گروه استانهای دفاعپرس: سروقامتان سبزپوش نیروی انتظامی برای آرمش شهرمان با گامهای پر صلابت خود لرزه بر اندام اشرار و هنجارشکنان میاندازند و بیداری و هوشیاری را با حماسه و شجاعت پیوند میزنند و با اقتدار در برابر برهم زنندگان نظم و امنیت دلیرانه میایستند.
زمانی که شب چادر سیاه خود را بر سر شب کشیده و سکوت تنها همنشین کوچههاست، نگاه جستجوگرشان را بر هر جایی روانه میکنند و با از خودگذشتگی امنیت را که از بهترین نعمتهای خداوند است برای هموطنان خود به ارمغان میآورند.
سنگرهای نیروی انتظامی مختص به مرز و دفاع در برابر دشمنان نیست بلکه این سنگرهای مدافعان امنیت وسعت و گستردگی شان به پهنه جغرافیای ایران زمین در هر شهر و دیار، کوی و برزن سپر بلای همه ما هستند.
نیروی انتظامی شهدای فراوانی را تقدیم انقلاب و اسلام کرده که از این تعداد 500 شهید مختص به استان لرستان است. یکی از این شهدای راه امنیت شهید والامقام «جابر بیرانوند» است که «ثریا فلاحنژاد» همسر این شهید در گفتوگو با خبرنگار دفاع پرس در خرم آباد اظهار داشت: در یکم فروردین 1357 در بخش «زاغه» از توابع خرم آباد متولد شدم. دوران ابتدایی و راهنمایی را در همان بخش گذراندم.
وی گفت: من 16 ساله بودم و «جابر» 21 ساله که با هم ازدواج کردیم؛ ثمره این ازدواج یک دختر به نام «فاطمه» که اکنون دانشجوی رشته پرستاری است و دو پسر به نامهای «احمد رضا» و «بردیا» است.
فلاحنژاد اضافه کرد: زمانی که ازدواج کردم همسرم در نیروی انتظامی مشغول به خدمت بود و چند سال اول زندگی در بخش «زاغه» زندگی کردیم؛ سپس با توجه به شرایط شغلی همسرم در شهرهای کرج، اهواز، دورود و خرم آباد به زندگی ادامه دادیم و آخرین مسئولیت وی رئیس دایره قضایی کلانتری 15 خرم آباد بود.
وی در خصوص آخرین ماموریت همسرش که منجر به شهادتش شد، اظهار داشت: «جابر» همان شب که شیفت بود به همراه یک سرباز وظیفه اهل خوزستان به نام «نجم الدین باوی» نزدیکیهای پمپ بنزین منطقه دره گرم خرم آباد توقف میکنند، دو تروریست که قصدشان انفجار پمپ بنزین بوده ، وقتی ماشین پلیس را میبینند ابتدا میترسند جلو بروند و فکر میکنند که در پمپ بنزین هم ماموران زیادی هستند، وقتی مطمئن میشوند فقط دو مامور هستند تصمیمم میگیرند اول ماموران را بکشند سپس داخل پمپ بنزین بروند که به طرف ماشین پلیس تیراندازی میکنند و همسرم بر اثر شدت جراحت به کما میرود و سرباز همراه همسرم همان لحظه به شهادت میرسد. ساعت 3 شب بود که با ما تماس گرفتند و گفتند «جابر» مجروح شده است.
فلاحنژاد که با بیان خاطرات اتفاقات آخرین ماموریت شریک زندگیش، بغض گلویش ترکید و قطرات اشک از چشمانش جاری شد پس از چند ثانیه سکوت ادامه داد: اشرار، سرباز شهید «باوی» و «جابر» را از ماشین خارج میکنند؛ بمب را کنار تانکری که در همان نزدیکیها بود میگذارند و ماشین پلیس را هم میبرند و از منطقه فرار میکنند، سپس بمب را از طریق کنترل از راه دور منفجر میکنند که خوشبختانه به علت خالی بودن تانکر از مواد سوختی، فقط تانکر منفجر میشود و پمپ بنزین صدمه نمیبیند.
این همسر شهید اضافه کرد: «جابر» 8 روز در خرم آباد در حالت کما بستری بود که با سردار «اشتری» تماس گرفتند و طبق دستور فرمانده ناجا، همسرم را به تهران انتقال دادند اما 26 بهمن 97 به شهادت رسید.
وی گفت: وقتی با برادرم که همراه جابر بود تماس گرفتم، برایش سخت بود خبر شهادت همسرم را بدهد و گفت حالش خوب نیست و من از طریق سایتهای خبری متوجه شهادت جابر شدم.
فلاحنژاد ادامه داد: با ناراحتی به اتاق دخترم فاطمه رفتم. گفتم دخترم بابات شهید شده است. باورش نمیشد گفت مادر این حرف را نزن در حالی که خیلی بیقرار بود؛ گفت من را ببر منزل شهید «سید نور خداموسوی» شاید آنجا آرام شوم.
این همسر شهید افزود: صبح زود جمعیت زیادی در خانه ما جمع شده بود که همسر شهید «سید نور خدا» نیز آمده بود و فاطمه خیلی بیقراری میکرد به همسر شهید موسوی گفتم فقط شما میتوانید دخترم را آرام کنید.
وی با اشاره به خصوصیات اخلاقی شهید بیرانوند تصریح کرد: جابر بسیار خانواده دوست بود و وقتی که به خانه میآمد خستگیهایش را پشت در میگذاشت و لبخند شادی را با خودش به خانه میآورد. همچنین صداقت، وقتشناسی، امر به معروف و نهی از منکر، توجه به نماز اول وقت، ولایتپذیری و توجه به لقمه حلال از ویژگیهای اخلاقی همسرم بود.
فلاحنژاد با بیان اینکه جابر هر هفته به همراه خانواده در نماز جمعه شرکت میکرد ادامه داد: وی به مسائلی مانند خمس و زکات بسیار توجه داشت و چون در روستای زادگاهش زمین کشاورزی داشت همان سر مزرعه زکات محصولش را پرداخت میکرد.
این همسر شهید در پایان متذکر شد: مردم باید قدردان خون شهدا باشند و بهانه دست دشمنان نظام ندهند؛چون این امنیت با خون پاک شهدا حاصل شده است.
گفتوگو: عصمت دهقان
انتهای پیام/