به گزارش خبرنگار دفاعپرس از سمنان، کتاب «گُلی تو گُلها» مجموعه داستان های کوتاه با موضوع دفاع مقدس است که به قلم «مرتضی عرب حجی» و از سوی اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس استان سمنان در سال 1397 چاپ و منتشر شده است.
در مقدمه این کتاب آمده است:
این مجموعه حقیقتی است شبیه افسانه ها و دریچهای است به سرزمین قصه ها و داستان های من و گذشته ام.
گاه باید سفر کرد به سرزمین قصه ها...
به دوردست هايِ نزديک...
به قصههایی معطر به بوي آسمان ...
گاهی باید قدم زد، روي خاك ها و رمل ها و رفت درون برف ها در دل کوه ها...
باید رفت..... تا نیزارها، باید مجنون شد در جزیره مجنون...
و همراه شد با فرشته ها...
چه زیباست گه گاهی دلهامون، با سفر به داستان شهدا، درست مثل خود شهدا... خدايی بشه...
به این امید که در میان هیاهوی رنگ و ننگ و جنگِ برای نام و نان، شهدا هم بيان سراغ دل های ما... دل هايی كه خیلی سخت شده اند و سياه...
سخت و سیاه، شبيه سنگِ پا !!...
كاش اونا هم ، بيان به قصه های ما .... بيان و دست همه مون رو بگيرن و... از زمین بلندمون کنن و باهاشون اوج بگیریم...
چرا كه پاهای ما رو خواب برده در حالی که راهمون بسی دوره و... طی طريق برای رسیدن به مقصد و مقصود، بسی دشوار.....
بخشی از کتاب:
«دستش رو گذاشت توی دستم و بعد منم برای خداحافظی به گرمی در آغوش گرفتمش...
چند لحظهای گذشت...
آخرین نگاه رو، به روی ماهش انداختم... هنوز دستم توی دستش بود و به گرمی داشت می فشردش...
وقتی دستش رو کشید و مشتشو باز کرد... تازه متوجه شدم انگشترم توی دستش مونده...
گفتم: ای انگشتر بیوفا...
گفت: بیا ما بدون انگشترم خوشگلیم و فرشتهها برای دیدنمون صف کشیدن... اما یادت باشه... مال دنیا به همین راحتی میپره...
گفتم: باشه برا خودت... فقط موقع قنوت، به یاد ما جاموندهها هم باش...
گفت: برا خودم که نمی خوامش... اما به خاطر اینکه به یادهم باشیم، باشه امانت پیشم تا برگردم... هر وقت رسیدم و دیدمت، انگشترت رو پس میدم...
و رفت...
وقتی استخوان هاشو آوردن، انگشتر شرف الشمس لای اونا بود.
کتاب «گُلی تو گُلها» در شمارگان هزار نسخه، در 88 صفحه با قطع رقعی در سال 1397 توسط انتشارات صریر از سوی اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس استان سمنان چاپ و منتشر شده است.
انتهای پیام/