نوجوانی که آماده کشتن شاه بود

به خاطر دارم یکبار که شهید بروجردی به منزل ما آمد و من سن چندانی نداشتم به من گفت: اگر اسلحه‌ای به تو بدهند شاه را می‌کشی؟ گفتم: بله و ایشان پیشانیم را بوسید.
کد خبر: ۳۴۱۴۶۱
تاریخ انتشار: ۲۶ فروردين ۱۳۹۸ - ۰۱:۳۹ - 15April 2019

شنیدن خبر پیروزی رزمندگان همیشه برای ما شیرین و دلچسب بودبه گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از خرم آباد، هشت سال جنگ تحمیلی یادآور رشادتها، ایثارگری ها و از خود گذشتگی انسانهای پاک سرشتی است که تاب تجاوز دشمن بعثی را به خاک پاک میهن نداشتند و لبیک گویان به ولی زمان خویش برای مقابله با دشمن بعثی به میادین نبرد شتافتند و به هر طریقی که می توانستند، برای حفظ ارزش های اسلام ناب محمدی (ص) مجاهدانه تلاش می کردند.

به همین منظور نیروهای عقیدتی  سیاسی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران نیز اگر نیاز بود با حضور در  مناطق جنگی  به ایفای نقش می پرداختند و  با فعالیت های فرهنگی و تبلیغی سعی در آگاه کردن نیروها داشتند که شاید کمتر به بررسی نقش این عزیزان در دوران دفاع مقدس پرداخته شده است.

در  همین راستا خبرنگار دفاع‌پرس در خرم آباد با «محمد حسن سپهوند» از نیروهای عقیدتی سیاسی نیروی انتظامی لرستان به گفت و گو پرداخته است  که ماحصل آن را می خوانید.

دفاع پرس: خودتان را معرفی کنید؟

«محمد حسن سپهوند» هستم فرزند «علی محمد»، در سال 1340 در روستای «میر آباد»، بخش «ده پیر» از توابع  شهرستان «خرم آباد» به دنیا آمدم و تحصیلاتم فوق دیپلم است و باز نشسته عقیدتی سیاسی ناجای لرستان و صاحب سه فرزند دختر هستم.

دفاع پرس: چگونه با انقلاب آشنا شدید و آیا قبل از انقلاب در فعالیت های انقلابی شرکت می کردید؟

با اینکه پدرم کشاورز بود و در روستا زندگی می کرد، نسبت به اوضاع زمان بصیرت و آگاهی داشت و با روحانیت معزز در ارتباط بود، ایشان مقلد امام خمینی (ره) بودند و  ما رساله امام راحل را در منزل داشتیم. زمانی که به سن تکلیف رسیدم، پدرم احکام و مسائل شرعی را به من یاد داد.

در همان روزها با روحانی به نام «عبدالله موسوی» که  اهل تهران بودند و سردار شهید «محمد بروجردی» ارتباط داشت و از نزدیک در جریان فعالیت های سیاسی این عزیزان بود. زمانی که ساواک آنها را تعقیب می کرد می آمدند خانه  ما، من هم با اینکه نوجوان بودم هم در شهر و هم در روستا فعالیت انقلابی داشتم و گاهی می رفتم  روستای «پیرجد»  که در آنجا با جوانان انقلابی آشنا شدم و با شهید حجت الاسلام «سید فخرالدین رحیمی» و شهید حجت الاسلام «سید نورالدین رحیمی» هم  در ارتباط بودم تا  اینکه انقلاب پیروز شد.

 دفاع پرس:  شما سردارشهید «محمد بروجردی» را از نزدیک دیده اید؟

بله ایشان نسبت فامیلی با ما داشتند و گاهی به منزل ما می آمد و در مورد مسائل کشور برای پدرم صحبت می کرد و به دستور امام (ره) فعالیت های سیاسی و فرهنگی شان را پیش می بردند. خاطرم هست یکبار که در منزل ما بود، می خواست از آنجا برود آبادان و از آبادان نزد امام (ره) که در تبعید بودند برود و از ایشان دستور جنگ مسلحانه و مبارزه با رژیم را بگیرد که  به دام نیروهای رژیم  افتاد  و مدتی  بعد از دستگیری آزاد شد.

به خاطر دارم یکبار که شهید بروجردی به منزل ما آمد و من سن چندانی نداشتم به من گفت اگر اسلحه ای به تو بدهند شاه را می کشی؟ گفتم: بله  و ایشان پیشانیم را بوسید.

 دفاع پرس: بعد از پیروزی انقلاب چه فعالیت هایی داشتید؟

در زمان پیروزی انقلاب مدتی در طرح امور عشایر مشغول فعالیت بودم که با شروع جنگ تحمیلی داوطلبانه از طریق بسیج به جبهه  اعزام شدم.

دفاع پرس: راجع به نحوه اعزامتان به مناطق جنگی توضیح دهید.

آن زمانی که شهید «نعمت الله سعیدی» مسئول اعزام بسیجیان به مناطق جنگی بودند، ماهم اعزام شدیم و مدتی در آنجا بودیم که برگشتم خرم آباد و آمدم جذب عقیدتی سیاسی شدم که در سال 66 مجدداً، داو طلبانه به مناطق جنگی جنوب اعزام  شدم و آنجا آموزش های نظامی را به ما دادند و به غرب کشور و شرق «ماؤوت» عراق و منطقه «گرده رش» اعزام و مدت سه ماه همراه با 12 نفر از دوستانم آنجا انجام وظیفه کردم.

 دفاع پرس: عقیدتی سیاسی از چه تاریخی شکل گرفت؟

بعد از پیروزی انقلاب به فرمان امام خمینی(ره) عقیدتی سیاسی تشکیل شد که در ابتدا سیاسی ایدئولوژیک نامیده می شد و اولین نماینده امام در عقیدتی سیاسی ناجا آیت الله «موحدی کرمانی» و در لرستان آیت الله «طاهری» بودند.

 دفاع پرس: نحوه اعزام نیروهای عقیدتی سیاسی ناجا در مناطق جنگی  چگونه بود؟

با هماهنگی آیت الله «موحدی کرمانی» نیروهای عقیدتی به صورت داوطلبانه به جبهه اعزام می شدند، و بعد از آن در اختیار سپاه قرار می گرفتند و به عنوان بسیجی؛ سپاه چند روزی  به آنها آموزش های لازم را میداد و بعد از آن به مناطقی که نیاز بود اعزام می کردند.

دفاع پرس: در چه عملیات هایی شرکت کرده اید؟ و اگر خاطره ای از آنها به یاد دارید نقل کنید.

عملیات «نصر4» که بعد از آزادسازی شهر «ماؤوت» عراق رخ داد. ما در خط یک بودیم، تقریباً کوه های «سلیمانیه» شهر «ماؤوت» عراق. یک روز هواپیماهای دشمن  آمدند، منطقه را بمباران شیمیایی کردند من هم شیمیایی شدم. زمانی که  یکی از رزمندگان شیمیایی شده را می خواستند به شهر بانه اعزام  کنند، خواستند من را هم اعزام کنند که خودم نرفتم  مقداری قرص و دارو به من دادند. در همان ایام جنگ های نامنظم شهید چمران هم در حال انجام بود.

دفاع پرس: یعنی خودتان متوجه شدید که شیمیایی شده اید؟

بله، برخی از علائم شیمیایی شدن مانند سیاه سرفه و آب ریزش بینی را داشتم.

دفاع پرس: تاریخ  بمباران شیمیایی عراق یادتان هستد؟

همان فروردین و اردیبهشت سال 66 بود که رژیم بعث مناطقی از کشور ما را بمباران شیمیایی کرد که پل ارتباطی به نام پل «سیدالشهداء»  که توسط نیروهای جهاد سازندگی ساخته شده بود، را  نیز بمباران کردند.

دفاع پرس: در آن دوران چه زمان هایی که در داخل شهر بوده اید و چه زمان هایی که در مناطق جنگی مشغول به انجام وظیفه بوده اید،  به عنوان یک نیروی عقیدتی چه کارهای را انجام می دادید؟

در مناطق جنگی برگزاری جلسات قرآن و آموزش قرآن و در داخل شهر، علاوه بر پایی کلاس های عقیدتی برای نیروها، برگزاری کلاس های احکام و قرآن برای خانواده های پرسنل، دیدار با خانواده های شهدا و حتی الامکان رسیدگی به امور آنان، شناسایی افراد برای واگذاری مسئولیت ها، فعالیت های تبلیغی و جمع آوری کمک های مردمی برای کمک به جبهه  که آنها  را تحویل ستاد پشتیبانی جنگ سپاه می دادیم و اگر نقدی بود اینها را هم به حساب نماینده امام واریز می کردیم. ایشان هم برای تهیه البسه و مواد غذایی رزمندگان اقدام می کردند و از دیگر کارهایی که نیروهای عقیدتی در دوران دفاع مقدس انجام می دادند، شرکت در راهپیمایی ها، تبلیغ در سطح شهر جهت راهپیمایی در 22 بهمن و ... بود.

