به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، مرگ دستکم ۹۱ غیرنظامی در افغانستان در ماه مارس و در پی توافق به اصطلاح آتش بس آمریکا با گروه طالبان، آن هم در شرایطی که اپیدمی «کرونا»، در جهان همچنان قربانی میگیرد و شبح مرگ را بر سر کشورهای مختلف جهان به پرواز درآورده است، نشان میدهد افغانستان، کشوری که ۱۹ سال گذشته زیر چکمه نظامیان آمریکایی به خرابهای ناشی از تجاوز خارجی به موازات جنگ داخلی مبدل شده، همچنان از رویای صلح و امنیت فرسنگها فاصله دارد.
حمله آمریکا به افغانستان در روز ۷ اکتبر ۲۰۰۱ (۱۵ مهر ۱۳۸۰) در دوران ریاست جمهوری «جورج بوش»، رئیس جمهور آمریکا به بهانه مبارزه با تروریسم و مداخله گروه تروریستی «القاعده» در انفجار برجهای دوقلوی سازمان تجارت جهانی در روز ۱۱ سپتامبر همان سال، سبب رقم خوردن طولانیترین جنگ خارجی تاریخ این کشور شد؛ جنگ به اصطلاح مبارزه با تروریسم آمریکا به رغم ورود به نوزدهمین سال نتیجهای جز ناامنی بیشتر برای افغانستان نداشته و عملا به باتلاقی برای ارتش آمریکا مبدل شده که همچنان نظامیان و هزینههای هنگفتی را به ازای جان غیرنظامیان افغانستانی فرو میبلعد.
آنچه که بر وخامت اوضاع انسانی در افغانستان افزوده است، توافق صلحی است که واشنگتن با حذف دولت افغانستان از روند مذاکرات با طالبان منعقد کرده است؛ اقدامی که عملا به طالبان رسمیتی بین المللی بخشیده و این گروه را طرف قرارداد و توافقی جهانی قرار داده است.
نگاهی به افغانستان و روند تحولات در این کشور نشان میدهد جنگ آمریکا علیه این کشور نه تنها افغانستان را به سرزمینی امنتر و مرفهتر برای مردم رنج دیده اش تبدیل نکرده، بلکه هزینههای مالی و جانی زیادی برای آنان در پی داشته است.
بررسی آمارها و تحولات نشان میدهد بهای ماجراجویی و بلندپروازیهای آمریکا در افغانستان را در وهله نخست و مهمتر از همه مردم و غیرنظامیان این کشور پرداختهاند؛ در تنها ۱۰ سال گذشته بیش از ۱۰۰ هزار غیرنظامی افغانستانی کشته یا زخمی شدند؛ تنها در سال گذشته که بخش اعظم آن به مذاکرات صلح گذشت، ۳ هزار و ۴۹۳ غیرنظامی کشته و ۶ هزار و ۹۸۹ نفر نیز زخمی شدند.
آمار کلی تلفات بسیار هولناکتر است؛ بیش از ۱۱۱ هزار افغانستانی شامل غیرنظامیان، نظامیان و شبه نظامیان در درگیریهای مختلف در ۱۹ سال گذشته کشته شده اند که از این میزان ۳۶۰ هزار نفر مستقیما بر اثر جنگ جان خود را از دست داده اند؛ در واقع، «عملیات آزادی پایدار» واشنگتن که در سال ۲۰۰۱ با حملهای هوایی آغاز شد، تنها به پایداری رقم بالای تلفات غیرنظامی در این کشور و ناامنی روزافزون انجامید.
افغانستان در سالهای اخیر از هر بازه زمانی دیگری در تاریخ پر فراز و نشیب خود ناامنتر و پر مخاطرهتر شده است؛ این امر با مشاهده کنترل طالبان بر بیش از نیمی از جغرافیای افغانستان که منجر به رشد تلفات غیرنظامیان افغانستانی و هلاکت نظامیان آمریکایی شده، قابل درکتر است؛ طولانیترین جنگ خارجی تاریخ آمریکا در میانه دعوای طالبان، دولت افغانستان و آمریکا نه تنها تشدید بلکه پیچیدهتر شده است؛ این دعوا که با هدف داشتن دست برتر در این کشور همچنان ادامه دارد، حملات را گسترده تر، مکررتر، کُشندهتر و سازمان یافتهتر کرده است.
