یادداشت؛

«اهمیت فرهنگ» در گام دوم؛ «بی‌اهمیتی فرهنگ» در بودجه!

مقام معظم رهبری درباره نقش بی‌‎بدیل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می‌فرمایند: «اگر واقعا وزارت فرهنگ و ارشاد، جز اصلاح فرهنگ عمومی، هیچ کار دیگری نداشته باشد، به نظر بنده کار کمی را به عهده نگرفته است.»
کد خبر: ۳۷۳۷۸۳
تاریخ انتشار: ۲۰ آذر ۱۳۹۸ - ۱۰:۵۶ - 11December 2019

«اهمیت فرهنگ» در گام دوم؛ «بی‌اهمیتی فرهنگ» در بودجه!به گزارش گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، مهدی محمدی رئیس فرهنگ سرای رسانه در یادداشتی "کاهش بودجه فرهنگی کشور" در سال آینده را تحلیل کرده که متن کامل آن چنین است:

«فرهنگ بنایی استوار است که مبین باورها، رفتارها، دانش‌ها، ارزش‌ها و مقاصدی است که شیوه درست زیستن هر جامعه‌ای را مشخص می‌کند؛ به عبارت دیگر هر آنچه ملتی دارد و بدان فکر می‌کند و بر اساس آن رفتار می‌نماید هویت فرهنگی او را تشکیل می‌دهد.» امام خمینی (ره) دیروز رئیس جمهور لایحه بودجه سال ۹۹ را تقدیم مجلس کرد و همانطور که انتظار می‌رفت و پیش بینی می‌شد بودجه فرهنگی کشور انقباضی و کم‌تر از چیزی که باید باشد بسته شد.
طبق اعلام معاون حقوقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، بودجه فرهنگی کشور در سال ۱۳۹۹ با کاهشی ۱۰ درصدی روبه رو خواهد بود. اتفاقی که معنایی جز به صدا درآمدن زنگ خطر برای اهالی فرهنگ، هنر و رسانه کشور ندارد. این دومین سال پیاپی است که تخصیص بودجه مصوب مجلس در حوزه فرهنگ با کاهشی محسوس روبه رو شده است؛ چه اینکه بودجه سال ۱۳۹۸ نیز نسبت به سال ۱۳۹۷ با کاهشی چشمگیر روبه رو بود و از ۸۲درصد به ۷۰درصد تقلیل یافت.

آمار و ارقام چه می‌گویند؟

اگر بخواهیم با اتکا به آمار و ارقام سخن بگوییم، باید گفت که بودجه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال ۱۳۹۸ برابر با هشت میلیون و ۶۸۴ هزار و ۹۶۰ ریال است که از این رقم شش میلیون و ۷۹ هزار و ۴۷۲ ریال تأمین خواهد شد. رقم بودجه مصوب برای سال ۱۳۹۷ برابر با هشت میلیون و ۵۲ هزار و ۷۲۶ ریال بوده است که طبق گفته معاون حقوقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شش میلیون و ۶۰۳ هزار و ۲۳۵ ریال از آن تأمین شده است. اکنون به وضوح می‌توان دریافت که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دریافت و تخصیص بودجه با اُفتی فاحش روبه رو بوده است. طبق این ارقام، در سال ۱۳۹۸ بودجه فرهنگی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با اُفت ۸ درصدی مواجه شده است.
با نگاهی اجمالی به لایحه بودجه سال ۹۸ و نهاد‌های شاخص حوزه فرهنگ، نیک در می‌یابیم که حوزه امور فرهنگ، تربیت بدنی و گردشگری هشت هزار میلیارد تومان در اختیار دارند؛ به سازمان صدا و سیما هزار و نهصد میلیارد تومان اختصاص یافته که نسبت به سال گذشته ۵۰۰ میلیارد تومان افزایش یافته است.
حال آنکه بزرگ‌ترین متولی فرهنگی کشور با بودجه‌ای معادل هزار و چهارصد میلیارد تومان، با کاهشی۷۰ میلیارد تومانی نسبت به سال ۹۷ مواجه شده است؛ این در حالی است که این وزارتخانه تنها ۱۵ درصد از بودجه امور فرهنگ، تربیت بدنی و گردشگری را دریافت می‌کند. به گفته سید عباس صالحی در تخصیص بودجه اختصاصی به وزارتخانه، سهم خود وزارتخانه ۸۰۰ میلیارد تومان، سهم موسسه پژوهشی فرهنگ و هنر و ارتباطات ۱۰ میلیارد تومان، سهم حمایت از نشر کتاب و مطبوعات ۲۰۰ میلیار تومان، سهم سازمان امور سینمایی و سمعی و بصری ۲۰۰ میلیارد تومان وبرای حمایت از اشخاص حقوقی غیر دولتی نیز ۱۰۰میلیارد تومان در نظر گرفته شده است.

حال ناخوش دستگاه‌های فرهنگی
اکنون بر کمتر کسی پوشیده است که تخصیص بودجه سالانه کشور همواره یکی از مهم‌ترین و کلیدی‌ترین مسائل کشور است که در پاره‌ای از مواقع با چالش‌هایی نیز همراه بوده است. با این وجود، آنچه مبرهن است این که این روز‌ها وضعیت تخصیص بودجه فرهنگی به دستگاه‌های مختلف فرهنگی کشورحال خوبی ندارد و بسیاری از برنامه‌های فرهنگی و هنری کشور از جمله جشنواره‌ها به دلیل مشکلات ناشی از تأمین بودجه ملغی شده‌اند.

پرسش اساسی اینجاست که رئیس جمهور در ارائه لایحه بودجه سال ۹۹ تا چه میزان به مسائل اساسی کشور در حوزه فرهنگ و هنر توجه کرده و دغدغه‌های مردم در این عرصه کلیدی و تأثیرگذار را طی سال‌های گذشته چگونه ارزیابی نموده است. پیش از این بار‌ها از قاب رسانه ملی شاهد بوده‌ایم که وزرا یک به یک در صحن علنی مجلس حاضر شده و از بودجه‌های پیشنهادی حوزه متبوع شان دفاع کرده‌اند؛ وزرا در اکثر مواقع موفق و در مواردی نیز با کارت زرد نمایندگان مواجه شده‌اند.
آنچه قابل توجه است، این است که نحوه اعتبارسنجی و تخصیص بودجه به وزارتخانه‌ها از جانب ریاست جمهوری همواره در ذهن بسیاری از اهالی قلم پرسش‌هایی مهم و مبهم را شکل داده است. پرسش‌هایی که پاسخ‌های محتمل همه آن‌ها یک فصل مشترک دارد و آن «در اولویت نبودن فرهنگ» است.

اکنون قریب به ۱۰۰ هزار هنرمند و خیل کثیری از اصحاب رسانه تحت پوشش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هستند؛ بسیاری از امور حمایتی و فرهنگی کشور به دست وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام می‌شود و چنانچه انتظار عملکردی آرمان‌گرایانه از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وجود دارد، بی شک این مهم در پرتو چنین بودجه و بضاعتی میسر نیست. این درحالی است که مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم که منشور حرکت آینده انقلاب اسلامی است، بار‌ها و بار‌ها بر لزوم اعتلای فرهنگ و شکوفایی مضاعف ظرفیت‌های بالقوه فرهنگی کشور تاکید ورزیده‌اند.

در حال حاضر مشخص نیست که چرا رئیس جمهور نقش بی بدیل فرهنگ در رشد و اعتلای تمامی ساحات و شئون کشور را این چنین ناچیز می‌بینند و اساسا نمایندگان مجلس شورای اسلامی که خود منتخب مردمند و انتظار می‌رود دغدغه اعتلا و ارتقای سطح فرهنگ عمومی مردم را داشته باشند، چطور چنین لایحه‌ای را تایید و ابلاغ می‌کنند!

