بخش اول/ در گفت‌و‌گوی دفاع‌پرس با همسر شهید «عشریه» مطرح شد؛

آرزوی «ابراهیم» برای شهادت در رکاب حضرت ولی عصر (عج)

ساره عیسی‌پور گفت: ابراهیم می‌گفت عاشقانه این راه را انتخاب کردم و پای سختی‌هایش ایستادم، اگر هم شهید شدم، دلم می‌خواهد بعد از ظهور امام زمان (عج) دوباره زنده شوم و در رکاب ایشان بجنگم و به شهادت برسم.
کد خبر: ۳۵۲۳۰۸
تاریخ انتشار: ۱۰ تير ۱۳۹۸ - ۰۹:۱۵ - 01July 2019

انتظار شهید عشریه برای شهادت دوبارهگروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: هرچند آتش جنگ سوریه مدتی است کمتر شده، اما راهی که هزاران شهید در آن به خون خود غلطیدند، هنوز سرخ است و سرخی‌اش تا به امروز با پیکرهای جامانده و دور از وطن، جانبازانی که با زخم‌های جنگ دست به گریبانند و یادهایی که خاطرات آن روزها را مرور می‌کند، کشیده شده است. بسیاری از پیکرهای شهدای مدافع حرم هنوز به کشور بازنگشته و هر از گاهی خبر بازگشت یکی از آن‌ها به گوش می‌رسد.

پیکر شهید عشریه هفته گذشته پس از چهار سال از شهادت به کشور بازگشت. شهید عشریه متولد سال 1356 در شهر نکا مازندران بود که پس از پایان تحصیلات خود در راهنمایی و دبیرستان تا مقطع کارشناسی ارشد در رشته ریاضی درس خواند و با عضویت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در رشته فنون نظامی در دانشگاه افسری و تربیت پاسداری نیز فارغ التحصیل شد. او پس از چندین بار تلاش برای اعزام به سوریه بالاخره در پاییز سال 94 موفق به حضور در جبهه مقاومت شد تا اینکه در فروردین سال 95 بر اثر برخورد به کمین دشمن در منطقه العیس جنوب حلب به شهادت رسید و پیکرش در منطقه ماند. شهیدی که به گفته خودش راهش را با آگاهی و معرفت انتخاب کرده بود سرانجام برات شهادتش را از اهل بیت (ع) گرفت و با وجود سه فرزند دختر زمینی شدن را برنتابید و آسمانی شد.

در حاشیه مراسم وداع با پیکر شهید و در فرصتی کوتاه قسمت شد تا گفت‎وگویی کوتاه با «ساره عیسی‌پور» همسر شهید ابراهیم عشریه داشته باشیم و از او درباره شهید بشنویم. در ادامه بخش اول مصاحبه خبرنگار دفاع‌پرس با وی را می‌خوانید.

دفاع پرس: خانم عیسی پور چند سال با شهید زندگی کردید؟ کمی درباره شهید و خصوصیات او برایمان بگویید.

عیسی پور: من 13 سال با شهید زندگی کردم. همه ما آدم‌ها با فطرت پاک خلق شدیم، در طول زندگی و به مرور زمان مسائل زیادی تاثیر دارد که این پاکی قلب و فطرت پاک را از دست بدهیم یا ندهیم. کسانی که می‌خواهند عاشق خدا، اهل بیت (ع) و امام زمان (عج) باشند خودشان را تغییر می‌دهند و کارها و رفتارشان را پاک می‌کنند، شهید عشریه هم از این جنس افراد بود. او به قول خودش راه درست را انتخاب کرده و می‌گفت عاشقانه این را انتخاب کردم و پای سختی‌هایش ایستادم، اگر هم شهید شدم دلم می‌خواهد بعد از ظهور امام زمان (عج) دوباره زنده شوم و در رکاب ایشان بجنگم و به شهادت برسم.

اخلاق خوب، نماز اول وقت، محبت به خانواده و احترام به پدر و مادر خیلی روی او تاثیر داشت، گاهی اوقات کلاس اخلاق می‌رفت و وقتی به خانه برمی‌گشت نماز شبش قضا می‌شد یا با صفای دل نمی‌خواند، در این شرایط و یا در مواقعی که ناراحت بود و ممکن بود برخورد تندی با ما داشته باشد سریع معذرت خواهی می‌کرد، می‌گفت این طلب بخشش باعث می‌شود خدا نگاهی ویژه‌تر بکند و بهتر بتوانیم خدا را بشناسیم.

دفاع‌پرس: مسوولیت شهید در سوریه چه بود و به چه عنوانی در جنگ شرکت کرد؟

عیسی‌پور: به عنوان مربی تاکتیک نظامی در یک ماموریت 60 روزه به عنوان مستشار نظامی به سوریه رفت. تماس که می‌گرفت حرف‌های گفتنی زیادی از آنجا نداشت ولی آن‌طور که دوستانش روایت کردند کار آموزش جنبش مقاوت اسلامی «النجبا» را برعهده داشت که در عکس‌ها و فیلم‌هایش هست. بارها به میدان عملیات رفت ولی هربار شهادت قسمتش نمی‌شد، در دفترچه خاطرات روزانه‌اش در انتهای گزارش هر روز نوشته بود که امروز گذشت و شهید نشدم تا اینکه در سی و پنجمین روز حضورش به شهادت رسید.

دفاع‌پرس: کجا و چطور به شهادت رسید؟

عیسی پور: در عملیات آزادسازی تپه «العیس» در جنوب حلب که چند گروه رفتند به کمین دشمن برخورد کردند. دوستش مجروح شد و ایشان هم به شهادت رسید. فیلمی هم از شهادتش پخش شده که نیروهای النجبا گرفتند. چون دشمن به نزدیکی نیروها رسیده بود امکان برگرداندن پیکر به عقب وجود نداشت و پیکر در منطقه ماند.

دفاع‌پرس: در مورد شهادت هم با شما صحبت کرده بود؟ چه می‌گفت؟

عیسی پور: آخرین فیلم و عکسش مربوط به یک روز قبل از عزیمتش به سوریه است. گفت خانم من می‌نشینم چند دقیقه صحبت می‌کنم اگر قسمتم شهادت شد این فیلم را پخش کن تا کسی نگوید به اجبار و یا برای پول رفت و اینطوری هدف بزرگ کسی را زیر سوال نبرند. بعد شهادت این فیلم را پخش کردیم. او گفته بود من عاشقانه و با اختیار خودم این راه را انتخاب کردم و به اجبار کسی نبوده، همه ما در ازای سلامتی، تعهد و اعتقادی که داریم در مرحله عمل باید این اعتقاد را نشان دهیم.

قبل از رفتنش به سوریه 2 بار اعزامش کنسل شد، خیلی ناراحت بود و می‌گفت حتما شما راضی نیستید، مدام به مادرش می‌گفت شما راضی نیستید و دعا نمی‌کنید، حتما چیزی هست که حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س) من را نمی‌طلبند، تا اینکه موعد اعزامش فرا رسید و بسیار خوشحال بود.

ادامه دارد...

141

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار