یادداشت/ میثم بشیرنژاد

متکدیان طلبکار و مدیران اهمال‌کار!

در چند سال اخیر تعداد متکدیان در جامعه، رشد بی رویه‌ای داشته و نه‌تنها در خیابان‌ها و سطح شهر، بلکه به طرز عجیبی این جماعت اماکنی مثل «مترو» را هم نشانه رفته‌اند.
کد خبر: ۳۴۸۲۶۵
تاریخ انتشار: ۰۸ خرداد ۱۳۹۸ - ۰۵:۱۰ - 29May 2019

متکدیان طلبکار و مدیران اهمال کارگروه اجتماعی دفاع‌پرس- میثم بشیرنژاد؛ کمک کردن و دستگیری از نیازمندان در آموزه‌های دینی ما جایگاه خاصی دارد و سفارش زیادی به آن شده و بسیار هم ارزشمند است. اما پاسخ به این سوال که چگونه و به چه افرادی باید کمک کرد در زندگی اجتماعی امروز از اهمیت خاصی برخوردار است.

با توجه به اینکه برخی از دستگاه‌ها از جمله کمیته امداد امام خمینی (ره) و سازمان بهزیستی و برخی خیریه‌ها و... عهده‌دار کمک کردن به ایتام و نیازمندان هستند، باید دید آیا این مجموعه ها می‌توانند نیاز همه نیازمندان را مرتفع کنند و آیا همه افرادی که مستحق کمک کردن هستند شناسایی شده‌اند؟ اگر این اتفاق در جامعه بیفتد آن زمان تکلیف مردم هم مشخص است که افراد نیازمند از جایی حمایت می‌شوند و تکدی‌گری معنایی ندارد.

هرچند نباید فراموش کرد که اکثر افراد فقیر و نیازمند جامعه آن چنان مناعت طبع دارند که با سخت ترین شرایط می‌سازند اما دست خود را پیش هر کسی دراز نمی‌کنند و این وظیفه دولت و نهادهای مرتبط است که در این خصوص یاریگر این افراد باشند.

اما در اینجا روی سخن ما با افراد سودجو و فرصت‌طلب است که با عناوین نیازمند و محتاج اخاذی می‌کنند. در چند سال اخیر تعداد متکدیان قارچ‌گونه رشد بی‌رویه‌ای داشته و نه تنها در خیابان‌ها و سطح شهر افزایش داشته است، بلکه به طرز عجیبی هم این جماعت مکان‌هایی از جمله «مترو» را نیز نشانه رفته‌اند که حتما برای این کار خود دلایلی دارند. که از جمله حضور جمعیت انبوه مردم و دارا بودن سیستم سرمایشی و گرمایشی است که با خیال آسوده‌تر کارشان را انجام دهند!

متاسفانه بسیاری از افراد به عنوان متکدی در جامعه از احساسات و عواطف مردم سوء استفاده می‌کنند و مریضی خود یا فرزندان، عدم توانایی در پرداخت اجاره خانه، اعتیاد همسر، مسافر و غریب بودن و هزار دلیل و ترفند دیگر را برای مجاب افراد و اخذ پول به کار می‌گیرند.

چند روز پیش نوجوانی در مترو، یک فرچه واکس به دست گرفته بود و فرقی برایش نمی‌کرد هر پا و کفشی می‌دید، فرچه خشکش را روی آن می‌کشید و پول طلب می‌کرد که در این بین یک دخترک نوجوان که ظاهرا همه موجودی‌اش یک اسکناس 10 هزار تومانی بود به سمت متکدی گرفت و گفت: دو هزار تومان از آن را بردار و مابقی‌اش را به من پس بده. آن نوجوان در کسری از ثانیه اسکناس را گرفت و گریخت. رنگ دخترک هم مانند گچ سفید شد، شاید بیچاره با آن پول می‌خواست یک مسیر تاکسی سوار شود تا به خانه برگردد و شاید هم در نظر داشت برای خانواده نان تهیه کند. هرچه بود پشیمانی در چهره این طفل معصوم از کمکی که کرده بود، ظاهر شد.

این را گفتم، که گاهی در جمع در معذوریت قرار می گیریم به خصوص برخی از متکدیان مانند کنه به افراد می چسبند که اگر موفق شدند به خواسته‌شان برسند که هیچ، وگرنه گاهی به جای دعای سلامتی، آرزوی مرگ برای آن فرد می‌کنند. شاید آنهایی که پشت پرده به این‌ها درس می دهند، بدین صورت آنها را توجیه می کنند! اما نکته اینجاست که در برخی مواقع کسی حریف این متکدیان طلبکار نمی‌شود!

به هرحال جای سوال است که آیا واقعا مدیران شهری این وضعیتی که از سوی متکدیان و اربابانشان درست شده و چهره شهر را زشت کرده‌اند، نمی‌بینند؟ و اگر احیانا می‌بینند، آیا نمی‌خواهند در این خصوص کاری انجام دهند؟

بدون شک بسیای از گدا‌ها خواسته یا ناخواسته اختیار خود را دست کسانی داده‌اند که از آن‌ها سوء‌استفاده می‌کنند و آن‌ها را به بازی گرفته‌اند و در ازای چندین ساعت کار (تکدی‌گری) مبلغی به آن‌ها می‌دهند که تنها بتوانند شکم‌شان را سیر کنند. بسیاری از متکدیان نیز تابعیت ایرانی ندارند و در برخی از مواقع تبعاتی به دنبال خواهند داشت که می‌تواند جبران ناپذیر باشد و این مستلزم آسیب شناسی و پیگیری جدی است.

دیدن برخی خانم‌ها که تعداشان هم کم نیست که نوزادی در بغل دارند و یا به کمر بسته‌اند، بسیار تاسف‌بار است، نوزادانی که پدر و مادر آن‌ها معلوم نیست که کجا هستند، استفاده ابزاری از چنین حربه‌ای و عواطف و احساسات مردم را جریحه دار کردن بسیار تاسف‌برانگیز است.‌ در خوش بینانه‌ترین حالت ممکن، بهترین آینده‌ای که برای این نوزادان اگر متصور باشید، اضافه شدن آن‌ها به جماعت هزاران کودک کاری است که هر روز آن‌ها را در خیابان‌ها و بر سر چهارراه‌های شهر می‌بینیم.

با وجود اینکه بار‌ها و بار‌ها در این سال‌ها شنیدیم که با تکدی گری برخورد خواهد شد، ولی عزم جدی در این رابطه دیده نشده است و انگار برخی مدیران پذیرفته‌اند که تکدی‌گری یک کار و شغل مرسوم است!

لازم است مدیریت شهری و شهرداری یکبار بصورت جدی به خود بیایند و برای این آسیب اجتماعی فکر اساسی بکنند و اگر نیاز است برخی دستگاه‌ها و ارگان‌ها مثل دستگاه قضا، وزارت کشور، ناجا، بهزیستی و... به کمک گرفته شوند، تا با این آسیب و بحران اجتماعی که چهره شهر و جامعه را زشت کرده، مقابله و تدابیری با برنامه‌ای اندیشیده شود. همچنین با حفظ کرامت انسان‌ها با خاطیان و مافیاهایی که در تکدی‌گری فعالند، برخورد قاطع و فوری شود که نمود و خروجی آن در جامعه برای همگان پیدا باشد.

انتهای پیام/ 102

نظر شما
پربیننده ها