تئاتر فجر/ ۱۲

زندگی جانبازان میان تالاب‌های تنهایی

«تالاب هشیلان» نوشته و کارگردانی «نوشین تبریزی» روایتی از زخم‌های پنهان جانبازانی است که در تنهایی خود و امیدوارانه به زندگی‌شان ادامه می‌دهند.
کد خبر: ۳۸۲۹۷۶
تاریخ انتشار: ۱۸ بهمن ۱۳۹۸ - ۰۸:۰۰ - 07February 2020

زندگی جانبازان میان تالاب‌های تنهاییگروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس - رسول حسنی؛ «تالاب هشیلان» عنوان نمایشی به کارگردانی «نوشین تبریزی» است که در سی و هشتمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر و در تالار قشقایی روی صحنه رفت. این نمایش داستان خانواده‌ای است که از درون دچار اضمحلال شده و در حال متلاشی شدن است. هر یک از اعضای خانواده به نحوی در درگیر مشکلات لاینحلی هستند و چاره‌ای جز تسلیم در برابر آن ندارند.

در این میان جانبازی را می‌بینیم که متعلق به این خانواده نیست و در واقع خواهرزاده مادر این خانواده است که بنا به دلایلی با آن‌ها زندگی می‌کند. میان این جانباز و دختر خاله‌اش یک دلبستگی وجود دارد که به سرانجامی هم نمی‌رسد.

با این وجود تنها این جانباز است که باید با همه درد‌ها و مشکلاتی که دارد خانواده از هم پاشیده خاله‌اش را سرپا نگه دارد. این در حالی است که بدن جانباز پر از ترکش‌ها و اثرات بمب‌های شیمیایی است و برای همین مشخص نیست تا کی زنده خواهد ماند. برخلاف شخصیت‌های دیگر نمایش، تنها این جانباز است که امید به زندگی را از دست نداده و با همه توان سعی دارد روح امید و زندگی را به سایر اعضای خانواده نیز بدمد.

دختر خانواده که به دلیل ازدواج ناموفقش قصد داشته خودکشی داشته، همه بدنش فلج شده و قادر به تکلم هم نیست. هیچ کس به ماندن او امیدی ندارد و باز این جانباز است که تصمیم می‌گیرد از او پرستاری کند چرا که در قاموس او مرگ و نیستی معنایی ندارد.

با وجودی که همه اعضای خانواده دردمند هستند و مدام دردهای‌شان را فریاد می‌زنند، جانباز «تالاب هشیلان» که نماینده خیل پرشمار جانبازان جنگ تحمیلی است نه‌تن‌ها از دردهایش حرفی نمی‌زند بلکه آن‌ها را نیز پنهان می‌کند.

مخاطب در انتهای نمایش وقتی که مرد جانباز با پدربزرگش درد دل می‌کند پی به عمق مشکلاتش می‌برد. درد دلی که نه‌تن‌ها از سر استیصال نیست که بوی زندگی می‌کند. «تالاب هشیلان» نمایش بی‌تفاوتی ما نسبت به همه جانبازانی است که در کنار ما زندگی می‌کنند و درد‌های بزرگ‌شان زیر سایه مشکلات کوچک ما پنهان شده است و ظاهر گوش شنوایی هم نیست تا برای ساعتی شنوای مصائب آنان باشد.

این نمایش نکته دیگری را نیز تذکر می‌دهد و آن اینکه ما باید سراغ جانبازان برویم نه آن‌ها سوی ما بیایند. جانبازانی که دین خود را نسبت به خاک خود ادا کرده‌اند و در مقابل نام‌شان در حال فراموشی است.

انتهای پیام/ 161

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار