خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس: پنج روز از اشغال خرمشهر میگذشت که نیروهای ارتش بعث عراق با ورود به جاده اهواز – خرمشهر، «حمید» را به اسارت خود درآوردند. «حمید» ۱۹ ماه در اسارت دشمن، زیر چکمههای سربازان بعثی، روزگار سختی را گذراند؛ تا این که در ۱۸ اردیبهشتماه سال ۶۱ در مرحله دوم عملیات «بیتالمقدس» توسط رزمندگان اسلام از اسارت آزاد شد. البته اول مردادماه سال ۶۷ نیز سربازان بعثی میخواستند مجددا «حمید» را به اسارت خود دربیاورند؛ اما با مقاومت جانانه دلامردان ارتش به ویژه رزمندگان لشکر ۹۲ زرهی، موفق به این کار نشدند.
«حمید» بعد از آزادی، زحمات رزمندگان اسلام را جبران کرد و به میزبانی و پشتیبانی از آنها در جبهه پرداخت. «حمید» با جمع باصفای ارتشیها انس گرفته و با شهدای زیادی زیسته است و امروز نیز بعد از سالها، خاطرات زیادی از آنها دارد.
«حمید» را خیلی از رزمندگان میشناسند؛ چه آنهایی که از نزدیک درکش کرده و چه آنهایی که فقط اسمی از آن شنیدهاند؛ چراکه بوسههایش بر قدمهای استواری مینشست که عزم خود را برای ایستادگی و مقاومت جزم کرده بودند.
«حمید» از آن روزها هنوز بوی شهدا میدهد و امروز پس از سالها زائران راهیاننور به دیدار «حمید» میروند تا عطر و بوی شهدا را از آن بگیرند؛ زائرانی که اکثرا نه جنگ دیدهاند و نه امام؛ اما این «حمید» است که راوی ندیدههای آنهاست.
«حمید» خوب میفهمد که چه میگویم؛ چراکه شبزندهداری، گریهها و نالههای خاضعانه رزمندگان در پیشگاه خدا را دیده است؛ اخلاص عمل شهدا را دیده است؛ دلاورمردی و روحیه ایثار، مقاومت و شهادت رزمندگان را دیده است.
«حمید» انسان نیست، انسانساز است؛ پادگان «حمید» را میگویم، همانجا که سید شهیدان اهل قلم درباره آن گفته است: «پادگان حمید! میدانم که چقدر دلتنگی. میدانم که دلت میخواهد باز هم خود را به حبل دعای شهدا بیاویزی و با نمازشان تا عرش اعلی بالا بروی. میدانم که چه میکشی پادگان حمید! عمر تو هزارها سال است و شاید هم میلیونها سال. اما از آن روز که انسان بر این خاک زیسته است، آیا جز اصحاب عاشورایی سیدالشهداء (ع) کسی را میشناسی که بهتر از شهدای ما خدا را عبادت کرده باشد؟ تو چه کردهای که سزاوار کرامتی این همه گشتهای که سجدهگاه یاران خمینی باشی؟ چه پیوندی بوده است میان تو و کربلا؟ کدام رسول بر خاک تو زیسته است؟ تو کهف اعتکاف کدام عارف بودهای؟ اشک کدام عزادار حسین بر تو چکیده است؟ چه کردهای پادگان حمید؟ با من سخن بگو...
انتهای پیام/ 113