دفاع پرس: تبلیغات جهت جمع آوری کمک های مردمی به چه شکلی بود؟

بلندگو روی ماشین هایی نصب می کردیم و در سطح شهر و روستاها می گشتیم و به مردم اعلام می کردیم که رزمندگان نیاز به چیزهایی مانند البسه و مواد غذایی دارند. کمک هایی نقدی و غیر نقدی را جمع آوری می کردیم و تحویل ستاد پشتیبانی جنگ می دادیم.

دفاع پرس: همکاری مردم برای کمک به جبهه چطور بود؟

مردم خیلی همکاری می کردند با وجودی که در شرایط جنگ بودند و کمبود امکانات بود،  آنچه که در توان داشتند کمک می کردند  و از هیچ چیز دریغ نمی کردند با شوق و اشتیاق گوش به فرمان امام بودند.

دفاع پرس: آیا نیروهای  ناجا در دوران دفاع مقدس با توجه به شرایط خاص آن دوران در کارهای عمرانی مانند ساخت مسجد و یا پل هم نقش داشتند؟

در این زمینه ها در مناطق جنگی، اگر نیازی بود کمک می کردند ولی در داخل شهرها، نه. البته نیروهای ژاندارمری در آن زمان یک سری فعالیت اقتصادی داشتند به این شکل  که کارهای تولیدی مانند کشاورزی و دامداری انجام می دادند و درآمد حاصل از آن را به نفع جبهه هزینه می کردند. بخصوص نیروهای «جوانمرد» که داوطلبانه از طریق ناجا به مناطق جنگی اعزام شده بودند اینگونه فعالیت ها داشتند ولی ما نیروهای عقیدتی خیلی در این کار ها نقش نداشتیم.

دفاع پرس: خاطره شاخصی از آن زمان به یاد دارید؟

بهمن ماه در منطقه ای بودیم در غرب کشور که جزء بانه است  و به آنجا «بوالحسن» می گویند، برف زیادی باریده بود.  هوا خیلی سرد بود کف سنگر پتو انداخته بودیم ولی آب از زیر پتو رد می شد و از زیر جعبه مهمات می زد بیرون و ما در آن شرایط اصلاً نمی توانستیم بخوابیم و استراحت کنیم.

دفاع پرس: شیرین ترین خاطره ای که از آن دوران دارید؟

شنیدن خبر پیروزی رزمندگان همیشه برای ما شیرین و دلچسب بود مثلاً خبر تصرف شهر «فاو »توسط رزمندگان ایرانی و شنیدن خبر آزادسازی شهر «خرمشهر» از شیرین ترین خاطراتم است.

دفاع پرس: تلخ ترین خاطره ای که در آن سال ها در ذهنتان مانده است؟

شنیدن خبر شهادت شهید «نعمت الله سعیدی» خیلی برایم سخت بود. ایشان از نیروهایی بود که قبل از انقلاب ایشان فعالیت های سیاسی اش را شروع کرد و یکی از نیروهای فعال شهید «سید فخرالدین الرحیمی» و یکی از نیروهای پایه گزار گروهای انقلابی بودند. شهید سعیدی یک انسان با اخلاق، با شهامت و با گذشتی  بود به فقرا هم کمک می کرد ساواک هم در تعقیبش بود و بعد  زمانی که مبارزات انقلابی در لرستان اوج گرفت یکی از نیروهای تشکیل دهنده و سازماندهی بسیج لرستان بود.

دفاع پرس: چه توصیه ای به جوانان دارید؟

آنچه که باعث پیروزی انقلاب و دفاع مقدس شد، توکل به خدا، پیروی از ولایت و اتحاد مردم بود، تمامی دلسوزان این انقلاب و نظام باید این سه مؤلفه مهم را همیشه در نظر داشته باشند و با بصیرت افزایی ومطالعه زندگینامه و خاطرات شهدا نگذارند یاد و نام  این عزیزان به فراموشی سپرده شود چرا که امنیت و آسایش کنونی ما حاصل خون  آنها و ایثار و فداکاری همرزمانشان است.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها