به گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس، رهبر معظم انقلاب اسلامی در سال گذشته ـ 1398ـ در بیش از دهها سخنرانی که در مناسبتهای گوناگون ایراد فرمودند، مطالب ارزندهای را گوشزد کردند. بسیاری از فرمایشات ایران در عبارات گوناگون و بنا به موقعیتهای مختلف تکرار شده که نشان از اهمیت آنها دارد. مباحثی از قبیل، رونق تولید ملی، توجه به ظرفیتهای داخلی، جوانگرایی، پرهیز از افتادن در بروکراسیهای اداری، عدم مذاکره، جهاد و مقاومت اقتصادی از پرتکرارترین مباحث ایشان در طول یکسال گذشته بود.
هرچند قدمهایی در این مسیر برداشته شد، اما فاصله آن با آنچه مد نظر رهبری است، قابل تامل است. در سلسله مطالبی تحت عنوان «مطالبات و منویات رهبری» مروری کوتاه و گذرا خواهیم داشت بر سخنرانیهای امام خامنهای در سال گذشته تا بدانیم مسیری که طی شده با آنچه که معظمله انتظار داشتند تا چه اندازه منطبق است.
همافزایی کشورهای اسلامی
«ما در جمهوری اسلامی دوازدهم تا هفدهم [ربیعالاول] را، به عنوان هفته وحدت نامگذاری کردهایم. این یک نامگذاری محض نیست، یک حرکت سیاسی و تاکتیکی هم نیست؛ این یک اعتقاد و ایمان قلبی است. جمهوری اسلامی به معنای واقعی کلمه معتقد به لزوم اتحاد امت اسلامی است.
البته وحدت مراتبی دارد؛ اتحاد دنیای اسلام مراتبی دارد؛ پایینترین مرتبهاش این است که جوامع اسلامی، علیه هم دست به تعرض نزنند، این قدم اول است. البته بالاتر از این، در مقابل دشمن مشترک هم دست به دست هم بدهند، از این بالاتر هم این است که کشورهای اسلامی، ملتهای اسلامی همافزایی کنند. کشورهای اسلامی از لحاظ علمی، از لحاظ ثروت، از لحاظ امنیت. از لحاظ قدرت سیاسی در یک سطح نیستند، میتوانند به یکدیگر کمک کنند، همافزایی کنند، آنهایی که بالاترند در هر بخشی، دست آنکسانی را که پایینتر هستند بگیرند؛ این هم یک مرحلهای از وحدت است.
مرحلهی بالاتر هم این است که همه دنیای اسلام متحد بشوند در جهت رسیدن به تمدن نوین اسلامی. رسیدن به تمدن اسلامی، منتها تمدن متناسب با این زمان، تمدن نوین اسلام. اینها مراتب وحدت است.
موضع ما در قضیه فلسطین یک موضع اصولی است؛ از پیش از پیروزی انقلاب، از اوایل نهضت، امام بزرگوار ما به خطر نفوذ صهیونیسم و دخالت صهیونیسم و ظلم صهیونیسم تصریح کرد؛ از اول انقلاب هم ما در این موضع قرار گرفتیم.
در بیانات امام راحل محو دولت اسرائیل مطرح شده است؛ دشمنان این را بد معنا میکنند؛ محو دولت اسرائیل به معنای محو مردم یهودی نیست محو آن رژیم تحمیلی است. «محو اسرائیل» یعنی مردم فلسطین که صاحبان واقعی آن سرزمینند صاحبان اصلی دولت خودشان را انتخاب بکنند؛ کشور را خودشان اداره کنند؛ محو اسراییل یعنی این، و این اتفاق خواهد افتاد. ما طرفدار مردم فلسطین هستیم، ما یهودستیز نیستیم.
ما طالب وحدتیم باید بدانیم این فکر، این خواسته و مطلوب، دشمنان جراری هم دارد؛ در رأس این دشمنان آمریکا و رژیم جعلی صهیونیستی است؛ اینها دشمنان وحدت اسلامند. علت هم در ماهیت اسلام است؛ چون اسلام نفی ظلم و استکبار است. نظام سلطه با با هویت اسلام مخالف است.
سلاح اصلی آمریکا نفوذ است، ایجاد تفرقه، تزلزل در عزم ملی ملتها، دستکاری در محاسبات تصمیمگیران و وانمود کردن اینکه حلال مشکلات این است که زیر پرچم آمریکا بروید، این حلال مشکلات است؛ این را در ذهنیت تصمیمگیران ملتهای اسلامی و کشورهای اسلامی میخواهند وارد کنند؛ اینها از سلاحهای نظامی خطرناکتر است. علاج این دشمنی هم یک چیز بیشتر نیست و آن ایستادگی [است]. البته ایستادگی سختیهایی هم دارد، لکن تسلیم شدن، سختیهای بیشتری دارد.
امروز در دنیای کنونی، هر اقدامی، در جهت استقلال سیاسی کشورها و ملتها [باشد]، حسنه است. اگر شما در زمینه علم کار میکنید، [عمل صالح است]. انرژی هستهای نیاز ملتها است؛ فردای این عالم، همه ملتها احتیاج به انرژی صلحآمیز هستهای دارند؛ انحصارطلبان غربی میخواهند این را در اختیار خودشان نگه دارند و قطرهقطره به ملتها بدهند.
در مقابل شرف و استقلال ملتها. اینکه با حرکت هستهای جمهوری اسلامی مقابله میکنند، به خاطر این است؛ میخواهند این دانش، وجود نداشته باشد؛ نسبت شما روشنفکران دنیای اسلام و علمای دینی جهان اسلام ببینید امروز چه عرصه وسیعی در مقابلتان هست چقدر میتوانید بنویسید، قلم بزنید، از حق دفاع کنید، از دشمن نترسید: دنیای اسلام به فضل الهی یک که خیلی هم دور نیست، تحقق این آرزوها را تماماً خواهد دید.»[1]
بهرهگیری از فرصتها
«در نظام اسلامی، اقتصاد نقش بسیار مهمی دارد. یکی از ارکان مهم نظام اسلامی ثروتمند کردن جامعه و کشور است؛ ثروت ملی. البته نوع نگاه نظام اسلامی به ثروت با نوع نگاه حکومتهای مادی و سیستمهای مادی تفاوت دارد. در نظام اسلامی، تولید ثروت ملی یک ارزش است، توزیع ثروت ملی به نحو عادلانه هم یک ارزش است. در نظام اسلامی، شکاف طبقاتی پیش نمیآید.
عرصهی تولید و رونق اقتصادی و اوج گرفتن ثروت ملی و رفاه عمومی در کشور، مثل همه عرصههای دیگر احتیاج دارد به پیشروانی، فرماندهانی، صفوف مقدمی؛ آن پیشروان و فرماندهان و صفوف مقدم، شماها هستید؛ شما تولیدکنندگان.
جنگ اقتصادی در دنیا به شکلهای مختلفی وجود دارد. آنکسانی که دستشان در کار مسائل اقتصاد بینالمللی است، بروشنی میبینند که کشورها و قدرتها و همه دنیا با هم سر مسئله اقتصادی جنگ دارند؛ منتها این جنگ یک جاهایی جنبه وحشیانه و کینهورزانه میگیرد؛ مثل جنگی که با ما در زمینه اقتصاد دارد میشود، که این تحریمها دیگر جنبه کینهورزانه و جنایتآلود به خودش گرفته است. کار اساسی مصونسازی اقتصاد کشور از آسیب دیدن از تحریم است؛ کار اساسی این است. دور زدن تحریم یک تاکتیک است، مصونسازی کشور در مقابل تحریم، یک راهبرد است، باید کاری کرد که ما در مقابل تحریم آسیبپذیر نباشیم.
