به گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس، «مجید صفاتاج» تحلیلگر و کارشناس حوزه غرب آسیا در نقد و بررسی کتاب «صهیونیسم، نوزایی، استقرار، فروپاشی» در خصوص اینکه چرا باید درمورد صهیونیسم به تحقیق بپردازیم و آن را بشناسیم، اظهار داشت: در قرآن حدود هزار و ۵۰۰ آیه درمورد دشمنشناسی آمده است، از این تعداد فقط ۹۹ مورد درباره دشمن قسم خورده انسان یعنی ابلیس است و بیش از هزار و ۴۰۰ مورد آن مربوط به دشمن از نوع بشر است. این تعداد، ضرورت دشمنشناسی را میرساند.
وی ادامه داد: اهمیت و ضرورت دشمنشناسی، بیشتر زمانی مشخص میشود که ما ببینیم در چه جایگاهی قرار داریم. وقتی قرآن دشمنان مسلمانان را نام میبرد در رأس آنها قوم یهود قرار دارد و از آنها به عنوان شدیدترین دشمن اسلام و مسلمانها نام میبرد.
صفاتاج تصریح کرد: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با توجه به ماهیت، پیامها، پیامدها و تاثیراتی که داشت اولین جریانی که در واپسین روز پیروزی انقلاب اسلامی مخالفت میکند صهیونیسم است چرا که به درستی میدانستند انقلاب اسلامی ایران با توجه به ماهیت خود قطعا صهیونیسم را به عنوان یک دشمن میشناسد.
وی در مورد تفاوت قائل شدن بین صهیونیست و یهودیت خاطرنشان کرد: آنچه که در قرآن آمده بحث یهود است، اما آنچه که امروزه ما به عنوان یک معضل در جهان اسلام و بلکه جهان بشریت با آن رو به رو هستیم بحث صهیونیسم است. رهبر معظم انقلاب اسلامی در این خصوص بارها تاکید فرمودند که نظام سلطه را بشناسید و بشناسانید که محوریت این نظام سلطه پدیدهای به نام صهیونیسم جهانی است.
این تحلیلگر همچنین متذکر شد: صهیونیسم یک واژه یا مفهوم سهل و ممتنع است. سهل به این جهت که معمولا مردم از رسانههای مختلف با این واژه آشنایی دارند، اما وقتی قرار است مصداق برای آن پیدا شود تفاوت دیدگاه به وجود میآید. عدهای صهیونیسم را برابر با سرمایهداری میدانند. عدهای آن را برابر با سینمای هالیوود تعریف میکنند. عدهای آن را فراماسونری میدانند و بخشی از جوامع اسلامی نیز اسرائیلیها را صهیونیسم میدانند یعنی یهودیهایی که سرزمین فلسطین را اشغال کردند؛ بنابراین از این جهت ممتنع است و راجع به ماهیت صهیونیسم در افکار عمومی مردم به خوبی دقت و تأمل نشده است.
وی در ادامه عنوان کرد: وقتی از استقرار صحبت میشود به ویژه اینکه عنوان کتاب صهیونیسم است به این معناست که صهیونیسم در حوزهها و جغرافیای مختلف توانسته تشکیلات عام و جهانی را ایجاد کند که از آنجا حاکمیت داشته باشد. در این کتاب منظور نویسنده بیشتر در حوزه جغرافیایی فلسطین است. یعنی بحث استقرار اسرائیل مدنظر قرار دارد. در این کتاب از زمان تشکیل اسرائیل تا زمان فروپاشی به عنوان دوره استقرار نام برده شده است.
صفاتاج بیان کرد: نویسنده در این کتاب به سه گرایش عمده صهیونیسم اشاره کرده است، اما واقعیت امر این است که ۱۸ گرایش صهیونیستی پیش از تشکیل دولت اسرائیل وجود داشته است و ۲۴ گرایش نیز بعد از تشکیل رژیم صهیونیستی اضافه شده است.
وی افزود: نویسنده در این کتاب میخواهد صهیونیسم را خوب معرفی کند و به نظر من به درستی هم توانسته از عهده این کار بر بیاید. در واقع میخواست در یک حجم اندک تعریفی از صهیونیسم داشته باشد که جامع، مانع و کامل باشد. در چنین حالتی طبیعی است که نمیتواند به همه ابعاد و زوایای این موضوع بپردازد. در مقدمه هم اشاره کرده که اگر نقصی وجود دارد به خاطر این است که از نظر حجم کتاب محدودیت وجود داشته و نمیتواند همه مطالب را در آن بگنجاند.
این تحلیلگر معتقد است: نظر نویسنده این نبوده که اگر بحث استقرار را بر اساس استقرار رژیم صهونیستی در فلسطین اشغالی توصیف و تبیین کرده به معنای انشقاق این دولت از صهیونیسم جهانی نیست. شواهدی که در کتاب «صهیونیسم، نوزایی، استقرار و فروپاشی» ارائه شده ناظر بر آموزههای دینی است.
صفاتاج درباره اینکه آیا شواهد سیاسی دال بر این قضیه نیز وجود دارد یا خیر، گفت: این کتاب چالشهای اسرائیل را در حوزه اجتماعی و اقتصادی بررسی کرده است. رژیم صهیونیستی در حوزههای مختلف اخلاقی، سیاسی، اجتماعی، امنیتی، نظامی و اقتصادی دچار چالشهای متعددی است و مصادیق زیادی برای آن وجود دارد که در کنار سایر چالشها بیانگر این است که اسرائیل به سمت قهقرا میرود و دچار فروپاشی خواهد شد.
انتهای پیام/ 241