گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس ـ رسول حسنی؛ «نوید محمودی» فیلمساز توانمندی است که توانسته در آخرین ساخته خود «مردن در آب مطهر» قدرتمند ظاهر شود. فیلم با وجود اجرای قوی در بازی و کارگردانی در محتوای درونی خود که سعی کرده آن را پنهان نگه دارد سلامت نیست. این فیلم اثری ضد ایرانی از یک فیلمساز افغانستانی است.
چهره خشنی که از ایران در فیلم تصویر میشود با واقعیت همخوان نیست. از پسر ایرانی که قاچاقی افغانستانیها را وارد ایران میکند تا پلیس ایرانی که هیچ عطوفتی در چهره و رفتارش نیست از زاغهنشینی افغانستانیها و محرومیتهای آنها تا التماس کردن پسر فداکار افغانستانی از یک ایرانی برای طلب حقش نشانه این است که ایران تا چه میزان برای مهاجران افغانستانی ناامن و ایرانیها تا چه میزان بیرحم هستند.
کارگردانان معلومالحال ایرانی که با وطن فروشی سعی در کسب جوایز ریز و درشت فستیوالهای خارجی دارند به اندازه کافی از ایران تصویر سیاه و خشن ساختهاند که دیگر به فیلمساز خارجی نیاز نباشد تا سبوعیت و وحشیگری را هم به آن اضافه کنند.
حرمت امامزاده را متولی نگه میدارد وقتی جعفر پناهی و بهمن قبادی و سیاوش اسعدی ایران را غرق تیرگی و حقارت میبینند باید انتظار داشت که «نوید محمودی» هم ایران را با ناامنی و سبوعیت به تصویر بکشد. وقتی «بهتاش صناعیها» در «قصیده گاو سپید» بیشرمانه به دستگاه قضا هتاکی میکند طبیعی است «نوید محمودی» همه ایران را غرق در وحوشت کند.
در فیلم «مردن در آب مطهر» حتی یک پلان قابل تحمل از ایران نمیبینیم. هر چه هست انبارهای زباله و تصویر اغراق شده از مظلومیت افغانستانیها در ایران است. افغانستانیها یا باید خفت زندگی در ایران را تحمل کنند و یا باید برای رفتن به اروپا و رها شدن از ایران به تغییر مذهب و مسیحی شدن تن دهند. هر چند اروپا هم برای آنها مامن نجاتی نیست اما کورسوی امیدی است که در ایران وجود ندارد.
مهاجر غیرقانونی در همه جای دنیا غیرقانونی است و برخورد ایران با چنین مهاجرانی نشانه سبوعیت آنها نیست. نگاه کنید به خیل پر تعداد برادران و خواهران افغانستانی که کاملا قانونی وارد ایران شدهاند و از همه حقوق شهروندی ایران نیز بهرهمند هستند. در بالاترین مدارج علمی در حال تحصیل هستند و برخی از آنها با ایرانیها وصلت کردهاند و حقیقتا قدرشناسند و حتی برخی از این عزیزان در سالهای دفاع مقدس چه در خط مقدم و چه در پشت جبهه حضور موثر داشتهاند.
قهرمانی مثل «احمد شاه مسعود» و «سردار سلیمانی» برای هر دو ملت قهرمانانی مشترک هستند. حالا چرا بهجای تایید بر اشتراکات ملی خود چنین تصویری از ایران توسط کارگردانی افغانستانی ارائه شود؟ باید مطمئن باشیم از این تنور فقط برای دشمانان دو کشور ایران و افغانستان نان پخته خواهد شد.
«نوید محمودی» خیالش آسوده که از همین حالا جوایز معتبری را از جشنوارههای خارجی کسب خواهد کرد. محمودی نهتنها از ایرانیها بلکه از هموطنان خود نیز تصویر روشی ارائه نداده است. در «مردن در آب مطهر» حتی یک افغانستانی مبارز و عدالتخواه و وطن دوستی را نمیبینیم. همه سعی دارند به هر ترتیبی شده کشور رنج دیدهشان، خود را رها کنند.
غافل از اینکه افغانستان با مردمش معنا میدهد. ایرانیها و افغانستانیهایی که در ایام خطر کشورشان را رها میکنند نه علقه دینی دارند و نه ملی. محمودی در «مردن در آب مطهر» نهتنها یک فیلم ضد ایرانی بلکه یک فیلم ضد افغانستانی ساخته است.
گذشته از این جشنواره ملی فجر تعریف و رسالت روشنی دارد، حضور چنین اثری که کارگردان غیر ایرانی دارد و مسائل مربوط به کشور دیگری را مطرح میکند توجیهی ندارد. «مردن در آب مطهر» بیشتر مناسب جشنواره بینالمللی فیلم فجر بود. هر چند که باید گفت ای کاش چنین فیلمی ساخته نمیشد.
انتهای پیام/ 161