ولنگاری فرهنگی/ 4

ردپای «جشن هنر شیراز» در فرهنگ امروز ما/ آیا «رسانه ملی» در کادرسازی درست عمل کرده است؟

یکی از موانعی که «رسانه ملی» با آن روبه‌روست مسئله کادرسازی است. «رسانه ملی» بعد از چهار دهه از عمر انقلاب اسلامی توانسته آن‌طور که انتظار می‌رود نیروهایی متعهد، مؤمن و انقلابی خلق کند. این بی‌توجهی و همسو نشدن با ذائقه مخاطب سبب شده موفقیت سریال‌های دهه‌های پیشین تکرار نشود.
کد خبر: ۳۹۳۶۶۶
تاریخ انتشار: ۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۰۷:۱۵ - 27April 2020

ردپای «جشن هنر شیراز» در فرهنگ امروز ما/ آیا «رسانه ملی» در کادرسازی درست عمل کرده است؟گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس ـ رسول حسنی؛ در قسمت اول یادداشت «ولنگاری فرهنگی» اشاره شد که برخورد «رسانه ملی» با برخی از بازیگران سریال‌های تلویزیونی که ارزش‌های متعالی جامعه را به سخره می‌گیرند قابل توجیه نیست، هنرمندانی نظیر بازیگر زن مجموعه «زیرخاکی» که هم‌اکنون در حال پخش است، برگزاری جشن عروسی دختر این بازیگر و کشف حجاب و رقص وی با خوانندگان لس‌آنجلسی در آمریکا عملاً به سخره گرفتن مخاطب تلویزیون است. جالب اینکه شبکۀ پرمخاطب «نسیم» در حرکتی معنادار اقدام به بازپخش قسمتی از برنامه‌ «خندوانه» با حضور این بازیگر می‌کند! مماشات با سلبریتی‌هایی که برای حجاب کمترین ارزشی قائل نیستند پرسشی است که انتظار داریم رسانه ملی پاسخ‌گوی آن باشد.

در قسمت دوم «ولنگاری فرهنگی» نیز اشاره شد «انجماد فکری» تعدادی از مدیران و مسئولان فرهنگی سبب شده تا ارزش‌های انقلاب اسلامی و دفاع مقدس آن چنان که انتظار داریم قوام پیدا نکند. این معضل مهم‌ترین دلیلی است که هنوز نتوانسته‌ایم آن چنان که باید در صدور انقلاب موفق باشیم.

در قسمت سوم یادداشت این مسئله مورد بررسی قرار گرفت که آثار فرهنگی تولید شده تا چه میزان در مختصات سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی ما قابلیت ارزیابی دارد.

در قسمت چهارم یادداشت «ولنگاری فرهنگی» که در ادامه می‌خوانید این مسئله مورد بررسی قرار گرفته است که چرا رسانه ملی نسبت به تربیت و پروش نیروهای خلاق، مؤمن و انقلابی تا این حد غفلت کرده که در طول چند سال به‌ندرت با اثری درخور در حوزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس مواجه می‌شویم؟

حلقه مفقوده «کادر سازی»

هر نهادی برای پویایی و ماندگاری و تأثیرگذاری نیازمند آن است تا هرروز خود را به‌روزرسانی کند، چراکه کلیت جامعه همیشه در حال پوست‌اندازی و پدید آمدن نسل‌های تازه‌ است. در این میان نهادهای فرهنگی بیش از هر نهاد دیگری باید به این امر مهم توجه داشته باشد و در این میان «رسانه ملی» اهمیت ویژه‌ای دارد. نمی‌توان با همان مدیران، مسئولان، برنامه‌سازان و تفکر دیروز برای نسل امروز تولید محتوا کرد.

تقریباً هر دهه یک نسل تازه وارد عرصه اجتماع می‌شود که تفاوت اساسی در ذائقه، طرز فکر، نوع نگاه و سلیقه با نسل دهه قبل دارد. بی‌توجهی به این مسئله مهم است که رسانه ملی را با ریزش مخاطب مواجه کرده است. دل‌خوش کردن به سریال‌های معدودی که مورد اقبال قرار می‌گیرد بیش از آنکه به خود سریال مربوط باشد معطوف حواشی سازندگان آن سریال است که سعی می‌کنند به اتکای سلبریتی بودنشان بیشتر دیده شوند. غیر از یکی دو سریال به‌اصطلاح پرمخاطب کدام‌یک از برنامه‌های تلویزیون توانسته به جایگاه درخوری برسد.

در دهه هفتاد برنامه پربیننده «مسابقه هفته» با اجرای بی‌نظیر زنده‌یاد «منوچهر نوذری» پخش می‌شد که هنوز خاطره آن در ذهن مخاطب باقی مانده است. چرا موفقیت این مسابقه تکرار نشد؟ کسانی که «مسابقه هفته» را دیده‌اند به یاد دارند که این مسابقه عاری از جاذبه‌های معمول مسابقه امروزی بود؛ اما مجری مسلط، طناز و کاربلدی چون «منوچهر نوذری» توانست حجم وسیعی از مخاطبان را به این برنامه جلب کند.

«رسانه ملی» حقیقتاً در استفاده از تجربیات نوذری و هم‌نسلانش به مجریان نسل بعد به‌شدت ناتوان بوده است. اگر رسانه ملی از همان ابتدا به‌جای متورم کردن نیروی انسانی در بخش اداری خود، به تربیت بخش هنرمندان و برنامه‌سازان اقدام می‌کرد بدون شک امروز متخصصانی اثرگذاری وارد عرصه تولید می‌شدند. متخصصانی که نبض مخاطب امروز را در دست داشتند.

بی‌تفاوتی مدیران رسانه ملی به پیشکسوتان عرصه «دوبله»، «اجرا»، «نویسندگی»، «برنامه‌سازی» و ... سبب شده با معضلی به نام نبود «کادرسازی» مواجه شویم که اثرات جبران‌ناپذیری به پیکره این رسانه وارد کرده است. گسست نسل امروز برنامه‌سازان با تاریخ معاصر، انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و مسائل مربوط با آن آسیب دیگری است که گویا دیده نمی‌شود و یا سعی بر این است که دیده نشود.

قطعاً آنچه در حرف و سخنرانی مدیران رسانه ملی ادعا می‌شود ملاک عمل نیست، بلکه محصول این رسانه و آنچه روی آنتن می‌رود ملاک عملکرد رسانه ملی است. با نگاهی به کارنامه یک‎ساله تلویزیون درمی‌یابیم چه تعداد از سریال‌های تولیدی به مفاهیمی پرداخته‌ شده که مبین استراتژی نظام است.

وقتی بخش زیادی از آنتن تلویزیون سهم نویسنده‌ای چون «سعید نعمت‌الله» است که جز ترویج سیاه‌نمایی، خشونت، ناامیدی و ... بار دیگری ندارد، مسلم است که جایی برای نویسندگان و کارگردانان متعهد وجود ندارد تا بخواهند اثری تولید کنند. به همین دلیل این نیروهای محروم از امکانات و خسته از دوندگی برای تولید، مجبورند برای کسب معاش یا به حضور در هر اثری تن بدهند و یا کاملاً از فضای فرهنگی و هنری فاصله بگیرند.

هرچند از همین‌الان هم دیر است اما باید مدیران فرهنگی برنامه‌ای برای «کادرسازی» تدوین و در کمترین زمان ممکن آن را عملیاتی کنند. تا این اتفاق در عرصه رسانه ملی نیفتد نباید امید ثمری داشت.

ادامه دارد ...

نظر شما
پربیننده ها