«جمیله صفایی» کارگردان نمایش «شبیه بید در بادی مجنون» در گفتوگو با خبرنگار فرهنگ و هنر دفاعپرس در خصوص روند شکلگیری متن این نمایش اظهار داشت: من معلم هستم و سالهاست با دانشآموزان و شاگردانم کار تئاتر میکنم و شیوه کارم این است که متن نمایش را از خودشان میگیرم. یعنی دغدغهها و مسائلی که نوجوانان با آن درگیر هستند را با کمک خودشان روی صحنه میبرم. در مورد این کار هم همینگونه بود. از بازیگران این کار هم خواستم مشکلاتشان را بنویسند و به من بدهند. به هر حال در یک معنای کلی این کمبودها و دغدغههای انسانها در کودکی که با آن در جنگ هستند سبب میشود در بزرگسالی به جنگهای خونینی تبدیل شود. این نوشتهها رفتهرفته تبدیل به مونولوگ شد.
وی در ادامه افزود: مونولوگهایی که در واقع از زبان دختران نوجوانی که درگیر جنگ هستند شنیده میشود. طبعا این جنگ منحصر به هشت سال جنگ تحمیلی نبود و همه جنگهایی را شامل میشد که به ملتهای مختلف تحمیل شده است. قصد این بود که نَفس جنگ تقبیح شود و عوارض آن مورد بررسی قرار گیرد. برای رسیدن به متن اصلی نمایش اسنادی مرتبط با جنگهایی که در اطراف ما شده بود، مطالعه شد. بر اساس آنها دومرتبه مونولوگهایی نوشته شد که در نهایت «حسن جنتمکان» با توجه به این دستنوشتهها متن نهایی را نوشتند که در حین اجرا تغییراتی داشت.
صفایی در پاسخ به این سوال که چرا اشاره مستقیمی به جنگ تحمیلی عراق علیه ایران نشده گفت: از همان ابتدا تصمیم این بود که به این برهه از تاریخ اشاره نشود هدف من همه جنگهایی است که در جهان رخ میدهد که دخترانی مانند شخصیتهای نمایش «شبیه بید در بادی مجنون» از قربانیان آن هستند. وقتی ما ذات و نفس وجود جنگ را زیر سوال میبریم قطعا جنگ هشتساله نیز شامل آن میشود.
کارگردان نمایش «شبیه بید در بادی مجنون» در مورد برخی بیتوجهیهای مسئولان به قربانیان جنگ هشت ساله عراق علیه ایران، بخصوص دختران نوجوانی که صدمات روحی بیشتری را متحمل شدند، توضیح داد: من از نسلی هستم که جنگ تحمیلی را لمس کردم و جزو جنگزدگان هستم و کودکی من در موشکباران و حملههای هوایی دشمن گذشت. همچنان هم تحت تاثیر آن شرایط هستم و نمیشود گفت همه چیز تغییر کرده است. بسیاری از جنگزدگان هنوز به آن رفاهی که باید نرسیدهاند که این مسائل از دغدغههای بنده است. سعی میکنم این سوالها فراموش نشود و پاسخی برای آنها پیدا کنم.
وی در ادامه گفت: البته این مطالبهگری را از دوران کودکی در فرزندان خود ایجاد میکنیم. نکته دیگری که باید بگویم این است که مخاطب از مفهوم جنگ معناهای دیگری را درک کنند. درگیری انسان با خودش و با معضلات و کاستیهایی که ممکن است در اطرافش وجود داشته باشد در این فضا بگنجد که مخاطب باید به معنای آنها برسد.
صفایی در مورد این مساله که ممکن است از نمایش «شبیه بید در بادی مجنون» به اثری ضد دفاع مقدسی تعبیر شود گفت: بله این نگاه قبلا وجود داشت و همین تعبیر نادرست باعث شد که متن دوبار از سوی مرکز هنرهای نمایشی رد شود. البته در متنی که نویسنده کار نوشتند مواردی وجود داشت که گمان ضد دفاع مقدسی بودن کار را تقویت میکرد اما آنچه که ما در تمرینها به آن رسیدیم در برخی موارد تغییراتی کرد و شائبه ضد دفاع مقدسی بودن از بین رفت. اگر منصفانه به متن نگاه کنیم خواهیم دید که در این اثر به هیچوجه سیاهنمایی نشده است.
این نویسنده و کارگردان تئاتر در ادامه بیان داشت: اگر ما معتقد به این باشیم که ملتی صلحطلب هستیم و جنگ را تقبیح میکنیم، مسلما نمایش «شبیه بید در بادی مجنون» ضد جنگ است و نه ضد دفاع مقدس. خوشبختانه در حین اجرا هم با ممیزی و سانسور مواجه نشدیم اما مشکلات متعددی در جریان کار بوجود آمد که با مساعدت «حمید پورآذری» از اساتید بنده، مرتفع شد و بدون این مساعدتها عملا اجرای نمایش «شبیه بید در بادی مجنون» میسر نمیشد. همچنین عوامل «عمارت روبهرو» نیز در اجرای بدون حاشیه این نمایش به گروه ما کمک شایانی کردند.
وی در خصوص اجراهای دیگر این نمایش و حضور در جشنوارههای دیگر گفت: تصمیم قطعی نگرفتهام؛ همه چیز به شرایط بستگی دارد. چون بازیگران من نوجوانانی هستند که در دوران دبیرستان تحصیل میکنند و نمیخواهم از بازیگران حرفهای استفاده کنم. ممکن است مشکلات دیگری در خصوص اجرا با همین گروه ایجاد شود اما اگر نتوانم این کار را روی صحنه ببرم سعی میکنم با همین شیوه و با گروه دیگری کاری را پیش ببرم.
انتهای پیام/ 161