گفت‌وگوی دفاع‌پرس با یکی از پاسداران محافظ بیت امام (ره):

امام از محافظین می‌خواستند با مردم از روی محبت برخورد کنند/ حکم تنفیذ بنی صدر روی برگه بیمارستان نوشته شد

فتحعلی زاده گفت: امام همواره به ما یادآور می‌شدند که برخوردمان با مردم از روی محبت و رأفت اسلامی باشد.
کد خبر: ۳۴۹۲۵۴
تاریخ انتشار: ۱۴ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۴:۰۹ - 04June 2019

گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس ـ رحیم محمدی؛ روز چهاردهم خرداد یادآور واقعه جانسوز ارتحال حضرت امام خمینی (ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران است. کسی که با دم مسیحایی خود روحی تازه به کالبد انسان‌ها بخشید و دریچه‌ای بر نجات بشریت مظلوم از بند طاغوت‌های زمان گشود؛ لذا هر ساله در چنین ایامی ابعاد وجودی آن امام راحل مورد بررسی و کنکاش قرار می‌گیرد که ما به همین مناسبت تصمیم گرفتیم نگاهی به سیره رفتاری و شخصیتی امام خمینی (ره) از نگاه یکی از پاسداران محافظ ایشان داشته باشیم.

از این روی خبرنگار دفاع‌پرس گفت‌وگویی را با یکی از پاسداران محافظان بیت ایشان و از جانبازان شیمیایی که اکنون در کسوت بازنشستگی قرار دارد به نام سرهنگ پاسدار «رشید فتحعلی زاده» از محافظان وقت امام خمینی (ره) انجام داده که مطالب ذیل ماحصل این گفت‌وگو است.

درباره نحوه آشنایی با سپاه و عضویت در تیم حفاظت امام توضیحاتی را بفرمایید.

پس از کشتار مردم قم توسط عمال رژیم پهلوی مردم تبریز برای حمایت از قیام حضرت امام و نشان دادن شدت اعتراض خود نسبت به انجام چنین عملی تظاهرات وسیعی را در چهلمین روز شهادت آن عزیزان به راه انداختند که چند روز بعد از انجام این راهپیمایی من و تعدادی دیگر از شرکت کنندگان در راهپیمایی تحت تعقیب ساواک قرار گرفتیم و بناچار تبریز را به مقصد تهران ترک کردیم.

در تهران بعد از آشنایی بیشتر با آرا و اندیشه‌های امام از خدمت سربازی فرار کرده و سپس برای گذران امور و ادامه فعالیتم علیه رژیم شاه، خود را با حرفه خیاطی مشغول کردم تا اینکه با پیروزی انقلاب به تایید شهید آیت الله مفتح و آیت الله خلخالی، عضو انتظامات کمیته استقبال حضرت امام شده و بعد با تشکیل کمیته‌های انقلاب اسلامی، عضو این نهاد انقلابی شدم. اما با آغاز شکل گیری سپاه، به ادامه حضور در کمیته خاتمه دادم تا با گذراندن دوره آموزشی در پادگان امام علی (ع) عضو سپاه پاسداران شوم.

بدین ترتیب زمانی که قرار شد امام به قم تشریف ببرند، عده‌ای می‌بایست به عنوان تیم حفاظت، مسئولیت حفاظت پیرامونی ایشان را عهده دار می‌شدند. به همین منظور رفیق دوست، صالحی و دیگران از میان بچه‌های مستقر در پادگان ولیعصر (عج) (عشرت آباد سابق) عده‌ای را انتخاب کردند که من هم جزو آن عزیزان قرار گرفتم و بعد از تشکیل گروهان دو که مسئولیت تشکیل سپاه قم و حفاظت از امام را برعهده داشت، برای انجام مراسم معارفه خدمت امام در قم رفتیم و ایشان در سخنانی درباره فعالیت‌های سپاه مطالبی را عنوان کردند؛ در واقع این بیانات تاکیدی برای ما بود تا سخنان ایشان را سرلوحه فعالیت هایمان قرار دهیم.

حفاظت از امام خمینی (ره) در آن روز‌ها چه سختی‌هایی داشت؟

آن روز‌ها مردم با هر گونه ایده و اندیشه‌ای به ملاقات امام می‌آمدند و چنان ازدحامی مقابل بیت ایشان ایجاد می‌کردند که مجبور می‌شدیم سخت گیری‌های بیشتری را انجام دهیم، ولی همین سخت گیری‌ها هم نمی‌توانست از بروز احساسات مردم جلوگیری کند، چون مردم نسبت به امام عاشقانه ابراز احساسات می‌کردند.

امام تا زمانی که در قم بودند، پنج شنبه‌ها برای زیارت حرم حضرت معصومه (س) ابتدا از درب مسجد اعظم که وارد می‌شدند، بر سر مزار آیت الله بروجردی می‌رفتند و فاتحه‌ای برای ایشان می‌خواندند و سپس به داخل صحن حضرت معصومه (س) رفته و مشغول خواندن نماز، ادعیه و مناجات می‌شدند.

آن زمان ما امکانات و تجهیزات فعلی حتی سلاح کمری هم برای حفاظت از امام نداشتیم به همین علت مجبور می‌شدیم به دور از چشمان ایشان سلاح ژ ـ ۳ را با خود حمل کنیم، چون اگر امام متوجه می‌شدند، اجازه نمی‌دادند تا با اسلحه ایشان را همراهی کنیم.

چه مدت در قم بودید؟

بدین ترتیب بعد از گذشت شش ماه از حضور ما در قم و حفاظت از امام و با آمدن نیرو‌های جدید، مسئولیت را به آن‌ها واگذار کردیم و به کردستان برای مقابله با ضد انقلاب کوموله و دمکرات رفتیم و وقتی از کردستان بازگشتیم، امام به علت بیماری قلبی در بیمارستان بستری شده بود و همان زمان در اولین انتخابات ریاست جمهوری بنی صدر به عنوان اولین رئیس جمهوری ایران حکم ریاست جمهوری خود را در بیمارستان از دست مبارک امام دریافت کرد.

امام از محافظین می‌خواستند با مردم از روی محبت برخورد کنند/ حکم تنفیذ بنی صدر روی برگه بیمارستان نوشته شد

نکته قابل تامل این بود که امام حکم ریاست جمهوری بنی صدر را روی برگه کاغذ بیمارستانی امضا کردند (نام بیمارستان آن زمان از بیمارستان «قلب ملکه مادر» به بیمارستان «قلب مهدی رضایی» تغییر یافته بود که امام حکم را روی سربرگ بیمارستان با همین نام اخیر نوشت.)

تقریبا همان ایام سپاه انصار هم تشکیل می‌شود؛ نحوه شکل گیری آن را به یاد دارید؟

تقریبا همان ایام فرماندهان سپاه تصمیم گرفتند با تشکیل گروهی به نام سپاه «انصار الامام» مسئولیت حفاظت از امام و مسئولان عالی رتبه کشور را به این گروه واگذار کنند که هسته اولیه این سپاه بعد‌ها باعث تشکیل سپاه ولی امر و سپاه انصارالمهدی شد.

زمانی که امام از قم به تهران می‌آیند و در جماران اسکان پیدا می‌کنند، شما هم در جماران به عنوان پاسدار محافظ بیت ایشان حضور دارید؛ اولین گروه مردمی که به دیدار امام آمدند، چه کسانی بودند؟

اولین دیدار مردمی ایشان در جماران با خانواده شهدای کردستان صورت گرفت، اما ایشان فقط چند دقیقه به ابراز احساسات آن‌ها پاسخ دادند و سپس حسینیه را ترک کردند.

آیا شده بود که امام کسی را هم به حضور نپذیرند؟

یکی از ملاقات‌هایی که امام قبول نمی‌کردند، دیدار با یاسرعرفات رئیس وقت جنبش مقاومت اسلامی فلسطین بود. چون امام می‌دانست وی با عوام فریبی می‌خواهد به کار‌های خود مشروعیت ببخشد؛ بنابراین در پاسخ به درخواست ملاقات یاسر عرفات فقط به ذکر این دعا که خداوند هر چه زودتر ملت فلسطین را از دست اشغالگران صهیونیسم نجات دهد، اکتفا می‌کردند.

نحوه برخورد امام با محافظین بیت ایشان چگونه بود؟

امام همواره به ما یادآور می‌شدند که بر خوردمان با مردم از روی محبت و رأفت اسلامی باشد، زیرا معتقد بودند چنانچه انقلاب به پشتوانه همین مردم پیروز نمی‌شد، بسیاری از ما می‌بایست در زندان‌های رژیم پهلوی می‌ماندیم، ولی حالا که انقلاب به پیروزی رسیده و مردم قدرت را به ما تحویل دادند، باید نوع رفتار‌ها با مردم دوستانه و برادرانه باشد.

در همین رابطه خاطرم هست که در یکی از روز‌ها پشت درب منزل ایشان در قم نگهبانی می‌دادم که امام درب منزل را باز کردند و گفتند خسته نباشید و سپس به منزل بازگشتند، ولی چند دقیقه بعد مجدد که درب را بازکردند در کمال تعجب دیدم ایشان نصفی از هندوانه را در ظرفی گذاشته و برای من آوردند.

اما خاطره دیگر مربوط به دورانی است که امام در جماران حضور دارند؛ در آن روز‌ها یکی از نگهبان‌های بیت امام به علت شدت خستگی موقع نگهبانی می‌خوابد و امام در حال قدم زدن با مشاهده این صحنه به جای آن فرد به نگهبانی می‌ایستند. در این وضعیت مسئول گشت می‌آید و با دیدن این صحنه، نگران می‌شود، اما امام تاکید می‌کند که نه نگهبان را بیدار کنند و نه با او برخورد تنبیهی صورت گیرد.

زمانی که امام رحلت کردند شما در جماران بودید؟

چند روز قبل از رحلت امام برای مرخصی به منزل آمده بودم، اما وقتی اعلام شد «برای امام دعا کنید» سریع به محل کار برگشتم تا اینکه روح ملکوتی پیشوای مسلمین به ملکوت اعلی پیوست و امت اسلامی دغدار شد.

البته امام را نه فقط مردم بلکه سیاستمداران هم او را به طور کامل نشناختند و اکنون نیز نمی‌شناسند، زیرا یشان عظمتی به وسعت این این عالم داشتند که درک آن برای افرادی مثل ما مشکل است.

چگونه می‌توان راه امام را به جوانان شناساند و معرفی کرد؟

همان گونه که پیامبر اسلام (ص) و معصومین را ندیده‌ایم، ولی عاشقانه جان و مالمان را در راهشان می‌دهیم، امروز هم جوانان می‌توانند با الگو پذیری از این امر و مطالعه آثار ایشان و آثار مرتبط با امام، تا حدودی نسبت به بنیانگذار جهموری اسلامی ایران شناخت پیدا کنند.

انتهای پیام/ 231

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار