گروه بینالملل دفاعپرس: شیعیان عراق عمدتا در شهرهای مهم این کشور مثل «کربلا»، «بصره»، «نجف» و «بغداد» سکونت دارند؛ جایگاه شیعیان در دوران رژیم بعث بهدلیل سکولار بودن این حزب از نظر سیاسی جایگاه مناسبی نبود و اصلیترین مخالفین این رژیم محسوب میشدند؛ آنها پیوسته مورد انواع فشارها و سرکوبها از طرف حزب بعث قرار میگرفتند.
حزب بعث یک حزب سکولار بود که خصومت جدی با اسلام و به ویژه با شیعیان داشت؛ این حزب تلاش میکرد با شعارهای چپگرایانه سوسیالیسم، یک مذهبزدایی را در عرصههای حکومتی، نظامی عراق، حکمفرما کند؛ این حزب عمدتا کسانیکه با صدام در یک منطقه زندگی میکردند و یا اقوام او در طائفه تکریتیها بودند را در رأس مناصب حکومتی حزب بعث قرار میداد.
در زمان حزب بعث روابط شیعیان با گروههای سیاسی حاکم در عراق، روابط دوستانهای نبود، آنها مورد سرکوب و سوءظن دولت وقت عراق قرار میگرفتند؛ دولت عراق با هر بهانهای تلاش میکرد که برای شیعیان مشکلاتی ایجاد کند.
رژیم بعث در عرصه فعالیتهای اقتصادی اجازه بلندپروازی به شیعیان نمیداد و شیعیان از نظر حاکم عراق یک شهروند درجه دو شناخته میشدند؛ این درحالی بود که اکثریت جمعیت جامعه عراق را تشکیل میدادند و در قطب فعالیتهای اقتصادی نیز قرار داشتند و همچنین جایگاه خوبی از نظر اجتماعی و سیاسی در عراق کسب کرده بودند.
مردم کردستان عراق که در شمال و دور از مناطق شیعه زندگی میکردند، نسبت به صدام نگاه دوستانهای نداشتند؛ لذا این نگاه کمک میکرد که شیعیان و کُردها به هم نزدیک شوند؛ شیعیانی عراقی که به ایران تبعید شده بودند، با کُردهای کردستان عراق که در ایران بودند همکاری میکردند؛ نقطه اصلی همکاری این دو طیف، ضرورت مقابله با سیاستهای سرکوبگرانه و خصمانه صدام و حزب بعث بود و این همکاریها حتی بعد از صدام نیز در عرصههای مختلف ادامه پیدا کرد و این همکاریها نقش مثبتی در بیرون راندن آمریکاییها از عراق ایفا کرد.
حزب «الدعوه اسلامی»، «مجلس اعلای اسلامی» و سپاه بدر عراق از تشکلهای اصلی و احزاب بزرگ شیعیان بودند که اوج فعالیت آنها به مقابله با رژیم بعث مربوط است، البته در این میان حزب «الدعوه اسلامی» تنها تشکل بزرگ شیعی است که قبل از روی کار آمدن حزب بعث تأسیس شده است؛ به هرترتیب اعضای تمامی تشکلهای شیعی در طول دوران حاکمیت حزب بعث بویژه در دوران حکومت صدام، تحت شدیدترین اقدامات سرکوبگرانه قرار داشتند.
از افراد برجسته شیعیان عراق میتوان به شهید «سیدمحمد باقر صدر»، «سیدمحمدباقر حکیم»، «نوری المالکی»، «حیدر العبادی» و «ابراهیم الجعفری» اشاره کرد؛ این شخصیتها در ایران، سوریه و عراق علیه صدام و رژیم بعث فعالیت میکردند؛ آنها در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، نقش جدی در سازماندهی مخالفان صدام داشتند؛ شیعیان عراق از امام خمینی (ره)، آیتالله خویی و آیتالله سیستانی پیروی میکردند؛ همزمان با جنگ تحمیلی عراق علیه ایران گرایش به امام راحل بیشتر شد و امام بیشتر شناخته شد.
شیعیان عراق قاعدتا به چند دلیل مخالف صدام بودند؛ حکومتهای عراق دیکتاتوری، شیوههای حکومتی صدام از حسن البکر بسیار خشنتر و سرکوبگرانهتر بود؛ ماهیت حزب بعث کاملا سکولار و ضددینی بود و خصومت شدیدی با شیعیان داشت.
صدام یک مامور استعماری برای سرکوب شیعیان عراق و جلوگیری از رشد گرایشهای اسلامی بود؛ برخی صدام را مشابه معمر قذافی دیکتاتور لیبی میدانند؛ وظیفه صدام سرکوب شیعیان بود؛ علمای دینی را از بین میبرد.
مهمترین ابزار مخالفت شیعیان عراق با صدام «مقاومت»، «نافرمانی مدنی» (عدم همکاری با دولت همانند نپرداختن مالیات) بود؛ علاوه بر این شیعیان در محافل عمومی علیه صدام سخنرانی میکردند؛ زمانیکه صدام علیه ایران جنگ راه انداخت، شیعیان عراق علیه صدام سلاح به دست گرفتند.
سپاه بدر از سوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شکل گرفت و افرادی مثل آیتالله هاشمی شاهرودی در آن نقش داشتند که در ادامه ایشان این وظیفه را به محمدباقر حکیم واگذار کرد؛ نوری المالکی و شخصیتهای دیگری که در حزب الدعوه بودند، کمک کردند تا لشکر بدر تشکیل شود؛ بدنه لشکر بدر از مردم عراق بود؛ آنهایی که اسیر شده بودند و آنهایی که از عراق از دست صدام فرار کرده بود و آنهایی که در ایران بودند، اعضای سپاه بدر را تشکیل میدادند؛ این لشکر نقش تاثیرگذاری در بیرون راندان متجاوزان بعثی از ایران ایفا کرد.
شیعیان عراق در سرنگونی صدام نقش بسیار مهمی را ایفا کردند، البته صدام بهدلیل ماجراجوییهایی که در کویت راه انداخت، سبب شد تا آمریکاییها به بهانههای مختلف به این کشور لشکرکشی کنند و سرنگونی رژیم بعث را تسهیل کنند.
شیعیان عراق عرصه را بر تداوم حیات رژیم صدام تنگ کرده بودند و انواع شیوههای مقاومتی را حدودا ۲۳ سال به کار بردند تا صدام را بر زمین بزنند؛ بنابراین شیعیان عراق نقش بسزایی در سرنگونی حزب بعث داشت؛ بدین ترتیب حزبی که علاقهمند بود به سیطره خود در کشورهای منطقه توسعه بدهد و شیعیان را از صحنه سیاسی حذف کند، چنین فرصتی را پیدا نکرد.
آنچه که شیعیان عراق به منصه ظهور رساندند، احیای حرکتهای استقلالطلبانه و آزادیخواهانه در عراق بود؛ شیعیان عراق توانستند تمام آنچه که صدام از بین برده بود را مجددا به کمک جمهوری اسلامی ایران احیا کنند؛ ما باید آن دسته از عراقیهایی که دوستی با ایران را ادامه دادند و تسلیم تفکرات تفرقهافکنانه نشدند تحسین کنیم؛ این درحالی است که وهابیها، انگلیسیها و آمریکاییها هر لحظه در تلاش هستند، این وحدتی که بین ایرانیها و عراقیها شکل گرفته است را از بین ببرند، اما خوشبختانه با هوشمندی و درایت عراقیها تمامی نقشههای آنها خنثی شده است.
انتهای پیام/ ۴۲۱