پدر دو کودک جاویدالاثر شهیدان «مخلصی» در گفت‌وگو با دفاع‌پرس:

هنگام جستجوی پیکر فرزندانم صحنه عصر عاشورا برایم تداعی شد

«یوسف مخلصی» پدر شهیدان خردسال هادی و مهدی مخلصی گفت: پس از بمباران هوایی دشمن، زیر آوار به دنبال فرزندانم می‌گشتم و صحنه عصر عاشورا و پیدا کردن ابدان مطهر شهدا برایم تداعی می‌شد.
کد خبر: ۳۸۲۵۹۶
تاریخ انتشار: ۰۳ فروردين ۱۳۹۹ - ۰۴:۴۰ - 22March 2020

گروه استان‌های دفاع‌پرس _ ابوالفضل بمانی: ساعت ۱۵ روز سی ام دی سال ۱۳۶۵ بود که هواپیما‌های دشمن بعثی در آسمان شهر خرم آباد ظاهر شدند و برای چندمین بار نقاطی از شهر را بمباران کردند؛ دود و خاک از مناطق بمباران شده برخاست و علاوه بر شهادت جمع زیادی از هموطنان بی دفاع، نام دو کودک شهید ۴ ساله و ۶ ساله به نام‌های هادی مخلصی و مهدی مخلصی در بین شهدا دیده می‌شد که هیچ جسمی از این دو شهید عزیز بجای نماند.

هنگام جستجوی پیکر فرزندانم صحنه عصر عاشورا برایم تداعی شد

یادواره ۴۲ شهید شهرک اندیشه قم که به تازگی برگزار شد، فرصتی دست داد تا بار دیگر یکی از اوراق دفاع مقدس را که مرتبط با دو شهید والامقام و مظلوم این یادواره هست، ورق بزنیم و گفتگویی را با «یوسف مخلصی» بازنشسته سپاه قم و پدر این دو شهید جاویدالاثر انجام دهیم.

وی متولد سال ۱۳۳۸ و از جانبازان سرافراز دفاع مقدس در عملیات بیت المقدس است و در آن زمان به شغل جوشکاری اشتغال داشته است.

هنگام جستجوی پیکر فرزندانم صحنه عصر عاشورا برایم تداعی شد

دفاع‌پرس: در زمان بمباران کجا بودید؟

اوایل بهمن سال ۶۵ مصادف بود با عملیات کربلای پنج و به عنوان نیروی بسیجی همراه سپاه استان لرستان از شهر خرم آباد عازم جبهه بودیم.

دفاع‌پرس: حال و هوای اعزام چگونه بود؟

شور و شوق فراوانی بین نیرو‌های حاکم بود و همه در تب و تاب اعزام بودیم که شبح سیاه جنگنده‌های دشمن در آسمان خرم آباد ظاهر شد؛ در همین هنگام، هواپیما‌های دشمن برای چندمین بار نقاطی از شهر را بمباران کردند.

دفاع‌پرس: مشخص بود چه مکان‌هایی بمباران شده؟

بلی؛ متوجه شدم دود و آتش از مناطق مختلف مسکونی بخصوص منطقه‌ای است که منزل بنده در آنجا قرار دارد. با شرایط پیش آمده، طبیعی بود که برای بررسی بیشتر اوضاع، سری به محدوده منزل بزنم لذا از محل اعزام به سرعت خودم را به اطراف منزل رساندم؛ بمب یا راکت درست در مقابل منزل ما اصابت کرده و همه جا را دود و غبار فرا گرفته بود.