ما ملت ایران، ما فعالان اقتصادی، ما اندیشمندان مجموعه کارهای کشور، اگر توانستیم با تکیه بر توان داخلی، تحریم را بیاثر بکنیم، آن عامل تحریمکننده هم از تحریم دست برمیدارد؛ یعنی او هم وقتی فهمید تحریم فایدهای ندارد، از تحریم دست برمیدارد، چون آنها هم دارند متضرر میشوند. الان اروپاییها و دیگران، از تحریم ما متضررند ولی خب روابط پیچیده و در هم تنیده اقتصادی بینالمللی به آنها اجازه نمیدهد کارهایی بکنند؛ وقتی او دید تحریم بیاثر است، او هم از تحریم دست برمیدارد. البته وقتی او از تحریم دست برداشت، ما نباید سیاست تکیه به داخل را باز عوض کنیم.
بنده اعتقاد زیادی به تعاونیها دارم. تعاونیها بسیار پدیدهی مطلوبی هستند برای اقتصاد ما؛ سرمایههای خرد را جمع میکنند، تکتک افراد را توانمند میکنند، اشتغال فراوان ایجاد میکنند؛ بعد اگر بشود این تعاونیها را شبکهسازی کرد، در یک شبکهای جمع کرد، یک مجموعههای عظیمی به وجود میآید. خیلی برکات دارد؛ این تعاونیها را باید دنبال کنند.
تواناییهای مهندسی و فناوری بسیار بالای دستگاههای نظامی منتقل بشود به دستگاههای غیرنظامی؛ سطح فعالیت مهندسی ما در بخش نظامی خوشبختانه خیلی بالا است. اینکه شما میبینید موشک بالستیک با برد دو هزار کیلومتر، با کمترین اختلاف به هدف میخورد، چیز خیلی بزرگی است، این توان مهندسی، این توان فناوری میتواند در مورد خودرو، در مورد نفت، در مورد بخشهای گوناگون، در مورد مسائل فضایی، در مسائل غیرنظامی به کار گرفته بشود؛ میشود این کار را کرد.
یک مسئله، مسئله حمایت از صادرات و حضور فعالان اقتصادی در عرصه خارجی است ما از ظرفیت دیپلماسیمان میتوانیم استفاده کنیم. مسئولین دیپلماسی کشور، نشانهای ایرانی را در بیرون برجسته کنند؛ باید نشانهای ایرانی را ترویج کنند.
مسئله جایگزینی بخش خصوصی به جای بخش دولتی نبود؛ بخش خصوصی شأنی دارد، بخش دولتی هم شأنی دارد؛ اینها باید به هم کمک کنند، مزاحم هم نباید باشند. آن کاری را که سرمایه بخش خصوصی میتواند انجام بدهد، بخش دولتی وارد آن نشود؛ اگر هم هست، بکشد کنار، بگذارد در اختیار بخش خصوصی؛ اینها بشوند مکمل هم. اما معنایش این نیست که بخش دولتی بکلی از فعالیتهای اقتصادی کنار میرود؛ نه، یک کارهایی هست که جز بخش دولتی یا بخشهای عمومی غیر دولتی، کس دیگری نمیتواند انجام بدهد؛ باید وارد بشوند آنها را انجام بدهند.
به رسانهها توصیه میکنم موفقیتها را منعکس کنند. رسانهها روی بعضی از دلسوزیها بعضی از اشکالات را منعکس میکنند؛ که مسئولین اگر تلویزیون تماشا میکنند، بفهمند که اشکالات کجا است؛ لکن در کنار آن، موفقیتها را بگویند. جوانها بفهمند، بعد هم ظرفیتهای گوناگون فراوانی را که در سطح کشور وجود دارد معرفی کنند که کسانی که استعداد دارند، آمادگی دارند، بروند دنبال اینها.»[2]
خطر نفوذ در بیسج
«بسیج مستضعفین در جمهوری اسلامی هیچ نظیری در دنیا نداشت؛ آن روزی که به وجود آمد، هیچ مشابهی در دنیا نداشت؛ هیچ چیز بسیج وارداتی نیست که یک بخشی از آن از یک گوشهای از دنیا گرتهبرداری شده باشد؛ ابداً. یک حرکت کاملاً و صددرصد متکی به اندیشهی انقلاب و اندیشهی اسلامی بود. بسیج بزرگترین شبکه فرهنگی و اجتماعی و نظامی در همه دنیا است؛ بنده در هیچ نقطهای از نقاط عالم، یک شبکه عظیم مردمی با این وسعت، با این تعداد جمعیت سراغ ندارم؛ این منحصر به بسیج مستضعفین است در کشورمان؛ این بزرگترین شبکه است.
نظام سلطه اساساً ضد آزادی و عدالت است؛ استقلال یعنی آزادی یک ملت؛ وقتی ما از استقلال حرف میزنیم، یعنی از آزادی یک ملت حرف میزنیم که آزادانه بتواند کار خودش را انجام بدهد. نظام سلطه ضد این آزادی است؛ یک روز با استعمار، یک روز با استعمار نو، پدر ملتها را دارند درمیآورند؛ البته هر جا لازم باشد با نیروی نظامی وارد میشوند و هیچ ابائی هم نمیکنند. یعنی آزادی ملتها را، استقلال ملتها را رسماً مورد توهین قرار میدهند. پس نظام سلطه، هم ضد عدالت است، هم ضد آزادی است.
اسلام پرچمدار عدالت و آزادی است؛ اسلام پنهان نمیکند حرف خودش را؛ صریح با ظلم و با بیعدالتی مواجهه میکند، مقابله میکند. آنهایی که دم از اسلام میزنند و حاضرند زیر بار استکبار جناح سرمایهدار دنیا یا جناح سوسیالیست دنیا بروند، از اسلام فاصله دارند. اسلام، صریح در مقابل نظام سلطه است؛ یعنی طرفدار عدالت و آزادی است.
درگیری و مواجهه و مقابله به طور قهری وجود دارد؛ حالا درگیری نظامی به دلایلی نیست، چه بهتر؛ اما انواع و اقسام درگیریهای دیگر وجود دارد. تقابل در هر نقطهای طبق اقتضائات حتمی است؛ منتها این مهم است که اسلام در هر نقطهای باشد، در هر قالبی بروز بکند، نظام سلطه با او مخالف است.
در همه زمینهها زمینه دفاع در میدان سخت، در میدان نیمهسخت، در میدان نرم آمادهبهکار باشید. در جنگ نرم هیچ وقت عکسالعملی عمل نکنید. البته پاسخ دشمن را باید داد اما بهتر از عکسالعملی عمل کردن و واکنشی عمل کردن، عمل کردن کنشی و ابتکاری است.
بسیج در عین گستردگی بایستی چابک باشد؛ نگذارید سازمان بسیج اسیر پابندهای رایج اداری بشود که خیلی از کارها و تکلفات اداری است که مجموعههای انسانی را زمینگیر میکند؛ نگذارید بسیج زمینگیر بشود.بدانید که بسیج بشدت در معرض توطئه دشمن و نفوذ دشمن است؛ این را فراموش نکنید. به همین دلایلی که در اهمیت بسیج گفتیم.
دشمن همه سعی و توان خودش را میکند که علیه بسیج توطئه کند و نفوذ کند تا از درون، بسیج را دچار مشکل کند؛ و البته این یک حرکت عظیم، یک مبارزه و یک مقابله است؛ این را هم بدانید که به حول و قوهی الهی بر همه پیروز خواهید شد.»[3]
مرز مطالبهگری و فتنهگری
«مسئله نهم دی، پاسداشت آزمونهای بزرگ یک ملت، یک مسئله اساسی است. آزمونهایی سر راه و ملتها قرار میگیرد که در آن آزمونها گاهی خوب میدرخشند؛ برای ملت ما یکیاش روز نهم دی سال ۸۸ بود. یعنی حضور ملت توانست یک توطئه ریشهدار را از بین ببرد. ملت ایران خوشبختانه با بصیرتی که دارند، به این نکته کاملاً توجه کردند.
خب مردم یک مطالباتی دارند؛ در اغلب موارد هم حق با مردم است؛ مطالبات مردم یک مسئله است، فتنهسازی به خاطر مطالبات یک مسئله دیگر است؛ این دومی کار دشمن است، کار دوست نیست. فتنهگر تنها ماند؛ این مهم است. فتنهگر سعی میکند خود را در میان مردم پنهان کند.
کسانی که از مطالبات مردم سوءاستفاده میکنند، غالباً کسانیاند که با سرویسهای اطلاعاتی دشمنان سر و کار دارند.
جمهوری اسلامی اگر تصمیم بگیرد با کشوری معارضه کند، مبارزه کند، صریح انجام میدهد. ما به منافع و مصالح کشورمان پایبندیم؛ هر کسی تهدید بکند، ما بدون هیچ ملاحظهای با او روبهرو میشویم و ضربهمان را وارد میکنیم. ملت ایران آماده به کارند. اینکه بعضیها میگویند جنگ میشود، نه، ما هرگز کشور را به سمت جنگ نمیبریم، لکن اگر چنانچه دیگران بخواهند چیزی را بر این کشور تحمیل کنند، ما با قدرت تمام در مقابلشان میایستیم.»[4]
الگویی به نام حاج قاسم سلیمانی
«شهید سلیمانی [به عنوان یک الگو] شجاع و با تدبیر بود. منطق داشت برای کارهایش. این شجاعت و تدبیر توأمان، فقط در میدان نظامی هم نبود، در میدان سیاست هم همین جور بود؛ سخنش اثرگذار بود، قانعکننده بود. از همه اینها بالاتر، اخلاص او بود؛ اهل تظاهر و ریا و مانند اینها نبود. یک خصوصیت دیگر این بود که هم یک فرمانده جنگاور مسلط بر عرصه نظامی بود، هم در عین حال بشدت مراقب حدود شرعی بود. آنجایی که نباید سلاح به کار برود، سلاح به کار نمیبرد؛ مراقب بود که به کسی تعدی نشود، به دهان خطر میرفت اما جان دیگران را حفظ میکرد.
در مسائل داخل کشور اهل حزب و جناح و مانند اینها نبود، لکن بشدت انقلابی بود. انقلاب و انقلابیگری خط قرمز قطعی او بود؛ این را بعضیها سعی نکنند کمرنگ کنند، این واقعیت او است؛ بشدت پایبند به خط امام راحل بود.
یک نمونه از تدبیر و شجاعت او این بود که او به کمک ملتهای منطقه توانست همه نقشههای نامشروع آمریکا در منطقه غرب آسیا را خنثی کند. این آدم توانست در مقابل همه نقشههایی که با پول، با تشکیلات تبلیغاتی وسیع آمریکایی، با تواناییهای دیپلماسی آمریکایی، زورگوییهایی که آمریکاییها روی سیاستمداران دنیا بخصوص کشورهای ضعیف دارند، تهیه شده بود قد علم کند و این نقشهها را در این منطقه غرب آسیا خنثی کند.
این مرد، دست فلسطینیها را پر کرد؛ کاری کرد که یک منطقه کوچکی، یک وجب جا مثل نوار غزه در مقابل رژیم صهیونیستی با آن همه ادعا میایستد،دستشان را پر کرد. کاری کرد که بتوانند بایستند، بتوانند مقاومت کنند. نقشه آمریکا در عراق، در سوریه، در لبنان، به کمک و فعالیت این شهید عزیز خنثی شد. حاج قاسم به همه این جبهه بسیج به عنوان یک مشاور فعال مدد رساند و به عنوان یک پشتیبان بزرگ در آنجا ظاهر شد. عدهای میخواستند وانمود کنند که انقلاب در ایران از بین رفته است، اما شهادت او نشان داد که انقلاب زنده است؛ شهید سلیمانی چشمهای غبارگرفته را باز کرد با این شهادت.
