به گزارش خبرنگار دفاعپرس از مشهد، کتاب «تا ابد با تو میمانم» برگی از خاطرههای شفاهی «مریم مقدس» همسر سردار جانباز «اکبر نجاتی» است که «مریم عرفانیان» مصاحبه و تدوین آن را بر عهده داشته است.
کتاب «تا ابد با تو میمانم» در 26 فصل با عنوانهای «یادِ ایام»، «بوسه بر دستان پسر»، «اولین دیدار»، «نامه»، «شرط ازدواج...»، «گر نگهدار من آن است که من میدانم...»، «هوای با او بودن»، «نخل خرمایش اینجاست»، «دلم را دار خواهم زد»، «لالههای صورتی»، «اولین مجروحیت»، «مثل غروب جمعه»، « وقت ملاقات»، «دومین روز عملیات»، «وداع نایب»، «پناهگاهی زیر پلهها»، «طولانیترین مسیر»، «از اهواز تا مشهد»، «همسفر»، «شبی در ایلام»، «میزبانی، از درّهشهر»، «پاتک موشها»، «سردترین زمستان»، «هنوز امیدی هست»، «تا ابد با تو میمانم» و «عکسها و یادها» به رشته تحریر درآمده است.
«مریم عرفانیان» در یادداشتی در ابتدای کتاب «تا ابد با تو میمانم» آورده است: این کتاب زندگی شیرزنی را به تصویر میکشد که عشق دنیوی مانع بندگیاش نشد و با اشک و آه، عزیزترین دلبستگیاش را رهسپار میدان نبرد کرد. این کتاب حکایتی دیگر است از لیلی و مجنون قصهها؛ اما در زندگی واقعی، حکایتی که ماندگار میشود و جاودان.
بخشی از کتاب
مرداد سال 1362 بود. اول دبیرستان را تمام کرده بودم و اکبر بیست سال داشت که یک روز جمعه رفتیم حرم. هنوز وارد صحن نشده بودیم، که آهسته گفت: «من از جبهه رفتن دستبردار نیستم، خوب فکر کن تا در آینده حرفی نباشه...»
احساس کردم دارد امتحانم میکند یا شاید مخالفتهای پدرم باعث شده بود چنین حرفی بر زبان بیاورد!
گفتم: «خاطرت جمع، من اصلاً اگه نخواهی بروی ازت طلاق میگیرم. شرط ازدواجم جبهه رفتنت بود.» خودم هم نفهمیدم چطور این قدر صریح و بیپروا حرفم را زدم! انگار همان لحظه در مقابل آقا امام رضا (ع) از من تعهد گرفت و من هم محکمتر از او پاسخی قاطع دادم؛ پاسخی که سرنوشتم را رقم زد.
از همان جا چشم دوختم به گنبد و بارگاه و سلام دادم، آن وقت همراه اکبر وارد صحن شدم. ولادت علی بن موسی الرضا (ع) بود و حرم شلوغتر از همیشه. قدمهایم برای شروع زندگی جدید، باوقار، شمرده و آرام او را همراهی میکرد.
بوی مطبوع عود و عنبر فضا را پر کرده بود. از همه جا صدای صلوات و ذکر دعا شنیده میشد. پشت پنجره فولاد نشستیم و دو تا روحانی یکی به نیابت من و دیگری به نیابت او ما را عقد کردند.
کتاب «تا ابد با تو میمانم» در شمارگان یک هزار نسخه، در248 صفحه با قطع رقعی در سال 1398 توسط «به نشر» (انتشارات آستان قدس رضوی) به زیور طبع آراسته شده است.
علاقهمندان میتوانند این کتاب را از کتابفروشیهای «به نشر» در سطح شهر مشهد تهیه کنند.
انتهای پیام/