دفاع‌پرس: چه کسانی آسیب دیده بودند و چه اقدامی انجام دادید؟

در آن حادثه همسر و دخترم که داخل منزل بودند، مجروح شدند، اما از هادی شش ساله و مهدی چهار ساله که موقع خداحافظی با من، در کوچه بازی می‌کردند، خبری نبود؛ همه چیز از بین رفته بود، در میان تلّ عظیمی از خاک و آوار می‌گشتم و می‌گشتم تا اثری از دو فرزندم بیابم تا اینکه ابتدا قسمت کوچکی از پیکر مهدی ام را پیدا کردم که از رنگ لباسش قابل شناسایی بود و آن را به سردخانه انتقال دادیم. اما از هادی فرزند دیگرم که با اصابت مستقیم بمب جاویدالاثر شده بود، هیچ اثری باقی نماند.

روز بعد که رفتیم پیکر مهدی را از سردخانه تحویل بگیریم و دفن کنیم متوجه شدیم اشتبا‌ها آن را به خانواده دیگری تحویل داده اند و در نتیجه از دو فرزندمان هیچ چیزی باقی نماند.

هنگام جستجوی پیکر فرزندانم صحنه عصر عاشورا برایم تداعی شد

دفاع‌پرس: وضعیت همسر و دخترتان چگونه بود؟

همسرم در ابتدا اطلاع دقیقی از وضعیت هادی و مهدی نداشت. بعد از سه روز که به همراه دخترم از بیمارستان مرخص شد، متوجه شهادت فرزندان شده بود، اما فکر می‌کرد هنوز می‌شود جنازه‌ها را از لابلای آوار در آورد. علیرغم کسالت و جراحاتی که به سبب بمباران پیدا کرده بود، تا چند روز آجر‌ها و آوار‌ها را با هر وسیله‌ای بود جابجا می‌کرد و مرتب بچه‌ها را صدا می‌زد: هادی جان! مهدی جان! واقعاً صحنه‌های دردناکی بود، چون قادر نبودیم اصل قضیه را به او بگوییم. با دیدن این صحنه‌های سوزناک خود به خود صحنه عصر عاشورا و حضور حضرت زینب (س) در قتلگاه برایمان تداعی می‌شد. آن زمان که نیزه شکسته‌ها را کنار می‌زد تا به پیکر مطهر و قطعه قطعه شده سیدالشهدا (ع) برسد.

دفاع‌پرس: سنگ مزاری برای یادبود دو شهید عزیزتان تهیه کرده اید؟

بلی؛ در گلزار شهدای علی بن جعفر (ع) قم سنگ یادبودی به یاد این دو شهید قرار داده شده است و هر وقت دلتنگ می‌شوم به مزارشان سری می‌زنم. ضمناً نام مهدی را هم بر فرزند بعدی خود گذاشتم تا او نیز راه شهدا را برگزیند و پاسدار خوبی برای ارزش‌های انقلاب اسلامی باشد؛ بعد از آن جریان هم هر سال در یادواره‌هایی که به مناسبت شهدای جاویدالاثر در قم و خرم آباد گرفته می‌شود، یاد دو فرزند شهیدم و تمامی شهدای بزرگوار را گرامی می‌داریم و با آنان در پیمودن راهشان تجدید میثاق می‌کنیم.

دفاع‌پرس: با توجه به وضعیت امروز جهان اسلام و منطقه، سفارش یا توصیه‌ای دارید؟

شهدای بی دفاع بمباران‌های هوایی واقعا مظلومند، با اینکه به خاطر شهادت فرزندانم غبار غم همه وجودم را فرا گرفته بود، اما من یک بسیجی بودم و مطیع فرمان حضرت امام (ره). روحیه بسیجی، صبر انقلابی و عشق و علاقه ام به اسلام و امام مطلقاً اجازه نمی‌داد در مقابل دشمن تسلیم شوم و اظهار عجز کنم و به همه سفارش می‌کنم، در عمل به فرمایش رهبر عزیز انقلاب، یاد و خاطره شهدا را زنده نگهدارند و در صراط مستقیم اسلام و انقلاب ثابت قدم باشند و اجازه ندهند بیگانگان و نامحرمان در صفوف مستحکم انقلاب نفوذ کنند.

دفاع‌پرس: از اینکه در گفتگو شرکت نمودید، سپاسگزاریم.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار