به گزارش خبرنگار دفاعی امنیتی دفاعپرس، دریادار «حسین خانزادی» فرمانده نیروی دریایی ارتش با توجه به فرارسیدن بیستمین سالگرد شهادت امیر سپهبد علی صیاد شیرازی در یادداشتی اختصاصی که در اختیار خبرگزاری دفاع مقدس قرار داد، به بررسی ابعاد شخصیتی این شهید بزرگوار پرداخت.
متن این یادداشت به شرح ذیل است:
ویژگیهای ممتاز و جامعالاطراف شهید سپهبد علی صیاد شیرازی و صفاتی همچون شایستگیهای اخلاقی، مدیریتی، دانشی، بکارگیری مبانی و مقتضیات حوزههای نظامی و دفاعی، نهتنها او را به یک الگو و سرمشق برای کارکنان و فرماندهان ارتش، بلکه برای آحاد کارکنان نیروهای مسلح، جوانان بسیجی و مدیران جمهوری اسلامی ایران تبدیل کرده است.
صیاد متولد ۲۳ خرداد ۱۳۲۳ در یکی از روستاهای شهرستان درگز استان خراسان رضوی است. پدر او نیز نظامی بود. او در سال ۱۳۴۰ به تهران مهاجرت کرد و در سال ۱۳۴۲ دیپلم خود را در تهران گرفت. سال ۱۳۴۳ وارد دانشگاه افسری و در سال ۱۳۴۶ در رشته توپخانه فارغ التحصیل شد. پس از خدمت در شهرهای شیراز، اصفهان و کرمانشاه و طی دورههای ممتازی در کشور در سال ۱۳۵۲ از طرف ارتش به آمریکا اعزام و دوره هواسنجی بالستیک را در آنجا گذراند. پس از بازگشت با توجه به تخصصی که آموخته بود به مرکز توپخانه اصفهان منتقل شد.
در همین سالها بُعد مذهبی و دینداری صیاد باعث مخالفت وی با رژیم شاه و پیوستن او به جرگۀ انقلابیون شد. در سال ۱۳۵۸ در بحبوبه غائله ضدانقلاب کردستان به فرماندهی عملیات شمال غرب کشور برگزیده شد و در نبردهای کردستان به همراه شهید دکتر چمران نقش مهمی ایفا کرد. پس از آن با درجه سرگردی به غرب اعزام و با همکاری نیروهای سپاه، سنندج را فتح نمودند. به سبب این عملیات با درجه سرهنگی به فرماندهی عملیات غرب منصوب شد که در این مقطع به علت اختلافاتش با بنی صدر با ۲ درجه خلع مواجه و از کار برکنار شد. با فرار بنی صدر و منصوب شدن شهید رجایی به سِمَت رییسجمهور ۲ درجه وی بازگردانده شد. پس از آن قرارگاه مشترک عملیاتی ارتش و سپاه تحت عنوان قرارگاه حمزه سیدالشهداء راه اندازی شد.
فرماندهی نیروی زمینی، شرکت در دهها عملیات جنگی و پیروزیهای بزرگ و پس از آن نمایندگی رهبری در شورای عالی دفاع از دیگر مسئولیتهای وی بود، تا سال ۱۳۶۷ که با مجاهدت در عملیات مرصاد طومار منافقین در هم پیچیده شد. صیاد در سال ۱۳۶۸ به سمت معاونت بازرسی ستاد کل و در سال ۱۳۷۲ به جانشینی رئیس ستاد کل منصوب شد. او در ۱۶ فروردین ۱۳۷۸ به درجه سرلشکری ارتقاء یافت و ۵ روز بعد یعنی ۲۱ فروردین به دست منافقان کوردل به شهادت رسید.
مهمترین ابعاد شخصیتی شهید صیاد شیرازی
۱- دینداری و تربیت در مکتب دینی (سالها تلمذ محضر علمایی همچون آیتالله بهاءالدینی، آیتالله آقا مجتبی تهرانی، حضرت امام خمینی (ره) و ...)
۲- شجاعت (فرماندهی بسیاری از عملیاتهای خطرناک، فرماندهی نیروی زمینی با درجه سرهنگی و ۱۴ سال خدمت)
۳- خلوص نیت و توکل به ائمه (برای او اسم و رسم فرق نمیکرد، جلسات را با نام امام زمان شروع میکرد)
۴- تواضع (به بزرگترها و ارشدترها احترام میگذاشت، مردمدار بود و خود را برتر و بالاتر نمیدانست)
۵- اهل خانواده (مواقعی که مأموریت نبود به ویژه آخر هفتهها کار در خانه را بر عهده میگرفت، مشاوری امین برای فرزندان بود)
۶- برنامهریزی دقیق (همواره مطالب را یادداشت مینمود، بر اساس اصول و مبانی و البته توکل به حضرت حق کارها را جلو میبرد)
۷- نابغه مسائل استراتژیک بود
۸- با بصیرت بود و گامهای زیادی در مسیر وحدت سپاه و ارتش برداشت. دانشآموخته مکتب ولایت بود، نمازش اول وقت بود، عاشق امام زمان (عج) بود و بسیار از صفات پسندیده دیگر در او جمع بود.
ولایتمداری شهید سپهبد علی صیاد شیرازی
به اعتراف دوست و دشمن شهید صیاد همه مؤلفههای ولایتمداری بلکه بسیاری از صفات تکمیلی دیگر را نیز در خود داشت، چون او با خدای خود عهد بسته بود و مسیر خویش را انتخاب کرده بود. او کسی بود که رهبر معظم انقلاب بوسه بر تابوتش زد و او را امیر سرافراز ارتش اسلام، سرباز صادق و فداکار دین و قرآن خواند.
او امام خمینی (ره) را در زمان حیات پربرکت ایشان به معنای واقعی نائب امام عصر (عج) میدانست. نحوه صحبتهای او با امام (ره) و دو زانو نشستنش در محضر امام گویای این مطلب بود.
شهید بزرگوار در دعا و قنوتهایش هیچ چیزی برای خویش نمیخواست. بارها در قنوتش با صدای بلند میگفت: «اللهم احفظ قائدنا الخامنهای» به بیان غالب نزدیکان و فرماندهان، اوقاتی که به دیدار رهبر انقلاب مشرف میشد، شهید صیاد شیرازی شروع به نوشتن ریز سخنان آقا میکرد و در جواب اطرافیان که «چرا مینویسی؟ مشروح سخنرانی در رادیو و تلویزیون پخش میشود» میگفت؛ «نمیخواهم امر ولی و مولایم عقب بیفتد و یک لحظه زمین بماند. اگر در مسیر برگشت اتفاقی برایم بیفتد در حالی نمیرم که امر نائب امام زمان را اجرا نکرده و در فکر اجرایش نباشم» و به نقلی دیگر میگفت «در مسیر برگشت و در ماشین این صحبتها را به دستورالعمل تبدیل میکنم، وقتی رسیدم ستاد کل، میدهم برای تایپ و اجرا، سخنان آقا برای من جنبه سخنرانی ندارد، بلکه دستور است».
قرار بود صبح عید غدیر خدمت آقا درجه سرلشکری بگیرد. همه تبریک گفتند و خودش میگفت: «درجه گرفتن فقط ارتقای سازمانی نیست؛ وقتی آقا درجه روی دوشم میگذارند، حس میکنم از ما راضی هستند. وقتی ایشان راضی باشند، امام عصر (عج) هم راضیاند. همین برایم بس است. انگار مزد تمام سالهای جنگ را یکجا به من دادهاند». او میگفت «موضع ولایت بر ما با این صراحت ابلاغ میشود و نباید ما در اجرای آن عاجز باشیم. رضایت خداوند و ولی امر مسلمین از ما، پایه و رکن نجات از تنگناهاست.». ذکر لبان شهید صیاد شیرازی زمزمه دعای فرج بود، ولایتمداری و ولایتپذیری در وجودش موج میزد و لبخند رضایت ولی امر را به همه چیز ترجیح میداد.
انتهای پیام/ 221