یک نکته مهم قابل توجه این است که وظیفه ما چیست؛ آنچه وظیفه ما به عنوان مردم، به عنوان آحاد جمهوری اسلامی است: اولاً دشمنشناسی است؛ دشمن را بشناسیم، در شناخت دشمن اشتباه نکنید. دشمن استکبار است، دشمن صهیونیسم است، دشمن آمریکا است؛ اینها را شما میدانید اما تلاش وسیعی دارد انجام میگیرد برای اینکه نظر مردم را عوض کنند، همه باید مراقب باشند؛ دشمنشناسی بسیار مهم است؛ یکی دانستن نقشه دشمن؛ دشمن چه کار دارد میکند، چه کار میخواهد بکند؛ و بعد، دانستن شیوه مقابله با نقشه دشمن؛ این را باید مردم ما بدانند.»[5]
زنده نگهداشتن ایام الله
«آن روزی که دهها میلیون در ایران، و صدها هزار در عراق و بعضی کشورهای دیگر به پاس خون فرمانده سپاه قدس به خیابانها از ایامالله است آن روزی هم که موشکهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، پایگاه آمریکایی را در هم کوبید، آن روز هم از ایامالله است اینها روزهای نقطه عطف تاریخند، روزهای تاریخسازند، این که یک نیرویی، یک ملتی، اینقدرت را دارد، این توان روحی را دارد که به یک قدرت متکبر زورگوی عالم این جور سیلی بزند، نشاندهنده دست قدرت الهی است، تأثیرات این روزها در زندگی ملتها باقی میمانند؛ آثاری که این روزها باقی میگذارند آثار ماندگار و بعضاً جاودانه است.
آن فریبخوردگانی که یک روزی فریاد زدند نه غزه، نه لبنان، آنها نه فقط جانشان را فدای ایران نکردند، حتی حاضر نشدند راحتی خودشان و منافع خودشان را هم در راه کشور فدا کنند؛ آنکسانی که جانش را فدای ایران کردند باز همین شهید سلیمانیها بودند؛ اینها بودند که در زمانی که نیاز به دفاع از کشور بود، جان خودشان را کف دست گرفتند و به میدان جنگ رفتند از کشور دفاع کردند،
عدهای به تبع و هدایت تلویزیونهای آمریکایی و رادیوهای انگلیسی سعی کردند ماجرای یومالله ناشی از شهادت بزرگ این دو شهید [شیهد سیلمانی و ابومهدی] عزیز را به دست فراموشی بسپارند. سعی کردند کاری کنند که به خیال خودشان آن را به دست فراموشی بسپارند. افرادی که انسان هیچ علاقهای در اینها نسبت به منافع ملی و نسبت به مصالح کشور احساس نمیکند؛ واقعاً انسان تعجب میکند.
ما از حادثه سقوط هواپیما غصه خوردیم و غم بر دل ما فرود آمد، دشمن ما از این حادثه به همان اندازه خوشحال شد؛ دشمن ما خوشحال شد؛ به خیال اینکه یک مستمسکی به دست آورده است که بتواند سپاه را زیر سؤال ببرد، نظام جمهوری اسلامی را زیر سؤال ببرد. شاید بتوانند آن حادثه عظیم را تحتالشعاع قرار بدهند؛ اشتباه کردند. حادثهی یومالله تشییع جنازهی شهید و حادثهی یومالله در هم کوبیدن پایگاه آمریکایی از ذهن این مردم نخواهد رفت و روزبهروز انشاءالله زندهتر خواهد شد.»[6]
انتهای پیام/ 161
منابع:
[1] بیانات در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامى ۱۳۹۸/۰۸/۲۴
[2] بیانات در دیدار جمعی از تولیدکنندگان، کارآفرینان و فعالان اقتصادی/ ۱۳۹۸/۰۸/۲۸
[3] بیانات در دیدار بسیجیان/ ۱۳۹۸/۰۹/۰۶
[4] بیانات در دیدار جمعی از پرستاران سراسر کشور/ ۱۳۹۸/۱۰/۱۱
[5] بیانات در دیدار با مردم قم/ ۱۳۹۸/۱۰/۱۸
[6] خطبههای نماز جمعه تهران/ ۱۳۹۸/۱۰/۲۷