به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاعپرس، «احد گودرزیانی» جانباز دوران دفاع مقدس، نویسنده و از روزنامهنگاران با اخلاق حوزه ادبیات پایداری هفته پیش در سن ۵۰ سالگی دار فانی را وداع گفت و به دیار باقی شتافت.
از مرحوم گودرزیانی دو فرزند دختر به یادگار مانده است که در مراسم ختم پدر حضور داشتند. یکی از فرزندان گودرزیانی دلنوشتهای به پاس زحمات پدرشان آماده کرده که آن را در مراسم ختم پدر قرائت کرد و آن را در اختیار خبرگزاری دفاع مقدس قرار داد.
متن این دلنوشته چنین است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
قل هو الله و احد
به قامت یک اسطوره
به شکوه ادبیات و منطق به موازات ریاضیات
واژههایت مزین به آذین حقیقت و کلماتت آغشته به تلخی واقعیت
که از زبان تو همه به شیرینی حبه حبه قند!
ویراستار رویاهای من، راههای من
نویسنده کلمات من، لبخندهای من!
به بلندای الفِ آغاز اسمت قسم، من دلتنگم
من دلتنگم و زُل میزنم به تو از پشت پنجره
از پشت یک سپر که از جنس شیشه است
یک قاب چوبی، در انحصار آن مردی نشسته است
مردی که در خاک بارها نوشته است
از خون نوشته است، با خون نوشته است
حالا که چشم ما، به خون نشسته است
حتی نگاه او از جنس شیشه است
بخار که میگیرد، انگشت تظاهر لبخند میکشد
او واژه است در باب یک قلم
هر بار میچکد یک قصه از تنش
یک غصه از غمش هر بار مینشست بر برج پیکرش
شش روی شش قیام میکند
یک لحظه تا ابد اصرار میکند
از رفقا بپرس، باور نمیکنند
وقتی که با احد، وداع میکنند
اصلا مگر نگفت، اهل وداع نیست
با من بگو اینبار، بیش از خیال نیست
زهره ستاره شبهای سر او
ستاره بی آفتاب، مگر معنا میشود؟
ریحان جوانهایاست، محصول ایمانش
وقتی سرش با مُهر، همپیمان میشود
جای قدمهایش با یاس معطر است
حالا که میرود، پژمرده میشود
فنجان قلب او، پر میشود همش، از قهوههای تلخ، بالاخره یک جا لبریز میشود
اگرچه بابا در جملهها جا نمیشود»
انتهای پیام/ 121