به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، مگر شهر قبرستان است؟ مگر پارکها و اماکن تفریحی جای مرده خاک کردن است؟ چرا نشاط را از جامعه میگیرید؟ چرا اینقدر شهدا را بزرگ میکنید؟ ۳۰ سال پیش رفتند جنگیدند و تمام شد، اصلا آنها جنگیدند که ما آزادی داشته باشیم، اگر راست میگویید بروید جلوی اختلاسها را بگیرید؛ به فرهنگ و اعتقادات مردم چهکار دارید؟ چرا میخواهید مردم را به زور به بهشت ببرید؟
این حرفها را هر روز میشنویم، تا حدی که دیگر برای ما تکراری شده است؛ برخلاف نگرش ظاهری برخی افراد و البته رفتارهای مغرضانه برخی اشخاص، ما نه به دنبال غم و غصه هستیم و نه با نشاط جامعه مخالفیم؛ ما با شهدا بودن نه دچار افسردگی میشویم و نه دچار مشکلات روحی و روانی؛ اصلا شهدا آنقدر به ما نشاط میدهند که حاضریم بهجای اینکه وقت خود را در اوقات فراغتمان تلف کنیم و یا خدای ناکرده بهنام تفریح گناه کنیم، قرارهای معنوی، خانوادگی، درسی، تفریحی و... را هم در کنار شهدا بگذاریم.
این یک واقعیت است که بسیاری از مردم اینگونه زندگی میکنند و با اینحال نه افسرده هستند و نه مشکلات روحی و روانی دارند؛ بلکه بسیار بانشاط و پرانرژی زندگی میکنند و حتی هر گرهای هم که در زندگی خود دارند را با توسل به شهدا باز میکنند؛ چراکه به گفته پیر فرزانه انقلاب، شهدا امامزادگان عشق هستند که مزارشان زیارتگاه اهل یقین است.
در گوشه و کنارهای شهرها، یادمانهای شهدای گمنام که برخی نیز هویتشان بهوسیله آزمایش دی. ان.ای شناسایی شده است، قرارگاههای معنوی مردم هستند؛ البته همانطور که گفته شد، در کنار این معنویت، یادمانهای شهدا به محلی برای قرارهای دوستانه، دورهمیهای علمی و حتی قرارهای خانوادگی نیز انتخاب میشوند که نمونه بارز آن را میتوان بهوضوح در شبهای جمعه و خصوصاً شبهای ماه مبارک رمضان مشاهده کرد.
حضور خانوادهها در کهفالشهداء ولنجک
اگر به یادمانهای شهدای گمنام قدم بگذاریم، میبینیم که مردم در قالب گروههای دوستانه، دورهمیهای علمی و حتی خانوادگی، در این مکانهای معنوی جمع شده و ساعاتی معنوی، همراه با تفریحی سالم را برای خود، دوستان و خانودهشان رقم میزنند.
در تهران نیز یادمانهای شهدای زیادی وجود دارند که شامل این موضوعات میشوند؛ یکی از این یادمانها، کهفالشهداء نام دارد که در محله «ولنجک» تهران واقع شده است. در کهفالشهداء پیکرهای مطهر پنج شهید گمنام هشت سال دفاع مقدس خاکسپاری شده که یکی از این شهیدان والامقام نیز هویتش شناسایی شده است.
کهفالشهداء ولنجک (سال ۹۸)
کهفالشهداء داستانی پر فراز و نشیب دارد که انسان را یاد آن حدیث قدسی میاندازد که میگوید «خداوند در ۲ جا به بندگان خود میخندد؛ یکی زمانی که همه دست به دست هم میدهند تا یکی را ذلیل کنند؛ اما خدا نمیخواهد (و آن کس ذلیل نمیشود) و دیگری زمانی است که همه دست به دست هم میدهند تا کسی را عزیز کنند؛ اما خدا نمیخواهد (و آن کس عزیز نمیشود)»؛ چراکه افرادی بودند که نمیخواستند تا شهدا به محله «ولنجک» بیایند؛ اما خواست خداوند متعال این بود تا امروز کهفالشهداء به یک قرارگاه بزرگ فرهنگی و معنوی در تهران تبدیل شود و طبق استخارهای که سردار «محمد باقرزاده» رییس وقت بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس در سال ۱۳۸۶ چند روز قبل از خاکسپاری این شهیدان والامقام گرفت، محل خاکسپاری شهدا در جای دیگری غیر از آن مکانی که برای خاکسپاری آنها مشخص شده بود و برخی افراد نسبت به آن مخالفت میکردند، تعیین شد و این موضوع از آنجایی دارای اهمیت است که در استخاره سردار «باقرزاده» آیه ۱۶ سوره «کهف» آمد که میگوید «و (به آنها گفتیم) هنگامی که از آنان و آنچه جز خدا میپرستند کنارهگیری کردید، به غار پناه ببرید که پروردگارتان (سایه) رحمتش را بر شما میگستراند و در این امر، آرامشی برای شما فراهم میسازد!» این شد که متولیان خاکسپاری شهدا غاری را در محله «ولنجک» برای خاکسپاری شهدا پیدا کردند که امروز این مکان مقدس، کهفالشهداء نام دارد.
مراسم تشییع و خاکسپاری شهدای گمنام کهفالشهداء - سال ۸۶
«رضا پند» مسئول روابط عمومی کهفالشهداء در گفتوگو با خبرنگار دفاعپرس، داستان پر فراز و نشیب کهفالشهداء را اینگونه روایت کرده است: سال ۱۳۸۶ اهالی مؤمن محله «ولنجک» درخواست دادند که ما میخواهیم در محله خود میزبان شهدا باشیم؛ لذا بعد از چندبار نامهنگاری با این موضوع موافقت شد و بعد از اینکه محل خاکسپاری شهدا مشخص شد، مردم نیت میکنند که با حضور در مکانی که بهعنوان محل خاکسپاری شهدا انتخاب شده بود، ۴۰ شب روی این خاکها بنشینند و زیارت عاشورا بخوانند؛ برای اینکه هم خودشان آماده استقبال از شهدا شوند و هم اینکه این مکان از نظر معنوی آماده شود.
مگر از روی جنازه من رد شوید که بخواهید اینجا شهید خاکسپاری کنید!
بعد از اینکه چند شب از این موضوع گذشت، همسایههایی که مشرف به محل تعیین شده برای خاکسپاری شهدا سکونت داشتند، وقتی در آپارتمانهای خود دیدند که عدهای در ساعات پایانی شب در این محل جمع میشوند و زیارت عاشورا میخوانند، تعجب کرده و بعد از پرسوجو، متوجه شدند که قرار است در این محل شهدا خاکسپاری شوند؛ لذا از این موقع، شروع به مخالفت کردند و مسائلی مانند اینکه حق ندارید اینجا شهید بیاورید، اینجا قبرستان نیست، قیمت زمینهای ما پایین میآید و اینجا گَرد مُرده میآید و موجب تشنج فرزندمان میشود و... را مطرح کردند؛ اما با وجود این بهانهها، مردم به این صحبتها اعتنا نکردند؛ تا اینکه یک روز که یک لودر را برای مسطح کردن زمین محل خاکسپاری شهدا آورده بودند، یک خانمی جلوی لودر خوابید و گفت: «مگر اینکه از روی جنازه من رد شوید که بخواهید اینجا شهید خاکسپاری کنید.»
این موضوعات موجب شد تا متولیان خاکسپاری شهدا با سردار «محمد باقرزاده» رییس وقت بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس تماس بگیرند و از وی کسب تکلیف کنند؛ سردار «باقرزاده» نیز در همین زمینه یک استخاره با قرآن کریم گرفت و بعد از آن، از متولیان پرسوجو کرد که آیا در آن اطراف غار وجود دارد؟ متولیان خاکسپاری شهدا نیز بعد از جستوجو، غاری را در این اطراف پیدا کرده و موضوع را به سردار «باقرزاده» اطلاع دادند. این غار به صورت طبیعی وجود داشت و قبل از انقلاب هم سازمان زمینشناسی برای استقرار تجهیزات لرزهنگاری خود، آن را تراش زده و بزرگتر کرده بود؛ اما از آن استفاده خاصی نشده و سالها دست نخورده باقی مانده بود.
حضور زائران در کهفالشهداء ولنجک
قرآن کریم گفت که به غار پناه ببرید!
دلیل اینکه سردار باقرزاده سؤال کرده بود که آیا در آن محدود غار وجود دارد، این بود که در استخاره وی آیه ۱۶ سوره «کهف» آمده بود که میگوید «و (به آنها گفتیم) هنگامی که از آنان و آنچه جز خدا میپرستند کنارهگیری کردید، به غار پناه ببرید که پروردگارتان (سایه) رحمتش را بر شما میگستراند و در این امر، آرامشی برای شما فراهم میسازد!» (همین آیه امروز بر سر در ورود کهفالشهداء نگاشته شده است).
بعد از جریان این استخاره، سردار «باقرزاده» گفت که آخر هفته در حسینیه محله «ولنجک» قرار بگذارید تا مخالفان و موافقان خاکسپاری شهدا بیایند و آنجا صحبتها گفته شده و تصمیمها گرفته شوند. آخر هفته موافقان و مخالفان در حسینیه «ثارالله» جمع شدند و سردار «باقرزاده» درباره اینکه اگر در عملیاتهای دوران دفاع مقدس کارهای ما گره میخورد به قرآن پناه میبردیم و درباره این موضوع که چرا ما شهدا را از قبرستانها به بطن زندگی مردم آوردیم و... صحبت کرد تا اینکه به موضوع استخارهاش درباره خاکسپاری شهدا در ولنجک رسید.
بعد از این که سردار «باقرزاده» حرفهای خود را زد، گفت که من میروم و خودتان درباره این موضوع تصمیم بگیرید؛ چراکه شما میزبان شهدا هستید؛ لذا بعد از این که سردار «باقرزاده» رفت، نسبت به خاکسپاری شهدا در آن زمینی که از قبل مشخص شده بود، مخالفت و نتیجه بر این شد که شهدا در این غار خاکسپاری شوند. البته ارگانهای مختلفی نیز مخالف خاکسپاری شهدای گمنام در این محل بودند.
ادامه دارد...
113