گروه حماسه و جهاد دفاعپرس – سید محمدجواد میرخانی؛ مسئول مخابرات لشکر که ضبطی در دست داشت، با عجله دوید و به جمع رزمندگان رسید؛ ضبط را به برق زد تا خبری مهم فضای پادگان شهید «باکری» را زیر و رو کند؛ اخبار ساعت ۲ بعدازظهر با همان سبک همیشگی آغاز شد؛ اما خیلیها نمیدانستند که قرار است تا لحظاتی دیگر مجری، خبری تاریخی را اعلام کند.
خبر تاریخی اعلام شد؛ خبر شوکهکنندهای بود؛ جمهوری اسلامی ایران، قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل متحد را قبول کرد. همه مات و مبهوت به رادیو زل زده بودند تا اینکه بعد از اخبار به جای اینکه طبق روال همیشه بخش تحلیل خبر را پخش کند؛ آهنگی سوزناک پخش شد؛ «زهی عشق زهی عشق که ما راست خدایا *** چه نغزست و چه خوبست و چه زیباست خدایا» ... اینجا بود که بغضها همه ترکید.
لحظاتی بعد پیام تاریخی امام خمینی پخش شد؛ پیامی که به رزمندگان دلگرمی داد؛ چراکه امام امت فرموده بودند «بغض و کینه انقلابیتان را در سینهها نگه دارید؛ با غضب و خشم بر دشمنانتان بنگرید؛ و بدانید که پیروزی از آن شماست...»؛ اما به هر حال خبر شوکهکنندهای بود؛ چرا که تا دیروز شعارهای ملت و امام امت «جنگ، جنگ، تا رفع فتنه»، «صلح تحمیلی، از جنگ تحمیلی بدتر است» و شعارهایی نظیر اینها بود؛ اما آن روز امام خمینی در پیام تاریخی خود، از مصلحتی سخن گفت که بهخاطر آن آبروی خود را با خدا معامله کرده و جام زهر را نوشیده بود.
«نادر ملککندی» یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس و افرادی است که در جمع این رزمندگان حضور داشت. وی در عملیاتهای «والفجر مقدماتی»، «والفجر ۱»، «والفجر ۲»، «والفجر ۴»، «والفجر ۸» و «بدر»، بهعنوان جمعی لشکر «عاشورا» در کنار شهید «مهدی باکری» شرکت کرده و چندبار نیز به درجه جانبازی نائل شده است.
این رزمنده و جانباز هشت سال دفاع مقدس در آستانه سالگرد تصویب قطعنامه ۵۹۸، با حضور در خبرگزاری دفاعمقدس، به بیان خاطراتی از آن دوران پرداخته است که در ادامه ماحصل آن را میخوانید.
دفاعپرس: خاطرات خود از روزهای پایانی جنگ، خصوصا روز تصویب قطعنامه را روایت کنید.
روزهای پایانی جنگ، شرایط خیلی بد شد و ارتش عراق، فاو، جزایر مجنون و شلمچه را اشغال کرد؛ روزی که عراق شلمچه را اشغال کرد، ما ۲۴ ساعت قبل از آن، خط را به لشکر نجف تحویل داده بودیم.
من در تهران بودم که فرماندهام تماس گرفت و گفت که «سریعا بیا به اهواز»، این شد که به اهواز رفتم و منطقهای در کوشک را تحویل گرفتیم؛ چراکه با توجه به تحرکات گسترده عراق، ممکن بود این منطقه نیز مورد تهدید قرار بگیرد.
روز تصویب قطعنامه ۵۹۸، ما در پادگان «شهید باکری» واقع در دزفول که مقر اصلیمان بود نشسته بودیم که مرحوم «سید مصطفی موسوی» مسئول مخابرات لشکر «عاشورا» با یک ضبط آمد و آن را به برق زد، وقتی که اخبار پخش شد، ما فهمیدیم که ایران قطعنامه را قبول کرده است. با توجه به حملات عراق و شرایط منطقه و اظهارات برخی از افراد مبنی بر عدم توان ایران به ادامه جنگ، وقتی که شنیدیم قطعنامه قبول شده است، انگار که دنیا بر سر ما خراب شد؛ چراکه فکر میکردیم که شکست خوردهایم. معمولا بعد از اخبار ساعت ۲، یک آهنگی برای بخش بررسی اخبار پخش میکرد؛ اما آن روز این بخش از اخبار پخش نشد و به جای آن، یک سرود از «مولانا» پخش کردند که یک نفری با یک سوز عجیبی میخواند «زهی عشق زهی عشق که ما راست خدایا *** چه نغزست و چه خوبست و چه زیباست خدایا» که انگار دقیقا حال آن موقع ما بود.
دفاعپرس: واکنش شما و دیگر رزمندگان به شنیدن خبر تصویب قطعنامه چه بود؟
وقتی این سرود پخش شد، همه زدیم زیر گریه؛ اما وقتی که پیام تاریخی امام خمینی (ره) درباره پذیرش قطعنامه پخش شد، ایشان یک افقهای بزرگتری مقابل چشم ما گذاشتند که یک دلگرمی در دل ما ایجاد شد و انگار یک آبی بود که روی آتش دل ما ریخته شد، مخصوصا آنجا که گفتند «بغض و کینه انقلابیتان را در سینهها نگه دارید؛ با غضب و خشم بر دشمنانتان بنگرید؛ و بدانید که پیروزی از آن شماست...»؛ لذا بعد از تصویب قطعنامه هم که منافقین حمله کردند، برای انجام عملیات «مرصاد» همه با روحیه به کرمانشاه رفتیم و منافقین را شکست دادیم.
دفاعپرس: به نظر شما امام خمینی (ره) تصویب قطعنامه را همانند نوشیدن «جام زهر» عنوان کردند؟
در ایران ۲ جریان موازی هم از ابتدا حرکت کردند؛ یکی جریان مقاومت است که در رأس آن امام خمینی (ره) قرار داشت و امروز هم امام خامنهای (مدظلهالعالی) قرار دارد و یکی هم جریان سازش است؛ همانهایی که امروز داریم میبینیم که بهدنبال آمریکا میدوند. تمام شعارهای امام خمینی (ره) تا قبل از تصویب قطعنامه «جنگ، جنگ، تا رفع فتنه»، «صلح تحمیلی، از جنگ تحمیلی بدتر است» و شعارهایی نظیر اینها بود و کسانی که میخواستند مجمع عقلا تشکیل دهند، اگر عقل داشتند به حرف امام راحل گوش میدادند؛ چراکه این مجمع را در مقابل جنگ تشکیل داده بودند؛ درحالی که امام (ره) نگاهش یک نگاه عزتمدارانه و مقاومتگرایانه بود و در مقابل دشمن سر خم نمیکرد؛ اما ایشان را به جایی رساندند که مجبور شد قطعنامه را بپذیرد.
امام خمینی (ره) مجبور شدند تا برای مصلحت قطعنامه را بپذیرند
اینکه برخی افراد گفتهاند بعدا امام به ما گفت که چه خوب شد قطعنامه را پذیرفتم و این حرفها، اینها همه دروغ محض است؛ چراکه امام خمینی (ره) فرمودند: «تصمیم امروز فقط برای تشخیص مصلحت بود؛ و تنها به امید رحمت و رضای او از هر آنچه گفتم گذشتم؛ و اگر آبرویی داشتهام با خدا معامله کردهام». همچنین امام خمینی (ره) جای دیگری نیز فرموده بودند که «حفظ نظام اسلامی از اوجب واجبات است»؛ اینها نشان میدهد که ایشان یک نگاه و استراتژی داشتند؛ اما به خاطر شرایط نتوانستند طبق آن استراتژی پیش بروند و مجبور شدند که برای مصلحت حفظ انقلاب اسلامی، قطعنامه را بپذیرند که این همان «جام زهر» است.
دفاعپرس: چگونه شد که امام خمینی (ره) به این نتیجه رسیدند که مصلحت پذیرش قطعنامه است؟
شرایط جنگی ما با این نامههایی که برخی افراد به امام خمینی (ره) نوشته بودند، طوری وانمود شده بود که ما تا پنج سال آینده هیچ پیروزی نخواهیم داشت؛ براساس نگاه برخی افراد مانند همان مجمع عقلا، آمریکا خود وارد جنگ شده بود و ما باید با آمریکا که با انهدام هواپیمای مسافربری به ما پیام جنگ داده بودند، میجنگیدیم و مردم از جنگ خسته شدهاند و ما امکانات نداریم و...؛ اما وقتی بعد از قبول قطعنامه منافقین حمله کردند، مردم با حضور در عملیات «مرصاد»، نشان دادند که هنوز پا در رکاب جنگ هستند و با یک پیام امام (ره)، دوباره جبههها پر شد و اگر کمبودی وجود داشت، از بیعرضگی همین افرادی بود که این حرفها را میزدند.
دفاعپرس: امروز ۳۱ سال از تصویب قطعنامه ۵۹۸ میگذرد و به لطف اقتدار نیروهای مسلح، جنگ نظامی هم در کشور بهوقوع نپیوسته است؛ حال برخی افراد با وجود بدعهدیهای آمریکا و اروپا در موضوع «برجام»، مجددا بر لزوم مذاکره با دشمنان سخن میگویند؛ آیا شما شرایط روزهای جنگ را با امروز یکی میدانید؟
شرایط آن روز با امروز فرقی نمیکند؛ اما ما آن روزها همه چیز را کف دست گذاشته بودیم؛ امروز هم فرماندهی کل قوا آمادگی برای جنگ را دارند و آن بخشی که مربوط به جبهه مقاومت میشود، در آمادگی کامل به سر میبرد؛ اما برخی افرادی که روزهای جنگ ندای ذلت سر میدادند، امروز هم همین راه را پیش گرفتهاند.
دفاعپرس: اقتدار امروز انقلاب اسلامی را چگونه ارزیابی میکنید؟
هرچه که امروز داریم به برکت نگاه بانفوذ امام خمینی (ره) به آینده و نفس پربرکت ایشان و اینکه امام خامنهای (مدظلهالعالی) ۳۰ سال است که سکان کشتی انقلاب را در دست گرفته، است و اینکه برخی افراد میگویند که ما مثلا فلان کار را برای انقلاب کردیم، همه حرفی بیش نیست و فرمانده ما امروز فقط حضرت آقاست. الحمدلله امروز یک جبهه چند ملیتی بسیار باعظمتی باعنوان «جبهه مقاومت» از مسلمانان افغانستانی، پاکستانی، سوری، ایرانی، عراقی و... در جهان بهوجود آمده است که این خود یک نوید از آنچه که خداوند در قرآن فرموده «وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّه وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ» است.
انتهای پیام/ 113