انتشار مجموعه غزل‌های هادی محمدحسنی در «فقط او بخواند»

کتاب «فقط او بخواند» مجموعه‌ غزل هادی محمدحسنی توسط انتشارات سورۀ مهر منتشر شد.
کد خبر: ۳۸۰۳۸۷
تاریخ انتشار: ۳۰ دی ۱۳۹۸ - ۱۴:۲۰ - 20January 2020

به گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، کتاب «فقط او بخواند» مجموعه‌ غزل هادی محمدحسنی توسط انتشارات سورۀ مهر منتشر شد. این کتاب دربرگیرندۀ پنجاه غزل است که از سابقۀ ارزشمند مؤلف در غزلسرایی خبر می‌دهد.

از ویژگی‌های غزل‌های این مجموعه، سرایش توفیق‌آمیز اشعار در اوزان مطبوع است، برخلاف طیفی از شاعران که با دست یازیدن به اوزان دشوار که از مقبولیت کمتری هم برخوردارند، احیاناً سعی در به نمایش گذاشتنِ توانایی خود دارند.

پیوند محکم و طبیعی میان زبان غزل سنتی و فرهنگِ زبانیِ امروز، از دیگر ویژگی‌های بارز این مجموعه است و این پیوند به‌گونه‌ای برقرار شده، که هیچ غرابت و دوری میان این دو فرهنگ زبانی به چشم نمی‌خورد و مخاطب با هیچ دست‌انداز زبانی در خوانش اشعار مواجه نمی‌شود. این هماهنگی گاه تا آنجا پیش می‌رود که روان بودنِ زبان اغلب غزل‌ها به نرمش آوایی و نحویِ زبان گفتار نزدیک می‌شود، به‌گونه‌ای‌که در اغلب غزل‌ها، مخاطب متوجهِ حملِ بار وزن بر دوش واژه‌ها نمی‌شود، گویی اینکه اگر قرار بود این مضامین در قالب و ساختاری غیر از شعر هم شکل می‌گرفت، با همین منطق نحوی و زبانی بیان می‌شد:

از معرفت فقط به قلم دست یافتیم
بسیار خواستیم و به کم دست یافتیم
با عشق لحظه‌لحظه دویدیم و عاقبت
با هم نفس‌نفس به عدم دست یافتیم
با این حال باید پذیرفت که در میان برخی غزل‌های این مجموعه، از این لحاظ افتراقی به چشم می‌خورد و برخی کاملاً امروزی‌اند و برخی کاملاً حافظانه، و در هر دو حال، کاملاً یکدست.

تکرار ساخت‌های نحوی که درکنار اطنابِ حاصل از تکرار، دوشادوشِ ایجازِ حاصل از حذفِ عناصر تکراری حرکت می‌کند نیز از ویژگی‌های خاص این مجموعه است:

از شهر می‌رانند عاشق‌پیشه‌ها را
فرهادها را، کوه‌ها را، تیشه‌ها را
کندند و خشکاندند و سوزاندند در باغ
گلبرگ‌ها را، ساقه‌ها را، ریشه‌ها را
دنیا دلش تنگ است، در پستو نهان کن
آیینه‌ها را، کوزه‌ها را، شیشه‌ها را
نیز از دیگر ویژگی‌های غزل‎های مجموعۀ «فقط او بخواند» باید به دست بردن در زیربنای مضمونی تصاویر شاعرانه اشاره کرد، نظیر دخل‌وتصرفی که در قواعد علّی و معلولیِ تلمیحات معروف به‌کار برده شده است:

فکر می‌کردم اگر آتش بگیرد پیکرم
بعد از آن ققنوس برمی‌خیزد از خاکسترم
بعد از این خاکستری در دست بادم، بگذریم
منت آتش فقط مانده است بر بال و پرم

انتهای پیام/ 121

نظر شما
پربیننده ها