گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس- اکبر صفرزاده؛ برای رسیدن به فهم و درکی درست از انقلاب سال ۵۷ و دلایل و چراهای رخداد این واقعه مهم بسنده کردن به سیاست و تکیه بر تاریخ رویدادهای سیاسی کاری بس اشتباه و گمراه کننده است.
دلایل بروز انقلاب در برخی موارد بیشتر از آنکه سیاسی بوده باشد اقتصادی بوده و در برخی موارد نیز زور دلایل فرهنگی بر اقتصاد چربیده و پر اهمیتتر میشود، در جای دیگر و با بررسی مدارک دیگر به این نتیجه میرسیم که دلایل فردی که برخی از آنها ریشه در اثبات توانمندیها داشته نیز بسیار مهم و تاثیر گذار بوده است.
بسیاری از کتابهایی که تاکنون درباره انقلاب سال ۵۷ به نگارش در آمده زبان حال افرادی است که عمدتا فعالیتهای سیاسی داشتهاند، تعداد کتابهایی که انقلاب را از منظر اقتصاد، فرهنگ، صادرات و واردات مورد ارزیابی و بررسی قرار دهند بسیار کم است.
با در کنارهم قراردادن مدارک و مستندات فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مربوط به انقلاب برخی از دلایلی که تاکنون برای این واقعه مهم برشمرده شده کم رنگتر میشوند، برخی دلایل به طور کل اهمیت خود را از دست میدهند و رنگ میبازند و برخی دلایل عنوان شده علیرغم تلاشهای بسیار برای در میدان بودن کنار میروند، اما در این بین و پس از گذشت چهار دهه از بروز انقلاب اسلامی ایران تنها دلیلی که همچنان با قدرت ایستاده و تمام قد از خود دفاع میکند و هیچ کس تاکنون نتوانسته حتی یک سر سوزن از اهمیت آن کم کند «کمبود تولید در ایران پهلوی و مصرف گرا بودن رژیم پهلوی» است.
بدتر از مصرفگرا بودن آن رژیم، این بوده که حاکمیت پهلوی به این مصرف گرا بودن افتخار میکرده است؛ مسئولان آن رژیم کیف میکردند و پز میدادند که محصولات آمریکایی، ژاپنی و آلمانی به وفور در کشورشان یافت میشود و بدتر اینکه تقریبا هیچ اعتقادی به تخصص و تولید ایرانی نداشتند.
جمله معروف؛ «ملتی که لیاقت لولهنگ سازی ندارد چگونه میتواند صنعت نفت را اداره کند» که توسط سپهبد رزم آرا نخست وزیر وقت پهلوی بیان شده است را همگان شنیدهاند.
با توجه به نکات فوق و تمامی اسناد و مدارک به جا مانده از آن دوران درباره میزان ناچیز تولید و صادرات محصولات ایرانی میتوان گفت انقلاب ۵۷ بیش از هر چیز تبلور روحیه مردمی بود که میخواستند تولید کننده و صادر کننده بهترین محصولات دنیا باشند و در این دهکده جهانی نقش دیگری به غیر از فروشنده نفت و خوردن و خوابیدن و تفریح با پول نفت ایفاء کنند.
از انقلاب ۵۷ تاکنون فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی بسیار زیادی درباره انقلاب تولید شده و به نمایش درآمده است، اما نکاتی که در بالا ذکر شد در کمتر فیلم و سریالی دیده شده است. برای روشنتر شده موضوع به چند مورد اشاره میکنیم؛ در فیلم «سفر سنگ» به کارگردانی مسعود کیمیایی اربابها به صورت مستمر و پی در پی به رعیتهای ظلم میکنند و رعیت ناراحت میشود و بر میآشوبد. در فیلم «فریاد مجاهد» ساخته مهدی معدنیان با پایینترین درک از فعالیتهای زیر زمینی مواجه هستیم؛ در این فیلم فعالیتهای زیر زمینی داخل زیر زمین انجام میشود؟!
در فیلم «جنگ اطهر» به کارگردانی علی رائد معلمی است که میخواهد با دانش آموزان خود نمایش اجراء کند، ولی مدیر اجازه نمیدهد و معلم به شهادت میرسد، در فیلم «سناتور» به کارگردانی مهدی صباغزاده متوجه میشویم بسیاری از مسئولین رژیم پهلوی قاچاق فروش بودهاند و ...
عمده سریالهایی که تلویزیون در این باره تولید کرده نیز تقریبا بر همین مدار میچرخند؛ رژیم پهلوی شکنجهگر بوده، نسبت به حجاب موضع داشته، با روحانیت بد رفتار بوده، برای اداره مملکت از دیگر کشورها دستور میگرفته است.
بدون شک تمام این موارد در بروز و ظهور انقلاب ۵۷ نقش داشته، ولی نه به اندازه «مصرف گرا بودن رژیم پهلوی» و کم توجهی این رژیم به تولید و صادرات و سوق دادن مردم به سمت انگل شدن و بی مصرف بودن.
انتهای پیام/ ۱۲۱