به گزارش دفاع پرس، چندی پیش حجتالاسلام والمسلمین سید احمد علمالهدی، امام جمعه مشهد مقدس، در واکنش به موضعگیریهای علی مطهری علیه وظیفه نظارتی مجلس خبرگان رهبری، گفت: «ولی فقیه، مؤید از جانب امام زمان(عج) است و آیا امام زمان(عج)، جامعه اسلامی را تحویل آقایی میدهند که بعد یک ابوالیلغوزی از گوشهای بیاید و بگوید او اشتباه میکند؟»
این اظهارات امام جمعه مشهد، با واکنش علی مطهری مواجه شد. وی در این پاسخ، به رد یک نقل قول مشهور از بنیانگذار انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی(ره) پرداخت و اظهار داشت: «پس از اعلام حکومت نظامی در روز 21 بهمن سال 57، شایع شد پس از آن که امام خمینی اعلام کردند که مردم به حکومت نظامی اعتنا نکنند و به خیابانها بیایند، مرحوم آقای طالقانی از علت این تصمیم سؤال کردند و امام فرمودند «به من دستور داده شده است» یعنی امام زمان(عج) فرمودهاند. این در حالی است که من همان روزها قضیه را مستقیماً از پدرم (استاد شهید مرتضی مطهری) شنیدم؛ ایشان فرمودند: «وقتی در روز 21 بهمن حکومت نظامی اعلام شد، در اتاق، من بودم و امام(ره). از امام پرسیدم مردم چه بکنند؟ امام فرمودند مردم اعتنا نکنند و به خیابانها بیایند. گفتم خوب است این را به صورت اعلامیه بنویسید تا در سطح شهر از پشت بلندگوها خوانده شود و همین کار انجام شد.» بنابراین هیچ صحبتی از امام زمان نبوده است و این، تمایل ذاتی عوام مردم بوده که این شایعه را ساخته است!»
ادعای دروغبودن این نقل قول از حضرت امام خمینی(ره) در حالی از سوی "علی مطهری" بیان میشود که بزرگان انقلاب، بارها بر درستبودن آن صحه گذاشتهاند.
از سویی دیگر مطرح نمودن این گونه حرفها و لطمه دار کردن خاطرات انقلاب اسلامی که منابع مستندی دارد برای بعضی از افراد مُد شده است و خود را مرجع هر گونه خاطره و مطلبی میپندارند.
اما اصل ماجرا چه بوده است؟
مرحوم حاج محمود مرتضاییفر [مشهور به "وزیر شعار"] در گفت و گویی پیرامون همین موضوع خاطرهای بیان نموده است:
مرحوم مرتضاییفر نیز که خود در زمان تماس آیتالله طالقانی با امام خمینی(ره) در منزل آیتالله طالقانی حضور داشته و شاهد و شنونده مکالمه تلفنی آن دو بزرگوار بوده است، در این مصاحبه تأکید کرده است: «ما روز 21 بهمن 1357 در منزل آیتالله طالقانی نشسته بودیم. به ایشان گفتند: «امام(ره) پیام داده که مردم در خانههای خود نمانند، بیرون بریزند و به حکومت نظامی اهمیت ندهند.» آقای طالقانی گفت: «امام مدت پانزده سال از ایران دور بودهاند و توجه ندارند که این دژخیمان رژیم چه بیرحم هستند. اگر مردم بیرون بریزند، همه را قتل عام میکنند؛ بنابراین صلاح در آن است که در منازل و خانهها بنشینیم، ببینیم عاقبت کار چه میشود.» بعد مرحوم طالقانی با امام حدود نیم ساعت تلفنی گفتگو کرد تا شاید امام را قانع کند که مردم را از خانههایشان بیرون نیاورند. ما حرفهای آقای طالقانی را شنیدیم که سعی داشت امام را هرطور شده، از تصمیم خود مبنی بر بیرون آمدن مردم از خانهها و اهمیت ندادن به حکومت نظامی، منصرف نماید تا اینکه آقای طالقانی گوشی را گذاشت و در گوشهای زانوانش را بغل گرفت و ساکت ماند. حتی سرش را روی زانوانش تکیه داد و به فکر فرو رفت. ما با خود گفتیم حتماً امام حرفی زده و مثلاً به ایشان گفته شما دخالت نکنید و ...؛ بنابراین آقای طالقانی ناراحت شده است امّا چیزی نگفتیم تا اینکه ایشان یک دفعه سر از زانوانش برداشت و به حال طبیعی و عادی برگشت. سؤال کردیم: «آقا چه شده؟ آیا امام به شما پرخاش کردند یا حرفی گفتند که شما ناراحت شدید؟» آقای طالقانی گفت: «نه؛ نه؛ اصلاً مسأله این نیست. من اصرار کردم که امام اعلامیههایش را پس بگیرد و امام هرچه میگفت، من قانع نمیشدم؛ در آخر فرمود: «آقای طالقانی! اصرار نکن! احتمال بده که این دستور از طرف امام زمان(عج) است.» تا امام این جمله را گفت، من به خود لرزیدم و بیاختیار گوشی را گذاشتم و حالم دگرگون شد.»
از سوی دیگر آیت الله سید علی اکبر قرشی در گفتگو با مرکز اسناد انقلاب اسلامی پیرامون این موضوع میگوید:
سالها بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، یک روز در ارومیه شنیدم که آیتالله خزعلی در یک سخنرانی عمومی مطلبی قریب به این مضمون گفته است:
«امام زمان (عج) در جریان پیروزی انقلاب دوبار به رهبر انقلاب، امام خمینی پیام پیروزی داده است و هدایت فرموده است و این دو پیام به وسیلهی شخصی بزرگوار و معنوی به نام «لطیفی»[1] که ساکن تهران است و من او را میشناسم، به امام خمینی ابلاغ گردیده است».
این مسئله برای من خیلی عجیب آمد و سعی کردم به حقیقت آن پی ببرم. تا اینکه چند ماه بعد در مجلس خبرگان، آیتالله خزعلی را دیدم و در آن مورد از ایشان سؤال کردم. آقای خزعلی مسئله را کاملاً تأیید کرد. گفتم: «پس اگر من این موضوع را کتبی برای شما بنویسم، جواب مکتوب مینویسید؟».
گفت: «بله، مانعی ندارد، شما بنویسید، من هر دو قضیه را در جواب شما مینویسم.»
من نوشتم:
«بسم الله الرحمن الرحیم.
حضرت آیتالله خزعلی دامت برکاته.
سلام علیکم و رحمةالله. راجع به اینکه آقای لطیفی دو دفعه مژدهی پیروزی را از طرف امام زمان (عج) به حضرت امام آورد، توضیح فرمایید».
ایشان با خط خود در جواب نوشت:
«بسم الله الرحمن الرحیم.
1- پیام به پاریس که فرمودند: «شاه میرود، نگران نباشید». امام راحل سؤال میکند: «با خونریزی یا بیخونریزی؟» میگوید: «امام علیه السلام فرمود:«بیخونریزی».
2- روز بیست و دوّم بهمن[2]، پیام مبنی بر اینکه «در خانه نمانید، بیرون بریزید وگرنه کشته خواهید شد».
به وسیلهی همین پیام، امام خمینی(ره) اعلام فرمود به حکومت نظامی اهمیت ندهید و بریزید بیرون. در نتیجه مردم تهران، بیرون ریختند، حتی خانوادههای خود را آوردند و در خیابانها نشستند، دیگر در تهران به هیچ وجه امکان آمدن تانک و امثال اینها نبود؛ بنابراین آن توطئهی خطرناکی که در نظر بود تا صدها تانک را وارد تهران کنند و با خونریزی انقلاب را از بین ببرند و محل اقامت امام را بمباران نمایند، منتفی شد.
مرحوم لطیفی که بود؟
مرحوم حاج قدرتالله لطیفینسب، در سال 1300 دیده به جهان گشود. وی از شاگردان مرحوم سید عبدالکریم محمودی تهرانی (معروف به پینهدوز) و شیخ محمد کوفی بود که از اولیای الهی به شمار میرفتند و تشرفات فراوانی خدمت امام عصر(عج) داشتهاند.
مرحوم لطیفی که ریاست هیئت امنای مسجد جمکران را بر عهده داشت نیز به واسطه تقوای الهی و دلباختگی به امام زمان(عج) بارها به محضر حضرت مشرف شد. وی بنیانگذار طرح بازسازی مسجد جمکران بود که دستور آن را به طور مستقیم از امام زمان(عج) دریافت کرده بود. مرحوم لطیفی نسب، در مردادماه سال 1386 دار فانی را وداع گفت.
آیتاللّه شیخ لطفالله صافی گلپایگانی در پیام تسلیتی که به مناسبت درگذشت این عارف بزرگ صادر کردند، چنین آوردهاند: «شما از فوت ایشان نباید ناراحت باشید. مقام ایشان را با امثال جناب عثمان بن سعید [نائب خاص امام زمان(عج)] میشود قیاس کرد و با از دست دادن ایشان، کسی جای خالی او را نمیتواند پر کند. من از "تسلط بر نفس" ایشان خیلی متعجب هستم و از ایشان اسراری در سینه من هست که نمیتوانم برای کسی بازگو کنم.
آیتالله حسین وحید خراسانی، از مراجع عظام تقلید نیز در سخنانی که به مناسبت ارتحال مرحوم لطیفی بیان کردند، تصریح کردند: «ایشان را به عنوان یک "انسان کامل" معرفی نمایید. من از صبر ایشان متعجبم.»
ایشان افزودند: «چیزی که ما خود شاهد آن بودیم این است که با کار تعمیر و بازسازی مسجد مقدس جمکران از سال 1347 هجری شمسی حضور مردم و توجهشان به مسأله امام غائب(عج) بسیار گسترده شد و با گذشته قابل قیاس نیست.»