حال؛ پرسش کلیدی اینجاست؛ با توجه به کاهش محسوس بودجه فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در مقایسه با دیگر مراکز شاخص فرهنگی و در حالی‌که این وزارتخانه هفت سر عائله و زیرمجموعه‌های بسیاری اعم از معاونت‌های مطبوعات، هنری و فرهنگی – سازمان سینمایی- اداره‌های کل ارشاد استانها، اداره‌های فرهنگ و ارشاد شهرستان‌ها، خانه هنرمندان، خانه کتاب، خانه موسیقی، خانه تئاتر، خانه سینما و… را در خود دارد، آیا بودجه فعلی پاسخگوی نیاز‌ها و دغدغه‌های بزرگ‌ترین متولی فرهنگ و هنر کشور خواهد بود؟ آیا کاهش بودجه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به معنای کاهش انگیزه و یأس بسیاری از دغدغه‌مندان فرهنگ، هنر کشور و آحاد کسانی که معیشت شان به این بودجه وابسته است، نیست؟ آیا این امر باعث افت مفرط سرانه‌های متعدد فرهنگی کشور در حوزه‌های فرهنگی مختلف نخواهد شد؟ آیا این اتفاق موجب کاهش ساخت و تولید محصولات فاخر فرهنگی اعم از فیلم، تئاتر، کتاب، روزنامه، مجله و… که جملگی نقشی بی بدیل در ارتقای سطح فرهنگ و هنر کشور دارند، نمی‌شود؟ آیا تداوم چنین شرایطی به کاهش سرانه مطالعه، تقلیل سطح آگاهی و دانایی مردم و بروز اختلال در روند تربیت نسلی فرهیخته و فرهمند منجر نخواهد شد؟ به ویژه در شرایطی که میان افزایش قیمت کاغذ و کاهش سرانه کتابخوانی در جامعه رابطه‌ای انکارناپذیر وجود دارد، آیا می‌توان به چاپ کتاب‌های تازه و مصرف آن توسط مخاطبان امیدوار بود؟

مقام معظم رهبری درباره نقش بی‌بدیل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می‌فرمایند: «اگر واقعا وزارت فرهنگ و ارشاد، جز اصلاح فرهنگ عمومی، هیچ کار دیگری نداشته باشد، به نظر بنده کار کمی را به عهده نگرفته است. البته شما کار‌های دیگری هم دارید که مهم است، ولی این کار از همه کار‌ها مهم‌تر و محور همه کار‌های دیگر است. کتاب باید برای اصلاح فرهنگ عمومی منتشر شود. فیلم باید برای اصلاح فرهنگ اسلامی ساخته شود. هنر باید در جهت فرهنگ عمومی هدایت شود. صدا و سیما باید دائماً برای فرهنگ عمومی کار کند. علما، ائمه جمعه، خطبا و مبلغان جامعه ما روحانیت محترم و معظم، در هر بخشی که هستند، باید برای این مهم تلاش کنند.».

اما آنچه این روز‌ها جمله اهالی فرهنگ و هنر کشور را سخت نگران کرده، این است که آیا اصلاح فرهنگ عمومی که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در پرتو کلام مقام معظم رهبری باید نسبت بدان مسئولیت و اهتمامی جدی داشته باشد، با چنین بضاعت و بودجه اندکی میسر خواهد بود؟ با توجه به سیاست‌های‌اقتصادی دولت در حوزه فرهنگ و هنر به نظر می‌رسد سال ۹۹ سال سختی برای همه اهالی فرهنگ، هنر و رسانه کشورخواهد بود.

به نظر می‌رسد لزوم بازنگری در سهم فرهنگ از بودجه سال ۱۳۹۹ امری ضروری و بیش از پیش اجتناب ناپذیر می‌باشد؛ در این راستا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و شخص وزیر محترم باید پرچمدار مطالبه‌گری باشند و درخواست بازنگری در بودجه فرهنگی کشور را از طریق مجاری مربوطه مطرح و پیگیری کنند.

نمایندگان مجلس شورای اسلامی به ویژه اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس نیز در این راستا باید کنکاش و پیگیری‌های لازم را انجام دهند و تلاش‌های خود را در راستای استیفای حقوق سلب شده از فرهنگ ساماندهی کنند.

برگزاری جلسات تخصصی، نشست و هم اندیشی مسئولین ذیربط با فعالان حوزه فرهنگ، هنر و رسانه کشور به منظور بهره‌گیری از نکات و نظرات آن‌ها درباره پیامد‌های احتمالی کاهش بودجه فرهنگی کشور و حصول راهکار‌های مقتضی نیز می‌تواند گام موثر و سازنده دیگری در این راستا باشد.

رشته کلام را با شعری از رودکی شاعر نیک گوی زبان و ادبیات فارسی به پایان می‌بریم؛ تا چه قبول افتد و چه در نظر آید:

هیچ گنجی نیست از فرهنگ بِه / تا توانی رو هوا زی گنج نِه

منبع: روزنامه رسالت

انتهای پیام/ 900

نظر شما
پربیننده ها