گروه فرهنگ و هنر دفاعپرسـ اکبر صفرزاده؛ فیلم سینمایی «بچههای آسمان» به کارگردانی مجید مجیدی تا اینجای کار و به دلیلی که شرح آن در زیر خواهد آمد، جزو معدود شاهکارهای سینمای ایران و بهترین و موثرترین الگو برای تمامی صنایع ایران است.
«بچههای آسمان» تقریبا تنها فیلم سینمایی ایرانی است که توانسته آن قدر تاثیرگذار باشد که سینمای هند با الگو گرفتن از آن فیلمی را تولید و راهی اکران کند. تا آنجا که من اطلاع دارم این اولین بار است که کشوری دیگر از روی فیلمی ایرانی کپی میکند.
فیلم «جدایی نادر از سیمین» به کارگردانی اصغر فرهادی علاوه بر دریافت جایزه اسکار جوایز متعدد و ارزنده دیگری را از جشنوارههای بینالمللی دریافت کرد و در چندین کشور دنیا اکران شد اما هیچ کارگردان خارجی از روی این فیلم کپی نکرد و ما شاهد بازسازی این فیلم در کشوری دیگر نبودیم همین طور فیلم «خانه دوست کجاست» به کارگردانی عباس کیارستمی و یا «باشو غریبهای کوچک» به کارگردانی بهرام بیضایی.
تقریبا بیش از ۶۰ یا ۷۰ درصد از سریالهای تلویزیونی و فیلمهای سینمایی که تاکنون در ایران تولید شدهاند کپیبرداری از روی نسخههای موفق خارجی بودهاند؛ کمتر فیلم و یا سریالی در طول تاریخ تصویر ایران موجود است که کاملا اصل و تا بدانجا پیش رفته باشد که کشوری دیگر از روی آن کپی کند. در حوزه سریال تقریبا چنین چیزی اصلا وجود ندارد و غالبا این ما هستیم که از روی آثار دیگران کپی میکنیم.
طبق آنچه در کتاب «بچههای آسمان» آمده این فیلم بر اساس طرحی از یوسفعلی میرشکاک ساخته شده است. یوسفعلی میرشکاک یکی از بهترین و باسواد ترین شعرای معاصر است؛ وی علاوه بر احاطه کامل نسبت به شعر و ادبیات، صنعت سینما و فیلمنامه را به خوبی میشناسد؛ تفکرات فرهنگی و هنریاش فراتر از قومیت یا ملیت میرود و میتوان گفت جهانشمول است؛ همانند سید مرتضی آوینی که وی نیز دارای تفکری جهانشمول در عرصه سینما و تصویر بود.
حضور این دو تفکر اصیل و ناب و درجه یک و دیگرانی چون مجید مجیدی، بهرام بیضایی، ابراهیم حاتمیکیا، عباس کیارستمی، اصغر فرهادی و... در سینما و تلویزیونی که عمده پروژههایش کپی بوده واقعا غنیمت است.
یوسفعلی میرشکاک طبق آنچه گفته میشود از معدود افرادی است که روی شاهنامه تسلط کامل دارد؛ اگر ایشان به عنوان فیلمنامهنویس در تیم نویسندگی انیمیشن «آخرین داستان» حضور داشت به طور حتم نتیجه چیزی بسیار بهتر و دلنشینتر و جهانشمولتر از وضع موجود میشد.
ساخته شدن فیلمی مانند «بچههای آسمان» در ایران و پیشرفت این فیلم تا بدانجا که توسط یک کشور خارجی کپی میشود درست مثل این است که مثلا ما در صنعت موبایل آن قدر پیشرفت کنیم که آخرین مدل «اپل» را تولید کنیم و کشورهایی مانند کره جنوبی، ژاپن یا چین از روی ما کپی کنند؛ تفکر، خلاقیت، نوآوری و احاطه بر تکنولوژی چقدر باید درست، اصولی و بالا باشد که چنین اتفاقی بیفتد؟ ارزشمندتر از این مساله که بچههای مسلمان و شیعه ایران در هر چیزی الگو باشند مگر وجود دارد؟
تولید فیلم «بچههای آسمان» در ایران و کپی شدن آن توسط یک کشور خارجی نشان داده که قابلیت درجه یک بودن و الگو بودن هم در بین فیلمسازان ایران و هم در بین صنعتگران ایران وجود دارد و اگر توجه حاکمیت به صادرات صد چندان شود حتما ما در هر حوزهای روزانه صدها «بچههای آسمان» خواهیم داشت.
انتهای پیام/ 121