گروه حماسه و جهاد دفاعپرس: عملیات والفجر ۱۰ در استان سلیمانیه عراق ۲۴ اسفند ۶۶ با رمز یا رسول الله (ص) آغاز شد. در این عملیات شهرهای بسیار مهم از جمله حلبچه، خورمان، دوجیله، طهویله، بیاره و تعداد بسیار زیادی روستا و نیز چندین ارتفاع بسیار مهم و استراتژیک، مقل ارتفاعات شاخ شمیران، بالامبو و ... آزاد شد.
این عملیات در حالی انجام شد که دشمن به هیچ وجه تصور انجام چنین حمله گستردهای از سوی رزمندگان را نمیکرد؛ زیرا منطقه آزاد شده بسیار وسیع بود و آن زمان عملیات گستردهای نیز انجام نشده بود. زمانی که عملیات والفجر ۱۰ آغاز شد، رژیم بعث به گمان این که عملیات مختصری است، واکنش چندانی نداشت. به همین دلیل غافلگیر شد. اهمیت نظامی مناطق آزاد شده به جهت ارتفاعات سر به فلک کشیده شده بود. ارتفاعات سورن، دیوارهای عظیمی است که دشمن تصور نمیکرد به سادگی توسط رزمندگان سقوط کند. نیروهای جهاد نیز به سرعت در این محل جاده ساختند و از آن طریق گلوگاه منطقه بسته شد.
اولین محور، محور سید صادق بود که محور بسیار مهمی به شمار میرفت. محور بعدی، محور غرب دریاچه دربندیخان بود. دشمن اهمیت این محور را خوب تشخیص داده بود، به همین خاطر به جای اینکه از اینجا به ما پاتک بزند، چند روزی بود که میکوشید تا با فشار آوردن به کردهای مبارز در مناطق آزاد شده غرب دربندیخان، آنها را از مواضعشان براند تا به این ترتیب بتواند در آنجا یک خط تدافعی تشکیل بدهد؛ اما نتوانست. محور سوم، محور شاخ شمیران و کوه و سد دربندیخان بود. پس از آزاد شدن ارتفاعات شاخ شمیران بوسیله نیروهای اسلام، دشمن مجبور شد نیروهای احتیاطش را جمعآوری کند و از این منطقه دفاع کند. این کار برای او خیلی گران تمام شد.
از نظر سیاسی هم آزادسازی منطقهای به وسعت هزار کیلومتر مربع بسیار مهم است؛ زیرا ما کمتر عملیاتی در آن سالها انجام دادیم که بتواند منطقهای به این وسعت را آزاد سازد. گذشته از این آزادسازی پنج شهر مهم از جمله شهر ۷۰ هزار نفری حلبچه و در اختیار گرفتن امکانات مهم این شهر و غنایم بسیار زیاد از اهمیت خاصی برخوردار بود، به طور مثال ما توانستیم یک لشکر از دشمن را که قبل از عملیات به این منطقه آورده شده بود، به طور کامل محاصره کنیم و غنایمش را که شامل ۱۰۰ دستگاه تانک، ۱۰۰ قبضه توپ و تعداد زیادی خودرو بود بدست بیاوریم.
عملیات در منطقهای کوهستانی با ارتفاعاتی صعبالعبور، بدون هیچگونه راه یا جادهای و درحالی که دشمن روی قلههای مشرف و مسلط مستقر شده بود و همه منطقه را زیر دید مستقیم داشت، انجام گرفت، و با یاری خداوند توانستیم به عمق جبهه دشمن در ۳۰ کیلومتری خاک عراق نفوذ کنیم و ارتفاعات در دست آنها را آزاد کنیم.
آب رودخانههای محورهای عملیاتی وضعیت نامطلوبی داشت. به طوری که برای ما انتقال تانک و لودر و بلدوزر و امثال اینها مشکل بود. اما درست ۱۰ روز قبل از عملیات بود که به لطف خداوند، آب رودخانهها حدود ۴ الی ۵ متر بالا آمد و ما توانستیم از موقعیت خوب و مناسب استفاده کنیم و کارهای مقدماتی را به سرعت انجام دهیم. همین مسئله یکی از موارد مهم پیشرفت ما در عملیات والفجر ۱۰ بود. از طرف دیگر وضعیت دشمن به شکلی بود که ما برای استفاده از همین محور آبی مجبور بودیم که پایگاههای دشمن را که به این معبر مسلط بود، منهدم و پاکسازی کنیم. این اقدام به نحو احسن انجام شد و مشکلات عمده برای ورود نیروهایمان به داخل عراق از بین رفت و عملیات آغاز شد و در کمتر از ۳ روز توانستیم هدفهایی را که به ما واگذار شده بود، آزاد کنیم و به طرف هدفهای بعدی که ورود به شهر حلبچه و پاکسازی آن بود، حرکت کنیم. در این رابطه برادرانی که با تانک و نفربر در عملیات حضور داشتند نقش به سزایی ایفا کردند؛ زیرا توانستند در روز دوم عملیات با بستن و به محاصره درآوردن مناطق استراتژیک جادهها شهر را به محاصره درآورند و در نزدیکهای ظهر روز سوم عملیات، شهر به محاصره 100 درصد درآمد و نیروهای دشمن که در ارتفاعات مانیسور از شاخ بالا میجنگیدند با بسته شدن عقبههایشان تسلیم رزمندگان شدند.
صدام که نمیخواست شکست را بپذیرد، شکست را بر سر مردم بیگناه حلبچه تلافی کرد. او در ۲۵ اسفند ۶۶ شهر حلبچه را بمباران شیمیایی کرد.
انتهای پیام/ 131