درود  فراوان خدا بر تو باد که مرا از کودکی هدایت کردی و درس خدا شناسی به من  آموختی تا اینکه با لطف بی پایان خدا، در راه خدا کشته شوم. مادر، با شهادت من هیچ نگران نباش و غم مخور بدان که به خدا سوگند بزرگترین مقام را در نزد خدا داری، به لحاظ اینکه مادر شهید هستی. حلالم کنید. از تو می خواهم همچون زینب با پیام خود ضد اسلامیان کافر را مأیوس سازید و مشتی محکم بر دهانشان بکوبید تا بدانند مادر شهیدان به شهادت فرزندانشان افتخار می کنند و آن را مایه سعادت خویش می دانند.

شهید علی جعفر اسدی فرد

مادر عزیزم، می دانم که فرزند خوبی برای شما نبودم و حق فرزندی را ادا نکردم، ولی از شما تمنا دارم که مرا ببخشید. مادر، می دانم که از چهار سالگی یتیم بودم و تو مرا بزرگ کردی امیدوارم مرا از ته قلب حلال کنید. مادر عزیزم و برادران و خواهران عزیزم بر مشکلات صبر  کنید چون لازمه انقلابی بودن و مسلمان بودن تحمل مشکلات است.

شهید حمید امرایی

و ای مادران مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگیری کنید که فردا در محضر خدا نمیتوانید جواب حضرت زینب (س) در روز عاشورا تحمل داغ 72 شهید را کرد وهم مثل حضرت زینب (س) فرزندانتان را به میدان نبرد حق علیه باطل بفرستید و جسد آنها را را تحویل نگیرید مثل مادر وهب که فرمود:« سری که در راه خدا داده ام پس نخواهم گرفت». پس مادر مثل حضرت زینب(س) مقاومت را پیشه کن.

شهید نادر الفتی یوسفیان

ای مادر مهربانم، بنده چند تذکر می دهم حق ناراحتی ندارید مگر برای شهیدان اسلام. از فرزندم زینب دلداری کنید که او هم فرزند اسلام است.

شهید رضا امرایی

و اما مادر عزیزم، خودم می دانم که در این مدت چقدر به شما زحمت داده ام و چقدر شب نخوابی ها کردید ومن تنها راه جبران این زحمت ها را در این دیدم که به جبهه ها بروم و به یاری اسلام بشتابم تا بتوانم فردای قیامت در پیش امام زمان رو سفید باشم و در همین جا عرض می کنم تمام کارهایی که انجام داده ام برای خدا اگر ثوابی داشته باشد، یک سوم آن را به مادرم هدیه می کنم.

شهید محمد رضا با اختیار

مادرم، آری اینچنین بود سرنوشت من که من امانتی بودم نزد شما که خداوند به شما داد و حال این امانت را از شما می گیرد و مبادا که در مرگ من گریه کنید، بلکه به حال ابا عبدالله (ع) گریه کنید که زیاد مصیبت دیده است و گریه کنید به حال علی اکبر(ع) و حضرت قاسم(ع) و طفل شش ماه اش حضرت علی اصغر(ع) پس مادر جان شما هم باید افتخار کنید که فرزندتان درراه اسلام و در راه قرآن، درراه قرآن شهید شد.

شهید حبیب باقری نسب

به مادرم می گویم که برتو بشارت باد که خداوند این سعادت را نصیب تو کرد که فرزندت شهید شد، البته اگر  خدا در راه حق قبول کند. و دعا کنید که خداوند فنا شدن این جسم بی ارزش را مورد قبول قرار دهد.

مادر مهربانم و پدر بزرگوارم می دانید زندگی این دنیا ابدی نیست و بالاخره می دانید که همه رفتنی هستیم، پس چرا وقت را تلف کنیم؟ چرا با توجه به جنایت فجیعی که آمریکا و عمالش انجام داده اند ساکت نشسته ایم؟ در مرگ من ماتم نگیرید و در نظر داشته باشید برادرانی را که در پاوه و سنندج و مکان های دیگر با چه وضعی شهید می شوند.

شهید احمد پاپی

مادرم ای مهربان خدا شاهد است که شما در حق من خیلی زحمت کشیده اید ومن هم خیلی اذیتتان کرده ام که نمی توانم از عهده زحمات و الطاف شما برآیم و امیدوارم که خداوند عوض شما را در آخرت بدهد. از شما می خواهم که بنده را عفو نمایید که ما چه بودیم و الان چه هستیم؟

شهید حسینعلی پیش داد

مادر جان، مبادا در مرگ من گریه کنی و کاری انجام دهید که دشمنان اسلام شاد بشوند باید با صبر و استقامت خود به دشمنان و دنیا بفهمانیم که ما پیرو امام حسین(ع) و حضرت زینب (س) هستیم. من اگر توفیق شهادت یابم به بالا ترین سعادت رسیده ام پس چه مقامی بالاتر از شهید؟ خوشحال باش و افتخار کن که ثمره 24 سال زحمت خود را به پای پیروزی دین خدا به صاحبش برگردانده ای و دعا کن که خداوند ان شاء الله این ثمره را از شما قبول کند. مادر هر وقت که به یاد من گریه می کنی برای امام حسین (ع) و اهل بیتش گریه کن و دعا کن که بنده با شهدای اسلام محشور شوم.

شهید غلامعلی توکلی

 اما تو ای مادرم، برایم گریه نکن خشمت را در مشت هایت گره من و بر سینه دشمنان اسلام و دشمنان انقلاب اسلامی ایران بکوب تو احکام اسلام را بجا آر نمازت را بخوان در مقابل دشمنان امام خمینی بایست و خدا را شکر گذار باش و ان شاءالله به کربلا که می روی برای امام خمینی و یارانش دعا کن بای من گناه کار نیز دعا کن و از خدا بخواه که گناهانم را ببخشاید.

شهید مهدی چنگایی

مادر جان، با نوشتن این چند سطر قصد ناراحت کردن شما را ندارم بلکه می خواهم حق کلام را به جا آورم و اگر خدا مرا لایق بداند به خیل شهدا بپیوندم. مادرجان بیش از هر کس بر گردنم حق دارید امید است این بنده ناچیز خداوند بزرگ را حلال نمایید و خود نیز واسطه شوید که از تمام اقوام و دوستان و افراد خانواده ام که همیشه قلبم برای آنها می تپد، مرا حلال نمایند گرچه در آخرین مرخصیم از همه حلالیت خواسته ام و سفارش کرده ام که به شما چیزی نگویند.

 شهید خسرو چیتی

و ای مادر، باید افتخار کنی این چنین فرزندی را بزرگ کرده اید و تحویل این جامعه داده اید، اگر من  شهید شدم روی تکه چوبی بنویسید« بسم الله الرحمن الرحیم» و روی سینه ام بگذارید و مادر جان تو برای من گریه نکن چون این یک افتخار است که خدا به من داده مادر جان، من را حلال کن.

 شهید ابوالحسن حبیبی

مادر جان، من را خداوند به شما داد و هر وقت هم که بخواهد، پس می گیرید، امیدوارم که خداوند به شما صبر و استقامت عطا فرماید و با یاد خدا و شهدای عزیز قلب خود را آرام بگردان من که هیچ وقت شما را از یاد نمی برم.

شهید حسین خدایی

وشما ای مادران مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه جلو گیری کنید که فردا در محضر خدا نمی توانید جواب حضرت زینب (س) را بدهید که تحمل 72 تن شهید را نمود  و همه شما مثل مادر وهب باشد و جوانانتان را به جبهه نبرد بفرستید و حتی جسد او را هم تحویل نگیرید.

شهید بابا علی خزایی

مادر جان، تو برایم مادری نمونه بودی آنچنان که همیشه آرزو داشتم، تو شغل مادری و تربیت فرزندانت را به عنوان عبادتی بزرگ و تکلیفی الهی می دانستی در قبال آن خود را سخت مسوول می دانستی و از تو می خواهم  دیگر برادرانم را طوری تربیت نمایی که در راه حسین(ع) را در پیش گیرند و از خط سرخ حسین(ع) خارج نشوند.

شهید محمد رضا خواجوی

 مادر جان، به خدا شهادت آرزوی من بود و مبادا در مرگ من شیون و زاری کنی گویی مردم غیور باشی مبادا سیاه بپوشی که منافقین سوء استفاده کنند. اگر بالای سر من آمدی بگو چشمهایم را باز بگزارند که مردم نگویند کور کورانه راه را پیمود، مشتهایم را باز کنید که نگاه کنند چیزی با خودم نبردم.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها