به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاعپرس، «تکههای سنگین سرب» عنوان نمایشی از «ایوب آقاخانی» است که چندی پیش با بازی «پیام دهکردی» در نقش شهید چمران در سالن اصلی تئاتر شهر روی صحنه رفت و اتفاقات آن در لبنان به گوشههایی از زندگی شهید چمران میپردازد.
«تکههای سنگین سرب» سعی داشته به وجه کمتر دیده شده این شخصیت برجسته انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و محور مقاومت بپردازد. در میان آثار نمایشی دفاع مقدس «تکههای سنگین سرب» دارای ارزشهای هنری فراوانی است، به خصوص بازی پیام دهکردی که توانسته چهره تازهای از چمران را بازنمایی کند. از اینرو به مناسبت سالروز غائله پاوه با پیام دهکردی مصاحبهای انجام دادهایم که در ادامه میخوانید:
دفاعپرس: شما در نمایش «تکههای سنگین سرب» سعی کردید کدام بخش از ویژگیهای شهید چمران را به نمایش بگذارید، در واقع کدام یک از خصیصههای این شهید برای شما اهمیت بیشتری داشت؟
آن وجهی که برای من اهمیت یافت بُعد عاشقانه شهید چمران بود. اساساً در ذهنیت همه، جنگنده بودن چمران شکل گرفته است و در بسیاری از آثار نمایشی و سینمایی آن را دیدهایم. ما سعی کردیم وجه عاشقانه زندگی شهید چمران را به تصویر بکشیم. برای شخص من همین وجه اهمیت بسیاری داشت که چمران دلبستگی زیادی به همه اطرافیان و دوستان و سرزمین خود داشته و همین ویژگی است که او را در مسیر مبارزه قرار میدهد. برای همین شخصیت شهید چمران یک شخصیت تمامعیار و بیبدیل است. صلابت، شجاعت و روحیه مبارزه او مثالزدنی است. من سعی کردهام این شخصیت را طوری بازی کنم که وقتی مخاطب آن را میبیند احساس کند که او را میشناسند، شخصیتی که پاهایش روی زمین است و سر به آسمان دارد. متاسفانه در اغلب آثار دفاع مقدسی با نمایشهایی روبرو میشویم که شهدا را دگرگون میکنند و آنها را کاملاً آسمانی و مقدس جلوه میدهند. در واقع شهدای ما از جمله شهید چمران کاملاً زمینی بودند. این برای من یک روش زندگی است که اگر بخواهم قدم در راه جهاد و مبارزه علیه بدیها بگذارم چه این جهاد علیه نفس خودم باشد یا علیه دشمنان خارجی، میتوانم مثل شهید چمران باشم. برای من خیلی مهم بود شهید چمران را طوری بازی کنم که باورپذیر باشد.
دفاعپرس: چه باید کرد تا شخصیتهایی مثل شهید چمران که قرار است به نسل جوان معرفی شوند در آثار نمایشی دچار تحریف نشوند؟
این مسئله در درجه اول به عهده رسانهها، هنرمندان و هر جریان یا نهادی است که در حوزه فرهنگ سازی مشغول فعالیت هستند. باید اهتمام بورزند برای معرفی این بزرگان به شکلی که بودند و هستند، نه بیشتر و نه کمتر. اگر ما بیاییم و به تقدسگرایی بپردازیم و فرشتهگونه به آنها نگاه کنیم دچار اغراق و مبالغه شدهایم و مخاطب هم آن را باور نخواهد کرد. تنها ویژگی امثال شهید چمران این است که آنها توانستند به بدیها «نه» بگویند. اگر رسانهها به این امر بپردازند به نظر من نام شهدا هم ماندگار خواهد شد و هم کارکرد امروزی خود را پیدا خواهد کرد.
متاسفانه این جریانها و نهادها، هرچند با نیت خیر، شهدا را طوری جلوه دادهاند که با نسل جدید فاصله گرفتند. سیستم مدیریت کنونی کشور در حوزه فرهنگ در این سالها همیشه سعی کرد که شهدا را غیرقابلباور ارائه دهد، زیرا که منفعت آنها در همین نوع ارائه است. وقتی شهدا غیرقابلدسترس باشند مسلماً نسل جدید نمیرود دنبال سیره شهدا. کار رسانهها اتفاقاً همین جا نمود پیدا میکند. بیایند کار کنند و به مردم بگویند شهدای ما اتفاقاً قابل دسترس هستند و میتوان به زندگی آنها ورود پیدا کرده و از آنها آموخت، اما متاسفانه رسانهها در این فضا کم کاری میکنند.
دفاعپرس: شناخت شهید چمران با توجه به شرایط امروز کشور چه کارکردی میتواند داشته باشد؟
به نظر من ما همچنان در شرایطی هستیم که شهید چمران در آن قرار داشت و تفاوت چندانی نکرده است. شکل آن ممکن است عوض شده باشد، اما ماهیت آن تغییر نکرده و در همان فشردگیها و چالشها قرار داریم به نظر من برای برونرفت از این شرایط و مشکلات به امثال شهید چمران نیاز داریم.
دفاعپرس: چرا از سوی برخی از منتقدین یا نهادهای مختلف سعی میشود با اجرای آثار نمایشی مثل «تکههای سنگین سرب» و یا فیلم «چ» و امثال آن که مسئلهمند و دغدغهمند هستند مخالفت شود؟
به نظر من هنرمند نباید متعلق به جناح خاصی باشد. من نیز به عنوان یک هنرمند سعی میکنم که تعلق خاطر به هیچ جناحی نداشته باشم. من همواره در حال کشف و شهود برای کشورم هستم و سعی میکنم آنچه که در توانایی من است را برای اعتلای فرهنگ این کشور به کار میگیرم، حالا اینکه یک عده بگویند چرا، اهمیتی قائل نیستم. اصلاً چرا باید جبهه گرفته شود؟ باید توجه داشت «تکههای سنگین سرب» یک اثر هنری است که میتواند به لحاظ تکنیکی به آن نقدهایی وارد باشد که البته طبیعی است. این نمایش نه سزاوار جبههگیری است و نه به تقدیرها و تشکرهای اغراقآمیز نیاز دارد. ما هم اگر کاری کردهایم فقط برای مردم بوده است. اگر سیستم کشور بیشتر از یک نوع کار حمایت میکند این خطاست، باید از همه آثار حمایت شود. همه مردم این کشور با سلایق گوناگون، اما زیر یک پرچم واحد زندگی میکنند. اگر ما این را درک کنیم هیچوقت چنین اتفاقاتی نخواهد افتاد. نهادهای فرهنگی کشور نیز باید فراجناحی عمل کنند. در آن صورت کسانی که جبهه میگیرند کمتر خواهند شد. آن عدهای هم که معترض هستند به هر حال همیشه وجود داشتهاند و همواره مغرضانه عمل میکنند.
انتهای پیام/ ۱۶۱