به گزارش دفاعپرس از قزوین، «علی قلیپور» جانباز قزوینی متولد ۱۳۴۲ است که از ۱۷ سالگی در جبهههای ﺣﻖ ﻋﻠﯿﻪ ﺑﺎﻃﻞ ﺣﻀﻮﺭ ﺩﺍﺷته و در این عرصه بارها از نواحی مختلف مورد مجروحیت قرارگرفته است.
قلی پور با بیان اینکه ۵ برادر و ۵ خواهر دارد، اظهار داشت: من آخرین برادر بودم. زمانی که میخواستم به جبهه بروم مادرم سواد چندانی نداشت؛ بدون اینکه متوجه شود از او امضاء و اثر انگشت گرفتم و گفتم این تعهدنامه برای نگهبانی در پادگان نظامی است.
این جانباز قزوینی ادامه داد: برادر بزرگترم در زمان انقلاب جانباز شده بود و علاوه بر خودم دو برادر دیگرم نیز در جنگ حضور داشتند.
قلی پور افزود: زمان انقلاب ۱۵سال سن داشتم و سال ۵۸ علاوه بر درس خواندن و کار کردن در گروه شهید چمران آموزش نامنظم رزم را دیده بودم.
وی بیان داشت: ﻫﻤﺰﻣﺎﻥ ﺑﺎ ﺷﺮﻭﻉ ﺟﻨﮓ روز سوم مهرماه سال ۵۹ با گروهی از رزمندگان سپاه و یک تیم پزشکی اعم از پزشک و بهیار عازم سر پل ذهاب شدیم.
قلی پور در خصوص شب اعزام به جبهه اظهار کرد: شب جمعه بود که در معراج شهدای قزوین بعد از قرائت دعای کمیل، تعداد سه اتوبوس شبانه به سمت مقصد مرکز اعزام نیروی کرمانشاه حرکت کرد و اوایل صبح به فرماندهی مرحوم سردار درگاهی به منطقه سرپل ذهاب اعزام شدیم.
وی تشریح کرد: زمانی که رسیدیم فضای عجیبی در منطقه حاکم بود از یک طرف توپ خانه عراق با تمام تلاش کار میکرد و از طرفی مردم کرمانشاه از قصر شیرین با گذراندن مسافت طولانی از کوه و کمر برای پناه گرفتن از خانه و کاشانه خود راهی سر پل ذهاب شده بودند.
قلی پور گفت: مردم وضعیت بسیار عجیبی داشتند؛ خیلی از آنها بدون کفش و با وضعیت بسیار نامناسب و گرسنه صف کشیده بودند تا غذا بگیرند.
این جانباز قزوینی ادامه داد: تحمل دیدن مردم در این وضعیت بسیار سختتر از تحمل جنگ بود؛ دیدن این صحنهها باعث میشد که با هر ترفندی که میتوانیم جلوی دشمن ایستادگی کنیم.
وی افزود: بعد از آن شهید بروجردی ما را سازماندهی و گروهبندی کرد و به فرماندهی سردار شهید محمد شریف به خط مقدم اعزام شدیم.
قلی پور اظهار داشت: امکانات جنگی در آن زمان بسیار ناچیز بود و خط مقدم استحکام مناسبی نداشت و ما مجبور بودیم با حداقل امکانات از پیشروی دشمن جلوگیری کنیم.
این جانباز قزوینی با بیان اینکه تنها هدف رزمندگان جلوگیری از پیش روی دشمن بود، تاکید کرد: به علت کمبود امکانات شبانه به سمت دشمن حمله میکردیم و گاهی حتی مجبور به جنگ تن به تن میشدیم اما روزها چون امکانات و سلاح آنها بیشتر بود بر ما مسلط میشدند.
وی عنوان کرد: در آن عملیات فرمانده گردان سردار محمد شریف به عنوان اولین شهید دوران مقدس به درجه شهادت نائل شد.
قلی پور بیان کرد: یک شب که برای حمله به دشمن میرفتیم من از ناحیه دست و کتف مجروح شدم و فردای آن روز جهت بهبود حالم به قزوین بازگشتم اما نیروها ۱۵ روز در منطقه حضور داشتند.
