«نامه‌های فهیمه» شنیدنی شد/ یک عاشقانه آرام در دل جنگ

«نامه‌های فهیمه» با صدای سارا منفرد در قالب کتاب صوتی در دسترس علاقه‌مندان به ادبیات دفاع مقدس قرار گرفت. این اثر نمایی است از زندگی، آرزوها و آرمان‌های زوج‌های دهه ۶۰.
کد خبر: ۳۹۴۷۹۷
تاریخ انتشار: ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۶:۳۳ - 03May 2020

«نامه‌های فهیمه» شنیدنی شد/ یک عاشقانه آرام در دل جنگبه گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، انتشارات سوره مهر کتاب صوتی «نامه‌های فهیمه»، شامل نامه‌ها و یادداشت‌های زنده‌یاد فهیمه بابائیان‌پور، را با صدای سارا منفرد منتشر کرد.

«نامه‌های فهیمه» که به کوشش علیرضا کمری، پژوهشگر، به چاپ رسیده، از جمله آثار پرمخاطب در حوزه دفاع مقدس است. کتابی که در آن نمایی از سبک زندگی زوج‌های دهه 60، آرمان‌های جوانان و ایثار رزمندگان به نمایش گذاشته شده است.

شروع کتاب با عنوان «سرآغارنامه»، تکان‌دهنده و شگفت آور است:

ماجرای دختری به نام فهیمه که به ازدواج با جوانی آسمانی رضایت می‌دهد. او غلامرضا صادق‌زاده است، دانشجوی رشته کامپیوتر دانشگاه صنعتی شریف، که پیدا است خیلی زود بر ابتدای اسمش پیشوند مقدس «شهید» خواهد آمد. فهیمه عاشقانه و مؤمنانه نامه‌هایی برای همسر خود می‌نویسد تا او به شهادت می‌رسد. فهیمه با لباس سفید، همسرش را روانه خاک می‌کند . مدتی می‌گذرد تا به عقد برادر غلامرضا یعنی علیرضا در می‌‏آید و این بار فرزندی به دنیا می‌آورد که اسمش ‌را غلامرضا می‌گذارند.

اما فهیمه از علیرضا می‌خواهد که زندگی تازه‌شان را رها کند و به جبهه‌ها برود. باز هم نامه‌هایی بین او و همسرش رد و بدل می‌‏شود؛ نامه‌هایی که به گفته خود علیرضا، وی را متنبه کرد. فهمیه در همه این ایام سرشار از شور و ایمان است؛ درس اخلاق می‌دهد و پیام رزمندگان را به گوش مردم می‏‌رساند. اما در سال 1367 بر اثر حادثه‌ای از دنیا می‌رود. این جا «سرآغارنامه» به پایان می‌رسد.

بخشی از کتاب به نامه‌های فهمیه اختصاص دارد و بخش دیگر یادداشت‌های اوست. بخشی از این نامه‌ها در سال 68 با همکاری مادر فهیمه پس از فوت او، در روزنامه جمهوری اسلامی منتشر شده بود. در مقدمه این کتاب می‌خوانیم: برای کامل کردن تصویر زن در دفاع هشت ساله ملت ایران در برابر یک تجاوز جهانی، اگر نگوییم راه درازی در پیش داریم، به یقین قدم‌های بزرگی هم برنداشته‌ایم. آنچه تاکنون نشان داده شده، سایه‌های مبهمی از حضور پرقدرت زنان در صحنه‌های جنگ بوده است؛ درحالی که حداقل نیمی از این دفاع مقدس را لشکر پیدا و ناپیدای زنان به دوش کشیدند.

مرحوم فهیمه بابائیان‌پور یکی از آن سایه‌های مبهم بود که خورشید وجودش سال‌ها در پشت ابرهای نازای تبلیغات باقی ماند و مثل نقش جهادی بقیه زنان نادیده انگاشته شد و این کتاب «نامه‌های فهیمه» اشعه‌هایی از آن خورشید را برگرفته و در برابر چشمان شما قرار می‌دهد.

نمونه‌ای است از نامه‌های فهمیه به همسر رزمنده اش به مناسبت سالروز تولد او:

«به نام آن که خالقمان بود... و پیوند دهنده‌مان در قلب‌ها. و جهت دهنده‌مان در هدف ها. غلام رضا، همسر رزمنده، مهربان و عزیز و دوست داشتنی من! روز تولد، تذکری است برای انسان؛ تذکری تکان دهنده؛ باشد که هر زمان همانند این روز برایمان بیدارباشی باشد! بیست و یک سال، به بیانی دیگر 7665 روز و به زبانی دیگر، 183960 ساعت و یا 11037600 دقیقه و از همه بالاتر و چشم گیرتر، 662256000 ثانیه گذشت و گذشت؛ اما جای شُکرش باقی است که لااقل حدود دو سال خالصانه و صادقانه در راه او، او که تو را آفرید و او که پناه بی پناهان و یاور تنهاماندگان است، قدم نهادی.

غلام رضای من، صادق و خالص عزیز من! بدان این یگانه همسرت، آنکه به خاطر رضای خدا، رضا را انتخاب کرد، هم می خواهد که تو به آن راه خدا بروی. پیروزی را تک‌تیرها و رگبارهای شما، خون دوستان شما، خاک گلگون سرزمینتان، بشارت می‌دهد و شما پیروزید، چه بکُشید و چه کشته شوید. می‌دانم حتی اگر در این راه به آرزویت - که شهادت است – نرسی؛ تو خالص شدی و تو در گروه صالحین قرار گرفتی و این دیگر با خداست؛ خدایی که همیشه از او می خواهم تو آن گونه شوی که او می‌خواهد.»

انتهای پیام/ 161

نظر شما
پربیننده ها