به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاعپرس، جهانیسازی غربی و حکومت جهانی حضرت صاحبالزمان دو اندیشه متضاد و معارض یکدیگرند که هر کدام سعی دارند دیگری را از میان بردارند با این تفاوت که تفکر غربی جهانی سازی را برای نیل به مقاصد استعماری و استثماری خود میخواهد و همه توان خود را به کار میبندد تا انسان در این نوع حکومت ابزاری برای استحکام حکومت شود، در حالی که در حکومت جهانی امام زمان (عج) حکومت وسیلهای برای رسیدن انسان به عدالت و کسب معارف الهی.
در کتاب «مهدویت و جهانی سازی» نوشته «علی اصغر رضوانی» به این مقوله پرداخته شده است که در ادامه بخشهایی از آن را میخوانید:
نسبت حکومت مهدوی با جهانی سازی غربی «حکومت حضرت مهدی علیه السلام حکومت آرمانی است که بر اساس خلافت الهی استوار است. حکومتی است که عدل و داد، رفاه و خوشبختی همه افراد انسان، در آن تأمین میشود. حکومتی است که می تواند حکومت ایده آل برای جهان باشد. در مقابل آن، جریان جهانی سازی غربی است که درصدد است فرهنگ و نظام غربی را جهانی سازد.
غربی ها به ویژه آمریکا با بهره گیری از تکنولوژی پیشرفته ارتباطات از قبیل ماهواره و شبکه های رایانه تلاش کرده اند تا حاکمیت جهان را به دست بگیرند، نظام سرمایه داری را بر جهان مسلط سازند. غربی ها با زیرکی بر روند جهانی شدن سوار شده اند و آن را به نفع خود سوق داده اند. ادعاهایی را در جهان گسترش می دهند، که بسیاری از کشورهای عقب افتاده با آن گول خوردهاند.
مسائلی چون حقوق بشر، دموکراسی، قدرت تأمین امنیت جهان، آزادی، مقابله با تروریست، سلاح های هسته ای و... را در سطح جهان مطرح می کنند، و خود را قهرمان جهان معرفی می کنند. آمریکا و مزدوران او برای حمله و لشکرکشی به کشورهای دیگر، از حقوق بشر و دموکراسی بهانه گرفته اند و به عنوان مدافع آزادی و دموکراسی لشکرکشی و تجاوز به کشورهایی چون افغانستان، عراق، ویتنام، و... را انجام دادهاند. آن ها خود را صاحب دنیا میدانند و میخواهند حکومت جهانی را برای نفع و سود خود تشکیل دهند.
سازمان ملل متحد را به این منظور به وجود آوردند که زمینه را برای تشکیل حکومت جهانی فراهم کند. صاحبان قدرت مانند آمریکا، انگلیس، فرانسه بر سازمان ملل متحد حاکم هستند، حق وتو را برای خود و چهار کشور دیگر اختصاص دادهاند تا بتوانند در مقابل تصمیمات عاقلانه دنیا که مخالف با منافع آنها باشد، بایستند.
هر نهضتی و انقلابی که برای آزادی و استقلال برپا شود اگر گروه آن با آمریکا و دوستانش مخالف باشد گروه تروریست در جهان تلقی میشود. در فرهنگ آمریکا هر قیامی که بر ضد منافع آنان در جهان رخ میدهد تروریست است. روشن است که حکومت حضرت مهدی علیه السلام با جریان جهانی سازی غربی تماماً متغایر است، زیرا این واقعیت آشکارا با عدالت و حقوق بشر مخالف است. هر عاقلی از این ماجرا متنفر است.
در حالی که مهمترین ویژگیهای حکومت حضرت مهدی علیه السلام گسترش عدالت بر سراسر گیتی است. علاوه بر آن، مبانی فکری و معرفت شناختی جهانی سازی غربی با مبانی فکری حکومت جهانی حضرت مهدی علیه السلام نیز ناسازگار است. از این لحاظ، میتوان وجوه ناسازگاری جهانی شدن فعلی که رنگ غربی بر آن حاکم است را با آموزه مهدویت اسلامی بررسی کرد.
مهمترین مبانی فکری و نظری تمدن غربی که با مبانی فکری و اندیشه مهدویت اسلامی ناسازگار است عبارتند از: آموزه مهدویت سازگاری نخواهد داشت. زیرا سرمایهداری غربی بر اساس کسب سود بیشتر مبتنی است که منجر به ظلم و ستم به جامعه انسانی میشود.
سودها و ثروتها فقط در اختیار سرمایهداران قرار خواهد گرفت و بسیاری دیگر از جوامع انسانی از آن محروم میشوند. در حالی که مهدویت اسلامی سودها و ثروت ها را در اختیار همه جوامع انسانی میگذارد، اقتصاد و سرمایه از منظر اسلام و مهدویت صرفاً تأمین کننده نیازهای بشر برای نیل به سعادت و رفاه دنیوی و اخروی میباشد.
اسلام میآموزد که خدا انسان را برای دنیا نیافریده است، سعادت واقعی انسان در جهان آخرت است زندگی واقعی در این جهان نیست، چنانچه در قرآن آمده است: «وَإِنَّ الدَّارَ الْأَخِرَهَ لَهِیَ الْحَیَوَانُ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ»؛ «و زندگی واقعی سرای آخرت است، اگر می دانستند!»
تا اینجا روشن شد که اگر جهانی شدن به معنای جهانی سازی غربی باشد به هیچ وجه با آموزه مهدویت سازگار نخواهد بود. اما اگر جهانی شدن از محتوای غربی تخلیه شود و به معنای همگرایی و همبستگی جهانی باشد که به تشکیل حکومت واحد جهانی منتهی شود، این معنا نه تنها با آموزه مهدویت سازگار میباشد بلکه میتواند از لوازم تشکیل حکومت جهانی حضرت مهدی علیه السلام باشد.
جهانی شدن به این معنا میتواند زمینهساز تحقق حکومت جهانی مهدوی باشد؛ زیرا تحقق حکومت جهانی را فقط بر اساس مصالح و مفاسد جوامع انسانی میتوان تصور کرد و تنها خالق و هستی بخش انسان است که می تواند راجع به مصالح و مفاسد آن ها آگاهی کامل داشته باشد.
هر کسی نمیتواند رهبری حکومت جهانی را به عهده بگیرد، تنها کسی میتواند چنین مسئولیت بزرگ را به عهده گیرد که خود را از هر چیزی جز خداوند آزاد سازد. به عبارت دیگر رهبر حکومت جهانی باید مرد الهی باشد که نزدیکترین و برترین بندگان خدا است و فقط برای خدا کار کند. آن مرد الهی جز بر حضرت مهدی علیه السلام که در متون دینی اسلام آمده است قابل انطباق نمیباشد.»
انتهای پیام/ 161