گروه حماسه و جهاد دفاعپرس: نیمه شعبان سال ۱۳۵۷ در حالی داشت فرا میرسید که سیل انقلاب اسلامی نیز داشت قدرتمندتر میشد و پایههای حکومت پهلوی را متزلزل میکرد. در همین راستا خون شهدای زیادی در خیابانها ریخته شده بود، برای همین مردم تردید داشتند که نیمه شعبان امسال را جشن بگیرند یا این که عزادار شهیدان خود باشند؛ لذا برای کسب تکلیف به امام خمینی (ره) نامهای نوشتند و امام امت هم در جواب آنها به صراحت فرمودند: «امسال عید نداریم!».
همه مردم پشت سر رهبر خود، فرمانبردار و فرمانپذیر از او، دریافتند که نیمه شعبان امسال عید ندارند؛ بنابراین چراغانی هم نکردند؛ اما عدهای مانند «انجمن حجتیه» و امثال این گروه منحرف، که حرف امام امت در گوششان نمیرفت، علاوه بر چراغانی کردن و جشن گرفتن، سعی کردند تا برنامههای خود را پرشورتر برگزار کنند؛ چرا که میخواستند جای خالی مردم عزادار را پر کنند.
روحانی فاضلی که با بالاگرفتن مبارزات امام خمینی، روز به روز بیشتر با خط مبارزه پیوند میخورد، شیخ «احمد کافی» بود؛ همان مردی که مبارزاتش از زمان دیدار با امام در نجف، به اوج خود رسید. شیخ «احمد کافی» نیز گوش به فرمان امام، در آن روزها جشن نیمه شعبان را تعطیل کرد و جایی منبر نرفت و به خراسان سفر کرد؛ اما حادثه تصادف در صبح نیمه شعبان، باعث شد تا سفرش هرگز به مقصد نرسد؛ تصادفی که حرفهای زیادی درباره ساختگی بودن آن توسط ساواک مطرح شده؛ مخصوصا این که این تصادف با یک خودروی ارتشی روی داده است.
خودروی مرحوم شیخ «احمد کافی» بعد از تصادف
پس از این که شیخ «احمد کافی» سوی معبود خویش شتافت، هزاران نفر از مردمی که پای صحبتهایش نشسته و پای روضههایش اشک ریخته بودند، تصمیم گرفتند تا تشییع جنازهای برای وی برگزار کنند که حکومت پهلوی از آن احساس خطر کند. مراسم تشییع مرحوم «کافی» از میدان فردوسی مشهد تا منزل عمویش حاج «زین العابدین کافی» برگزار شد؛ اما در خیابانی که آن روزها «دروازه قوچان» نامیده میشد، ماموران رژیم به مردم حمله کردند و درگیری آغاز شد. وقتی مردم حرفهایی مبنی بر اینکه شیخ «احمد کافی» توسط عوامل ساواک کشته شده است را شنیدند، خشمگینتر شدند و میتوان گفت که این موضوع یکی از عوامل شعلهورتر شدن حرکت انقلابی مردم مشهد شد.
چند روز قبل از این حادثه، حکومت پهلوی برای گرامیداشت نیمه شعبان، پرچمهای سه رنگی را از تیرهای چراغ برق آویزان کرده بود که در روز تشییع، جوانان خشمگین از تیرها بالا رفته و پرچمها را پایین کشیدند و شعارهایی نظیر «زنده و جاوید باد خمینی بتشکن» سر دادند. همین مسائل موجب شد تا با پافشاری استاندار وقت خراسان، جنازه مرحوم کافی به تهران برگردد.
مراسم تشییع مرحوم شیخ «احمد کافی» در مشهد
صدایی که سالها اشک و لبخندهای مردم را به دست گرفته و دلهای مردم را لرزانده بود، اینبار با خاموش شدنش، ولولهای میان مردم انداخت. در حالی که هنوز برخی از مذهبیهای عافیتطلب در تدارک جشن نیمه شعبان و تغافل خونهای برزمین ریخته شده جوانان انقلابی بودند، شیخ «احمد کافی» مردم را اینبار نه پای منبرش، بلکه به خیابانهای مشهد کشانده بود تا تشییع جنازهاش، به یکی از کمرشکنترین تظاهراتها علیه حکومت شاه تبدیل شود. وقتی جنازه مرحوم کافی به تهران آمد، تظاهراتی نیز در این شهر به وقوع پیوست.
بالاخره با وساطت برخی از بزرگان بهخصوص مرحوم آیتالله خوانساری، این اجازه داده شد تا مخفیانه و نیمه شب که مردم متوجه نشوند، جنازه مرحوم «کافی» به مشهد منتقل و خاکسپاری شود.
انتهای پیام/ 113