به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس به نقل از ایسنا، به گفته یک کهنهسرباز اسرائیلی که در جریان تدابیر نظامی و خشونتهای شهرکنشینان علیه فلسطینیان خدمت کرده، هیچچیز به جز پایان تبعیض قانونی، تغییری در وضعیت موجود میان فلسطین و اسرائیل ایجاد نخواهد کرد.
یهودا شائول، یکی از فرماندهان نیروهای اسرائیل در انتفاضه دوم فلسطینیان و یکی از بنیانگذاران سازمان مردمنهاد اسرائیلی شکستن سکوت در یادداشتی که از سوی روزنامه گاردین منتشر شده، درباره راه پایان دادن به نزاع چندین ساله فلسطین و اسرائیل نوشته است: ما اینجا در قدس منتظر معامله قرن دونالد ترامپ، رییس جمهور آمریکا هستیم که پیشبینی میشود در هفتههای پیش رو ارائه شود. رییس جمهور آمریکا متعهد شده است که این توافق به درگیری اسرائیلیها و همسایگان فلسطینیمان که به مدت یک قرن در جریان است، پایان خواهد داد.
اما به نظر میرسد چشمانداز دولت ترامپ برای صلح، آن طور که از اظهارات اخیر جیسون گرینبلات، فرستاده صلح ترامپ به خاورمیانه برمیآید، تنها معطوف به دفاع از اشغالگری اسرائیل است.
گرینبلات در توییتر تصویری را که اوری کارزن، یکی از رهبران جامعه شهرکنشین اسرائیل در شهر الخلیل منتشر کرده، بازنشر کرده است. این تصویر مراسم افطاری را در الخلیل نشان میدهد که هم اسرائیلیهای شهرکنشین و هم چند فلسطینی در آن حضور دارند. کارزن درباره این تصویر نوشته: ما در حال آماده کردن زمینه صلح هستیم. گرینبلات نیز در بازنشر این تصویر، این اقدام را تحسین کرده و نوشته است: این دقیقاً زمینه صلح است. نمونه فوقالعادهای از چیزی که میتواند امکانپذیر باشد.
من به عنوان یک سرباز سابق اسرائیلی که در الخلیل، بزرگترین شهر فلسطینی در کرانه باختری رود اردن خدمت کرده، میتوانم بنا به تجربههای شخصی و مستقیم خودم بگویم که این نمونهای از همزیستی مسالمتآمیز نیست، بلکه بیشتر نمونهای از تبعیض و تفکیک است.
الخلیل محل زندگی حدود ۲۳۰ هزار فلسطینی است، اما حدود ۸۵۰ شهرکنشین اسرائیلی در مرکز این شهر زندگی میکنند. من به عنوان یکی از ۶۵۰ سربازی در این شهر خدمت کردهام که به طور دائم در این شهر مستقر بودهاند تا از این گروه کوچک و منزوی شهرکنشینان محافظت کنند.
در سال ۱۹۹۴، باروخ گلدشتاین که در شهرک کیریات اربع در نزدیکی الخلیل زندگی میکرد، وارد حرم ابراهیمی در الخلیل شد و طی نماز صبح به نمازگزاران فلسطینی تیراندازی کرد و ۲۹ تن را کشت و بیش از ۱۰۰ نفر را مجروح کرد. ارتش اسرائیل ظاهرا برای دفاع از شهرکنشینان در برابر اقدام متقابل فلسطینیان پس از این کشتار، خیابان شهدا را که مسیر مرکزی عبور و مرور این شهر بود و همچنین فروشگاههای ترهبار و گوشت و عمدهفروشیهای الخلیل را تعطیل کرد. این تعطیلیها طی انتفاضه دوم تشدید شدند. در سالهای پس از آن، سیاستهای اسرائیل از جمله بستن راههای اصلی و مغازهها و خشونتهای شهرکنشینن و نیروهای ارتشی، زندگی فلسطینیان در این شهر را غیرقابل تحمل کرد و این شهر را که روزی بسیار پرهیاهو و پر جنب و جوش بود، به شهر ارواح تبدیل کرد.
این در حالی بود که در سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۳ در گشتزنیهای نظامی حضور داشتم که مهندسان نیز در آنها با ما همراه میشدند تا درهای خانهها و مغازههای فلسطینیان را در خیابان شهدا جوشکاری کرده و ببندند و مسیرها را برای عبور و مرور وسایل نقلیه و عابران پیاده فلسطینی سد کرده یا طبق عبارتی که ارتش اسرائیل استفاده میکرد، راهها را استریل کنند و از وجود فلسطینیان بزدایند. نمیتوانم جملههایی را که با اسپری روی برخی از درها نوشته شده بود، فراموش کنم؛ عربها به مردهسوزخانه بروند، عربها بروند بیرون، انتقام و در کنار این عبارات ستاره داوود کشیده شده بود.
این نژادپرستی خود را در خشونت روزمره نشان داد. شهرکنشینان به عابران پیاده فلسطینی یا همسایگان خود حمله میکردند و حتی گاهی فرزندانشان را برای این کار میفرستادند. من به عنوان یک سرباز دستور گرفته بودم که در کار آنان دخالت نکنم. به من گفته بودند، ما آنجا هستیم که از شهرکنشینان حفاظت کنیم، نه فلسطینیان.
من، اما فقط تماشاچی این اتفاقات نبودم. یگان من در طول شبانه روز مسئول ماموریتهایی میشد که آنطور که صراحتا به ما میگفتند، طی آنها باید کاری میکردیم که حضورمان حس شود تا فلسطینیان احساس کنند در حال تعقیب شدن هستند.
ما طی این ماموریتها ممکن بود نیمه شب به طور تصادفی وارد خانههای فلسطینیان شویم و خانوادههایی که خواب بودند را تنها برای ارعاب بیدار کنیم یا مغازههایی را که به طور تصادفی انتخاب میشدند، طی ساعات روز بازرسی کنیم. این گشتزنیها شاید معمولترین بخش خدمت من در الخلیل بودند.
طی سالهایی که از پایان خدمت من میگذرند، هیچیک از این مسائل تغییری نکردهاند. در سالهای همکاریام با سازمان شکستن سکوت که کهنهسربازان اسرائیلی در آن فعالیت دارند و من یکی از بنیانگذاران آن برای پایان دادن به این اشغال هستم، میدانم که سربازانی که پس از من خدمت کردهاند، تا به امروز همچنان باید کاری کنند که حضورشان در تمامی جنبهها حس شود.
اگرچه گرینبلات از افطار مشترک شهرکنشینان فلسطینیان استفاده میکند تا ادعا کند که در مسیر صلح در حرکت هستیم - هنگامیکه فلسطینیان هنوز نمیتوانند در مسیرهای اصلی بزرگترین شهر خود در کرانه باختری راه بروند- چنین ادعایی بیمعنی است. آیا این آیندهای است که گرینبلات رویایش را برای ما در سر دارد؟ خشونت شهرکنشینان هنوز در این شهر امری رایج است. بیش از ۱۰۰ مانع فیزیکی که ارتش در این شهر قرار داده، عبور و مرور معمول را برای هزاران نفر به مصیبتی روزانه تبدیل کرده است. همچنان در الخلیل دو نظام قانونی مجزا وجود دارد و در سراسر کرانه باختری نیز همینطور است؛ یکی برای فلسطینیان که همان قانون نظامی است و یکی برای شهرکنشینان که قانون مدنی است.
هدف واقعی بیش از نیم قرن اشغال نظامی اسرائیل علیه فلسطینیان در الخلیل بیش از هر جای دیگر واضح است؛ تسلط یافتن بر فلسطینیان در واقعیتی نابرابر و تبعیض زده.
اگر در دهه ۱۹۵۰ در آلاباما بودیم، آیا گرینبلات غذا خوردن مشترک سفیدپوستان و سیاهپوستان را گامی رو به جلو میدانست؟ یا اینکه راه دستیابی به برابری پایان دادن به نظام قانونی تبعیضی و حصول اطمینان از حفاظت از حقوق برابر را به رسمیت میشناخت؟ الخلیل نیز تفاوتی (با آمریکای آن زمان) ندارد و تنها راه، پایان دادن به اشغال است.
انتهای پیام/ 112