این جانباز قزوینی ادامه میدهد: بعد از ۴۵ روز مجدد به منطقه گیلان غرب اعزام شدم و بعد از آن در عملیاتهای مختلفی اعم از منطقه میمک، عملیات فتح المبین، بیت المقدس، رمضان، محرم، والفجر۴، خیبر، بدر، والفجر۸ و عملیات کربلای ۴ شرکت داشتم.
قلی پور بیان کرد: در عملیات رمضان از نواحی گوش و سر، در عملیات شلمچه از ناحیه سر و صورت، در عملیات والفجر ۸ از پا و در عملیات کربلای ۴ از ناحیه کمر و نخاع مجروح شدم.
وی ابراز کرد: سال ۶۴ در ۲۳ سالگی ازدواج کردم یک ماه بعد به جبهه اعزام شدم و در عملیات والفجر ۸ حضور یافتم؛ در آن شرایط خانوادهها مخالفتی با شرکت در جبهه نداشتند چون نیاز جامعه برای دفاع از کشور بود.
قلی پور افزود: ۲ فرزند دختر و یک پسر دارم تولد اولین فرزندم که در سوم اسفند ۶۵ بود به دلیل مجروحیت از ناحیه کتف و نخاع در بیمارستان بستری بودم و در زمان تولد دومین فرزندم نیز در جبهه فعالیت داشتم.
این جانباز قزوینی با بیان اینکه با شهیدان مهدی شالباف، اکبر رضایی، احمد کاظمی، زینالدین و سیدجوادی همرزم بوده است، تصریح کرد: شهید شالباف آن زمان فرمانده گردان بود که در عملیات خیبر به شهادت رسید و شهید سیدجوادی در عملیات والفجر شهید شد.
وی خاطر نشان کرد: آن زمان تنها اعتقادات و وابستگی رزمندهها به اهل بیت(ع) خصوصا حضرت سیدالشهدا بود که میتوانست ما را در برابر دشمن مقاوم کند.
قلی پور اظهار داشت: رزمندههای ایرانی با حداقل امکانات تحمل میکردند، بویژه اینکه در گرمای جنوب که لباسها بوی عرق میگرفت مجبور بودند شبانه لباسها را بشورند و خشک کنند تا صبح روز بعد بتوانند مجدد از آن استفاده کنند.
این جانباز قزوینی گفت: از نظر سلاح نیز در مضیقه بودیم و تنها سلاح مجهز ما کلانشینکف و ژ۳ بود اما اکنون به برکت خون شهدا و مقاومت آن زمان توانستیم امکانات بسیاری را بدست آوریم.
وی ادامه داد: رزمندگان با همدلی و مقاومت توانستند به هدف انقلاب برسند و به بیشترین پیروزی مقاومت که همان پیام قرآن و رهبری بود دست یابند.
قلی پور در مورد بیشترین نواحی مجروحیت خود تشریح کرد: در عملیات کربلای ۴ بنده در گردان غواص حضرت رسول (ص) به عنوان جانشین گردان بودم که به فرماندهی شهید احمد اللهیاری در منطقه حاضر شدیم.
وی ادامه داد: در زمان جنگ فرماندهان احساس مسئولیت زیادی داشتند و همواره در راس رزمندهها و جلوتر از گروهها حرکت میکردند.
این جانباز قزوینی ابراز کرد: روزی که عملیات کربلای ۴ انجام شد؛ بسیاری از رزمنده هایی که به جزیره امالرصاص رفته بودند بعد از ۲۴ ساعت بازگشتند اما برخی از آنان بر اثر مجروحیت نتوانسته بودند بازگردند.
این جانباز قزوینی تشریح کرد: من به همراه یکی از رزمندهها به نام شهید جانباز عبدالحسینی رفتیم تا سید علی حسینی را که بعدها به درجه شهادت نایل شدند را بازگردانیم، زمانی که به منطقه رسیدیم حوالی صبح بود و هوا گرگ و میش؛ دشمن با دیدن ما شروع به آتشباران کرد و چندین گلوله، توپ و خمپاره در نزدیکی ما شلیک کرد.
وی ادامه داد: من بر اثرترکش خمپاره مجروح شدم و دیگر نتوانستم حرکت کنم و بعد به آقای عبدالحسینی گفتم که خودش را به سمت عقب بازگرداند تا کمک بیاورد.
قلی پور عنوان کرد: زمان مجروحیت حس بسیار عجیبی به انسان دست میدهد به گونهای که فکر میکنی از زمین جدا شدهای؛ در لحظات اول هیچ دردی احساس نمیشود.
این جانباز قزوینی گفت: آن لحظه فکر میکردم شهید شدم و زمانی که به زمین افتادم متوجه مجروحیتم شدم و طی این فاصله تمام خاطراتم از کودکی تا ۲۳ سالگی برایم مرور شد؛ حس بسیار عجیبی بود.
وی اظهار داشت: من و سید علی حسینی تقریبا از شش صبح تا ۱۲ ظهر روی زمین ماندیم که بعد رزمندگان همدانی ما را به بیمارستان پشت جبهه منتقل کردند.
این جانباز قزوینی افزود: به علت مجروح شدنم یک سال در منزل ماندم تا آذرماه سال ۶۵ همراه با رزمندگان دیگر علی رغم اینکه به طور کامل بهبود نیافته بودم و با عصا راه میرفتم عازم عملیات والفجر ۱۰ شدم؛ که با توجه به وضعیتم بنده را به عنوان فرمانده گروهان نیروهای پدافند به منطقه شلمچه اعزام کردند.
قلی پور بیان کرد: بعد از پذیرش قطعنامه در سال ۶۷ دشمن مجدد پیشروی کرده بود که آنها را به عقب راندیم و بعد از اعلام آتش بس به قزوین بازگشتیم.
وی اظهار کرد: مهمترین جمله در مورد یک جانباز در یک کلمه مقاومت، ایستادگی و صبر خلاصه میشود؛ ممکن است سختیهای زیادی از نظر روحی و روانی برای جانبازان وجود داشته باشد اما آنها باید با مقاومت کردن، خود را درگیر دنیای مادی نکنند.
این جانباز قزوینی ادامه داد: در این اوضاع اقتصادی جانبازان نیز مانند همه اقشار با مشکلاتی مواجه هستند که امیدوارم به زودی این مشکلات حل شود.
قلی پور اذعان کرد:جانبازان باید مانند گذشته درس مقاومت را به مردم نشان دهند تا با همدلی بتوانیم از این تحریمها که نقشه جدید دشمن است سربلندبیرون آییم.
وی تشریح کرد: ما امروز توان تحمل دیدن یک فیلم جنگی را هم نداریم چراکه با کوچکترین صحنه تمام خاطرات و شهید شدن همرزمانمان برایمان مرور میشود.
این جانباز قزوینی عنوان کرد: متاسفانه همان طور که امروز میبینیم پیام دفاع مقدس به خوبی به نسل جوان منتقل نشده و مسئولین در این راستا کوتاهی کرده و دین خود را ادا نکردهاند.
وی بیان کرد: دفاع مقدس باید برای نسل جوان تبیین شود در حالی که متاسفانه در این زمینه بسیار کوتاهی شده و اگر رهنمودهای رهبری در این خصوص وجود نداشت هیچ یادی از دفاع مقدس باقی نمیماند.
قلی پور با بیان اینکه باید در مقابل استکبار مقاومت کنیم، ابراز میکند: متاسفانه امروز دشمن از طریق فضای مجازی انواع خوراک تبلیغاتی را به جوانان میدهد تا بتواند آنان را ناامید کند که تا حدودی نیز موفق بوده و تنها راه آن مقابله و مقاومت در مقابل دشمن است.
وی با صراحت خاطر نشان کرد: جوانان امروز نیز همان جوانان انقلاب هستند که اگر مسئولین بتوانند زمینههای لازم برای پیشرفت آنان را فراهم کنند، بسیار موفقتر از جوانان گذشته بوده و همواره پای انقلاب و نظام خواهند ماند.
قلی پور ادامه داد: اگرشفاف سازی صورت گیرد و جوانان قانع شوند راهی که در پیش دارند راه درستی است تا آخر ادامه خواهند داد اما تا زمانی که جوانان از طریق خوراک تبلیغاتی دشمن تامین میشوند، نمیتوانیم جوانان را آنگونه که نیاز انقلاب است هدایت کنیم.
وی در پایان گفت: دفاع مقدس برای دفاع از میهن و وابسته بیگانه نشدن شکل گرفت، امیدوارم که بتوانیم به خوبی از زحمات تمام رزمندهها و شهدا که واقعا خون دل کشیدند به خوبی پاسداری کنیم.
انتهای پیام /