به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاعپرس، «ایوب آقاخانی» چهره شناخته شده و موفقی در تئاتر کشور است آثار قابل اعتنایی را در حوزههای مختلف روی صحنه برده و نمایشنامههای متعددی را منتشر کرده است. حضور موفق این هنرمند در عرصه تئاتر دفاع مقدس و سه گانهای که درباره شهدای جنگ تحمیلی روی صحنه برده است هنوز در یادها مانده و بدون شک از آثار مهم دفاع مقدس محسوب میشوند.
آقاخانی در ادامه فعالیتهای خود نمایش «رگ» را در سالن چارسوی مجموعه تئاتر شهر روی صحنه برده است و به بخشی مهم از تاریخ معاصر کشور میپردازد. نمایش «رگ» را باید یک اتفاق در نمایشهایی که این روزها روی صحنه میروند دانست. به همین دلیل مصاحبهای با وی درباره نمایش «رگ» انجام شده است. ویژگیهایی که در این اثر وجود دارد کافی است تا متن مصاحبه طولانیتر شود که به دلیل مشغله فراوان آقاخانی و فرصت محدودی که داشت میسر نشد.
متن این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
دفاعپرس: چطور به موضوع شهدای مرزبان در شهریور 1320 رسیدید و بیشتر متکی به چه منابعی بودید؟
پیرو سهگانهای که در خصوص شهدای جنگ تحمیلی نوشته بودم که شامل شهیدان کشوری، چمران و جهانآرا میشد. مدیر کل هنرهای نمایشی وقت از من دعوت کرد به خاطر موفقیت این سه گانه موضوع دیگری در خصوص شهدای دفاع مقدس در دست بگیرم. به دلایل شخصی نپذیرفتم، من آن سه گانه را به فرمایش خودم نوشتم و روی صحنه بردم و هم قصد داشتم چنین تجربهای در کارنامه هنری من وجود داشته باشد. همچنین نوعی ادای دین به تاریخ کشورم بود و کسانی که در واقع جان خود را برای این مملکت فدا کرده بودند. من احتمال می دادم واکاوی و روانشناسی آنها، نوع تفکر و نگاهشان به جهان برای خودم و تماشاگران قابل تامل باشد.
من در جامعهای زندگی می کنم که برخی از جوانها، آن روزها را ندیدهاند و جنگ تحمیلی پیش از تولد آنها رخ داده است. شاید ساخت و پرداخت چنین موضوعاتی برای این جامعه دربردارنده برکاتی بوده و حاوی یک نوع نگره جدیدی نسبت به مسائلی که به سادگی از کنار آنها میگذریم، باشد. به هر حال آن سه گانه را نوشته و کارگردانی کردم و دوست داشتم این هم بخشی از کارنامه تئاتری من باشد. اما اینکه کسی به من سفارشی در رابطه با موضوع دفاع مقدس بدهد، مطلوب من نبود و ترجیح میدهم وارد ایدههای سفارشی نشوم.
بنابراین این کار را نکردم تا اینکه برای داوری یک جشنواره تئاتری به منطقه ارس رفتم. دوستانی که در آنجا بودند مناطقی از ارس را به من نشان دادند و مرا سر مزار شهیدی بردند که کناره پل آهنی معروف ارس دفن شده بودند. ضمنا یک داستان یک خطی از نحوه شهادت این سه مرزبان برای من تعریف کردند که در شهریور ۱۳۲۰ توسط ارتش شوروی به شهادت رسیدند. بعد از شنیدن این داستان یک خطی در درون یک اتفاقی افتاد که نمیتوانم اسم خاصی روی آن بگذارم. همین قدر میتوانم بگویم که گویا پروژهای آمده و من را پیدا کرده است.
من احساس میکنم در چنین مواقعی باید در خدمت آن سوژه قرار بگیرم و تصمیم گرفتم آن را به انجام برسانم و در وهله اول برای این سه مرزبان یک نمایشنامه بنویسم. این ایده آرام آرام شکل گرفت و من رفتم سراغ منابع و اسنادی که میتوانست در نگارش نمایشنامه به من کمک کند. در روند تحقیقات احساس کردم پژوهش محلی و میدانی برای من بسیار مفیدتر از تحقیقات کتابخانهای است. البته من متعجبم که راجع به شهدای مرزبانی که در شهریور ۱۳۲۰ به شهادت رسیدهاند خیلی منابع متغنی وجود ندارد و جزئیات آن نگاشته نشده است.
البته رمانی درباره این شهیدان به نگارش درآمده است که به دلیل سطحی بودن رمان، میتوانم به نام آن اشاره کنم. متاسفانه مانند این رمان در رابطه با جنگ تحمیلی ما زیاد نوشته شده است. اما همین رمان یک کمک بسیار بزرگی به من کرد و آن اینکه فهمیدم اگر درباره این سه مرزبان شهید نمایشنامهای قرار است نوشته شود نباید نگاه مستقیم به رشادت آنها داشته باشد. من تصمیم گرفتم برخلاف جریان رمان حرکت کنم. در کنار مطالعات میدانی به مطالعه تاریخ آن دوران و منطقه جلفا پرداختم. اشراف من به مسائل آن زمان باعث شد که به این سه مرز بان نزدیک شوم. البته با تصور و تخیل و نگاه خودم. در ادامه تحقیقات نیز از کمک دو نویسنده دیگر «ویدا دانشمند» و «فرهاد امینی» استفاده کردم و بعد از مدتی متن «رگ» نوشته شد.
دفاع پرس: در آثاری که مقوله دفاع مقدس پرداختهاید نگاه واقعگرایانهای داشته و به شدت از شعارزدگی پرهیز داشتهاید چگونه به این نگاه رسیدید که حالا جزئی از مولفه آثار شما شده است؟
خیلی خوشحالم که چنین نگاهی به آثار من میشود و بیشتر خوشحالم که چنین نگاهی تکرار میشود. چیزی که باعث شده من به چنین فاکتور یا مولفهای برسم این است که واقعا گشتم تا ببینم از چه چیزی در آثار مشابه اذیت می شوم و آن را پیدا کردم. در یک کلام کلی می توانم بگویم آن چیز شعارزدگی است. اما در یک کلام جزئیتر باید بگویم چیزی که مرا آزار میدهد این است که در پرداختن به مضامینی که برای من مهم است، با آدم هایی مواجه میشوم که ما به ازای آن را پیدا نمیکنم. بنابراین چیزی که ما باید به آن فکر کنیم این است که آیا کاری که ما داریم انجام میدهیم مخاطب باور خواهد کرد یا نه.
برای باور آن چیز باید از فاکتورهایی که برای مخاطبان آشناست استفاده کنیم. یکی از مهمترین فاکتورها برای جذب مخاطب استفاده از شخصیت های ملموس است که پا بر زمین داشته باشند، شخصیت هایی که معلوم نیست از کجا آمدهاند طبیعی است که ملموس نباشند. بنابراین من سعی کردم همیشه آدم هایی را تصویر کنم که مابهازی بیرونی داشته باشند. همین سه مرزبان که به شهادت رسیدند و داستان آن را در نمایش «رگ» میبینیم آدمهایی هستند که ما نمونه آن را دیدهایم. من این مطلب را نه فقط در ارتباط با دفاع مقدس بلکه در هر اثر نمایشی که قرار است یک ایدئولوژی را منتقل کند میگویم، اگر شخصیت های ملموسی نداشته باشید نمیتوانید به هدف برسید. مهم آن است که شخصیتی که روی صحنه میبینیم در همسایگی خود نیز ببینیم. شخصیتهای «رگ» از چنین خصیصهای برخوردار هستند.
دفاعپرس: با توجه با حساسیتهای شما نسبت به تولید بک اثر قابل اعتنا آیا از نتیجه کار راضی هستید؟
نمایش «رگ» که این شبها در سالن چهارسوی مجموعه تئاتر شهر به لطف خدا و با موفقیت در حال اجراست. حاصل فرایند دو سالهای است که با هدف به تصویر کشیدن غیرتمندی شهدای مرزبان در دفاع از مرزهای کشور نوشته و کار شده است. هدف این بود که بگوییم دفاع مقدس فقط محدود به هشت جنگ تحمیلی نمیشود. مساله دفاع ریشه در تاریخ و پیشینه کهن ما دارد. دیگر اینکه سعی شده تا نشان دهیم این افراد عادی بودند.سعی کردیم با آشنایی زدایی از قهرمانان آنها را شبیه خودمان و یا حتی با نقطه ضعف های بیشتر از خودمان نشان دهیم. حتی نقطه ضعفهایی دارند که ما نداریم. اما در یک زمان و یک مکان مشخص تصمیم گرفتند اتفاقات بزرگی را رقم بزنند.
خوشبختانه اجراهای که در این چند شب داشتم مطمئن شدم که نمایش «رگ» ارزش دو سال کار مداوم را داشت. در بین تماشاگران حتی یک نفر هم با حال مخالف و رنج دیده از یک اجرای بد سالن را ترک نکرد. عموما برداشتهای خوبی از نمایش داشتند. موضوعی «رگ» مطرح میکند، اصلا سکه امروز تئاتر ما نیست و در پرداختن به مضمون خود از چهرههایی بهره نمیبرد که شهره هستند و برای دیده شدن کارهایی نمی کند که امروز در برخی از کارها شاهد آن هستیم. «رگ» بدور از این ابزارها برای فروش بیشتر سعی دارد به مقوله مهمی بپردازد و مخاطب هم راضی است. «رگ» میتواند در کارنامه حدودا ۳۰ ساله به من تلالو داشته باشد.
انتهای پیام/ 161