به گزارش دفاعپرس از یزد، امروز که ما با دشمنی به نام ویروس کرونا در حال جنگیدن هستیم، طلبههایی هستند که داوطلبانه امدادگر مردم شدهاند و در کنار مدافعان سلامت و کادر پزشکی و پرستاری مشغول خدمت هستند.
به این بهانه، زندگینامه شهید صفرعلی حیدری شریفآباد، شهید طلبه امدادگر پانزدهساله اردکانی را مرور میکنیم.
در اولین روز اردیبهشت سال ۱۳۴۸ هجری شمسی در خانواده مذهبی و متدین «عباس حیدری» در محله شریفآباد اردکان فرزندی متولد شد که او را «صفرعلی» نام نهادند.
گویا بر والدینش الهام شده بود که این کودک در آینده باید همچون قافله کربلا و شام، پیامرسان خون حسین بن علی (علیهالسلام) و علی گونه مدافع اسلام و دین رسولالله باشد که نامی مرکب از نام ماه صفر و علی برایش انتخاب کردند.
صفرعلی با تلاش و زحمت پدری متدین و عیالوار و در دامن پرمهر مادری متعهد و ولایت مدار پرورش یافت و آماده مأموریت الهی گشت.
پس از ۶ سالگی جهت تحصیل به مدرسه رفت و دوره ابتدایی را در دبستان امینی شریفآباد با موفقیت گذراند سپس جهت گذراندن دوره راهنمایی وارد مدرسه راهنمایی شیرین قدردان اردکان شد که این دوره را نیز بهخوبی پشت سر گذاشت.
وی از دانش آموزان فعّال و زرنگ مذهبی و کنجکاو مدرسه بود که از نوع برخورد و سؤالاتی که مطرح میکرد، احساس میشد دانشآموز عادی نیست و آیندهای افتخارآمیز در انتظار اوست.
او فردی خوشبرخورد و مؤدب و کمککار پدر و مادر بود. حتّی در منزل در قالیبافی و کارهای خانه به مادرش کمک میکرد مقیّد به انجام واجبات، فرایض دینی و ترک محرمات بود شرکت در نماز جماعت، مراسم مذهبی، مسجد و نماز جمعه از خصوصیّات بارز دیگر او بود عاشق امام حسین (علیهالسلام) و اهلبیت عصمت و طهارت بود سعی میکرد برای امام حسین (علیهالسلام) جشن تولّد بگیرد و شیرینی پخش میکرد.
تربیت صحیح و عشق به اهلبیت (علیهمالسلام) که در خانواده با پوست و خونش عجین شده بود، سبب شد پس از دوره راهنمایی جهت تحصیل علوم دینی و کسب فضائل اخلاقی به حوزه علمیه برود و در مدرسه علمیه امام صادق (علیهالسلام) اردکان مشغول به تحصیل شود.
او نوجوانی ۱۵ ساله بود که عشق باز کردن راه کربلا و سرکوبی دشمنان متجاوز بعثی موجب شد برای آموزش نظامی ثبتنام کند و علیرغم صغر سن، با اصرار به جبهه اعزام شود.
او کلاس درس، کتاب و مدرسه را رها کرد و میدان نبرد و سنگر شرف ، جهاد و عزت را برگزید و مدت ۱ ماه و ۱۶ روز از بهترین روزهای نوجوانی و عمر خویش را برای جهاد درراه اسلام و حفظ ناموس و وطن خود صرف کرد و جاودانه شد.
در جبهه مسئولیت امدادگری را به عهده گرفت و در تاریخ 23 اسفندماه 1363 در منطقه هورالهویزه در عملیات بدر به شدّت مجروح شد موقعیت نامناسب منطقه و حجم شدید آتش دشمن اجازه نداد او را به پشت جبهه منتقل کنند که با پرواز روح بلندش از قفس کوچک جسمش به فوز عظیم شهادت نائل شد و به جنان پر کشید.
او نیز چون مولایش امام حسین (علیهالسلام) پیکرش سالها در بیابانهای کربلای ایران ماند و مدال شهید مفقود را نیز به گردن آویخت پیکر پاکش پس از ۱۰ سال دوری از وطن توسط گروه تفحص شناسایی شد و در تاریخ 5 اسفندماه 1373 پس از تشییع باشکوه توسط مردم شهیدپرور اردکان در گلزار شهدای شریفآباد و در کنار دیگر شهدا و برادر شهیدش محمدرضا حیدری به خاک سپرده شد.
گفتنی است که برادر بزرگش شهید محمدرضا حیدری نیز دو سال قبل از او در عملیات والفجر مقدماتی به شهادت رسید و این خانواده مفتخر به تقدیم دو شهید به اسلام و انقلاب هستند.
انتهای پیام/