گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس ـ رسول حسنی؛ انقلاب اسلامی ایران با وجود ناملایمات و دشمنیهایی که از سر گذارنده علی رغم تحریمها و تهدیدها و ضربات پیدرپی بدخواهان خود، وارد دهه پنجم حیاتش شد.
حضور بینظیر مردم در 22 بهمن 97 ثابت کرد که انقلاب با مردم و مردم با انقلاب همراه هستند. رهبر معظم انقلاب با تقدیر از این پایمردی و پایبندی مردم، بیانیه گام دوم انقلاب را صادر فرمودند که به نوعی نقشه راه سالهای پیش رو برای پشبرد انقلاب است.
مطالعه، تفحص، تبیین و تشریح این بیانیه مهمترین وظیفه جامعه فرهنگی است تا مسیر پیش رو را با قدرت بیشتر و با گامهایی پرصلابتتر برداریم. در سلسله یادداشتهای «گام دوم انقلاب» سعی میشود مطالبات رهبر معظم انقلاب با محوریت بیانیه فوق و با نگاه فرهنگی مورد بررسی قرار گیرد که قسمت چهارم آن را در ادامه میخوانید.
نقد انقلاب باهدف نظام سازی
هر پدیدهای برای بقا و پویایی و تاثیرگذاری نیازمند این است که مدام مورد خوانش قرار گرفته و نقد شود. اگر نخبگان نتواند پدیده مورد نظر را نقد کنند یا موانعی برای نقد آن ایجاد شود، به مرور فرسوده و قطعا در ادامه مسیر خود دچار رکود میشود.
بعد از اینکه امیرالمومنین (ع) بر مسند خلافت مسلمین نشست، احکام اسلامی و مناسبات حکومتی را مورد بازنگری قرار دارد و براساس نیاز جامعه قوانینی را پایهگذاری فرمود. انقلاب اسلامی ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست. اگر انقلاب مورد بازنگری قرار نگیرد و نقد نشود چگونه خواهد توانست پویایی خود را حفظ کند و مسیر پیشرو را به سلامت طی کند. نقد انقلاب باید صورت گیرد تا آسیبهایی که آن را تهدید میکند شناخته شود.
همچنین با توجه به جریانهای سیاسی مطرح در مناسبات کشورها، تغییر ساختار جهان و فروپاشی برخی کشورها و زایش کشورهای تازه، از بین رفتن جهان 2 قطبی، از بعد خارجی و ارتقاء جایگاه ایران به لحاظ سیاسی، علمی، نظامی و اقتصادی از بعد داخلی این نیاز را بوجود آورده است تا انقلاب از زوایای مختلفی مورد ارزیابی قرار گیرد. اگر چنین اتفاقی از سوی نخبگان صورت نگیرد نسل آینده نخواهد توانست انقلاب را آن طور که بایسته و شایسته است درک کند.
آنچه که انقلاب اسلامی را به شدت تهدید میکند، تحریفاتی است که از سوی رسانههای معاند صورت میگیرد. متاسفانه گاهی این تحریفات ضرباتی بر پیکره انقلاب وارد کرده و در آینده نیز وارد خواهد کرد. این تحریفات چگونه باید پاسخ داده شود وقتی از نقد کردن و نقد شدن واهمه داشته باشیم.
البته واژه نقد فینفسه سوتفاهم برانگیز است و این گمان ناصواب وجود دارد که نقد هر پدیده به معنای این است که آن پدیده در ذات خود دچار اشکالاتی است، در حالی که نقد پدیدهها ـ که در اینجا منظور انقلاب اسلامی ایران است ـ به معنای شناخت ظرفیتها و در عین حال آسیبهایی است که آن را تهدید میکند.
در طول این 40 سال که از عمر انقلاب میگذرد، برخی از افراد موثر در انقلاب، دچار اشکالاتی در تصمیمگیریهای خود شدهاند که باید از آن عبرت گرفت. به عنوان مثال در جریان ریاست جمهوری بنیصدر که ضربات سنگینی به کشور وارد کرد، یا حوادث مربوط به فتنه سال ۸۸ همه ما نحوی قصور کردیم. این حوادث باید مورد نقد و بررسی قرار بگیرد عواملی که منجر به وقوع چنین حوادثی شناخته شود و راه تکرار خطا بسته شود.
با این همه انقلاب اسلامی ایران در ذات خود، غنی، عمیق و ریشهدار است و همین امر باعث شده که مثل سایر انقلابها دچار انفعال و سکون نشود، همچنین نقدپذیری رهبر انقلاب و تاکید معظمله بر نقد شدن باعث شده از آفتها و کینهورزیها در امان بماند.
حضرت آیتالله خامنهای در بخشی از بیانیه گام دوم انقلاب میفرمایند: «انقلاب اسلامی همچون پدیدهای زنده و با اراده، همواره دارای انعطاف و آماده تصحیح خطاهای خویش است، اما تجدیدنظرپذیر و اهل انفعال نیست. به نقدها حساسیت مثبت نشان میدهد و آن را نعمت خدا و هشدار به صاحبان حرفهای بیعمل میشمارد، اما به هیچ بهانهای از ارزشهایش که بحمدالله با ایمان دینی مردم آمیخته است، فاصله نمیگیرد. انقلاب اسلامی پس از نظامسازی، به رکود و خموشی دچار نشده و نمیشود و میان جوشش انقلابی و نظم سیاسی و اجتماعی تضاد و ناسازگاری نمیبیند، بلکه از نظریه نظام انقلابی تا ابد دفاع میکند.»
«نظام سازی» یکی از مهمترین کلیدواژههایی است که رهبر معظم انقلاب بارها از آن نام برده و راجع به آن توضیحاتی دادهاند. ایشان بر این نکته تاکید داشتهاند که از اهداف انقلاب اسلامی نظامسازی است. اگر این هدف محقق نشود انقلاب را خطری جدی تهدید میکند.
رهبر انقلاب با اشاره به انقلابهای سودان، تونس، مصر و کشورهای دیگر توضیح دادند که مسئولانی که در این کشورها روی کار آمدند نتوانستند نظامسازی کنند؛ این موجب شد که نه فقط آن انقلابها از بین رفت، بلکه کسانی که به نام آن انقلابها سر کار آمده بودند نیز خراب شدند.
تدوین قانون اساسی مترقی جمهوری اسلامی ایران در کنار کارنامه غنی از موفقیتهای علمی، به تعبیر مقام معظم رهبری از مظاهر و مصادیق نظام سازی است.
همچنین معظمله در حرم مطهری رضوی در سال ۱۳۹۴ در خصوص عوامل موثر در نظام سازی چهار شاخصه نماز، زکات، امر به معروف و نهی منکر را موثر دانسته و همه اقشار جامعه را نسبت به آن توصیه میکنند.
«نماز، زکات، امر به معروف و نهی از منکر، چهار خصوصیت و چهار شاخصی است که یک جنبه فردی و شخصی دارند، لکن در کنار آن، یک جنبه اجتماعی و تأثیر در نظامسازی اجتماعی [هم] دارند. نماز با آن همه راز و رمزی که در حقیقت نماز نهفته است که معراج هر مؤمن است، حتی دارای جنبهی اجتماعی هم هست. جنبهی اجتماعی نماز این است که یکایک مسلمانان بهوسیلهی نماز با یک مرکز واحدی در تماس میشوند.
در آن واحد در وقت نماز، همهی مسلمانان در همهی نقاطی که دنیای اسلام گسترده است، دل را به یک مرکز واحدی متصل میکنند؛ این اتصال همهی دلها به یک مرکز واحد، یک مسئله اجتماعی است، یک مسئله نظامساز است، معین کننده و شکلدهنده هندسهی نظام اسلامی است.
زکات که دارای جنبههای فردی است و گذشت و اعطای «ما یحب» را به انسان میآموزد که خود این یک تجربه و آزمون بسیار مهم است، اما یک ترجمان اجتماعی دارد؛ زکات در استعمالات قرآنی، به معنی مطلق انفاقات است. جنبه اجتماعی و ترجمان اجتماعی نظامساز زکات این است که انسانی که در محیط اسلامی و جامعهی اسلامی، برخوردار از مال دنیوی است، خود را متعهد میداند، خود را بدهکار جامعه اسلامی میداند، بنابراین زکات با این نگاه، یک حکم و شاخص نظامساز است.
و اما امر به معروف و نهی از منکر که در واقع به نوعی زیربنای همهی حرکات اجتماعی اسلام است، امربهمعروف یعنی همه مؤمنان در هر نقطهای از عالم که هستند، موظفند جامعه را بهسمت نیکی، بهسمت معروف، بهسمت همه کارهای نیکو حرکت دهند؛ و نهی از منکر یعنی همه را از بدیها، از پستیها، از پلشتیها دور بدارند. هرکدام از این چهار شاخص بهنحوی ترجمان ساخت و هندسهی نظام اسلامی است.»
ادامه دارد ...