گذشته از آمار فاجعه بار تلفات غیرنظامیان در افغانستان، پیامدهای ناگوار حضور دو دههای آمریکا در افغانستان برای مردمان این کشور را به شکل زیر میتوان فهرست کرد:
- شکل گیری نسل جدیدی از افراد رادیکال
- تداوم چرخه خشونت و افراط گرایی
- آوارگی میلیونها افغانستانی
- تلفات بالای نظامیان افغانستانی
- گسترش صنعت مواد مخدر
- تبدیل افغانستان به سرزمین امن تروریستها
- تقویت ساختار فرماندهی جهانی این گروه تروریستی
- رشد نرخ کودکان قربانی جنگ.
اما این پایان جنایتهای آمریکا در افغانستان نبود؛ واشنگتن که از ۱۹ سال تجاوز نظامی آشکار خود در افغانستان بهرهای نبرده و متحمل خسارات مالی و جانی سنگینی شده بود، تصمیم گرفت شکل جنایات خود را تغییر داده و از قتل عام غیرنظامیان به سوی قتل و رقم زدن مرگ حتمی دولت در افغانستان گام بردارد.
هزینههای بالای نظامی از جیب مالیات دهندگان آمریکایی، تلفات بالای نظامیان آمریکایی، عدم تحقق وعده امنیت بیشتر در آمریکا و افزایش تهدیدات تروریستی در این کشور و رشد افراط گرایی با الهام از ایدههای تروریستی در داخل آمریکا، از جمله دلایلی تغییر تاکتیک آمریکا در افغانستان و تلاش برای تحقق توافق با طالبان بود.
براساس آمار رسمی ارائه شده توسط آمریکا، نیروی هوایی آمریکا در ۱۰ سال گذشته ۷ هزار ۴۲۳ بمب را بر روی افغانستان ریخت که رکوردی بی سابقه محسوب میشود؛ بیش از ۱۰۰ هزار افغانستانی از سال ۲۰۰۹ که سازمان ملل اقدام به مستند کردن آمار تلفات در افغانستان کرد، کشته یا زخمی شدهاند.
پیش از بررسی پیامدهای توافق آمریکا و طالبان باید به وقایع مهم منجر به اخذ تصمیم مذکور توجهی ویژه داشت؛ مجموعهای از وقایع مهم از زمان حمله آمریکا به افغانستان از سال ۲۰۰۱ تا امضای توافقنامه آمریکا و طالبان در سال ۲۰۲۰ عبارتند از:
- جورج بوش، در واکنش به حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، دستور حمله به افغانستان را صادر کرد؛ اگرچه واقعیت حادثه مذکور که منجر به کشته شدن ۳ هزار آمریکایی شد، هیچگاه مشخص نشد، اما بهانه خوبی به دولت آمریکا برای تجاوز به افغانستان داد.
- افزایش شمار نظامیان آمریکایی در افغانستان به ۶۸ هزار نفر تا سال ۲۰۰۸
- افزایش شمار نظامیان آمریکایی در افغانستان در دوره «باراک اوباما» به ۹۸ هزار نفر
- پایان ماموریت جنگی ناتو در افغانستان در سال ۲۰۱۱ و کاهش شمار نظامیان آمریکایی در پی گسترش جغرافیای تحت کنترل طالبان و افزایش تلفات غیرنظامیان
- افزایش شمار نظامیان آمریکایی در دوران «دونالد ترامپ» در پی افزایش حملات مرگبار طالبان که منجر به تشدید حملات هوایی و افزایش چشمگیر تلفات غیرنظامی در افغانستان شد
- آغاز مذاکرات میان آمریکا و طالبان از اکتبر ۲۰۱۸
نکته قابل تامل در این ماجرا افزایش خشونتها در افغانستان عمدتا از سوی طالبان در دوران مذاکرات به اصطلاح صلح بود؛ از جولای تا پایان سپتامبر ۲۰۱۸ شمار تلفات غیرنظامیان در افغانستان در قیاس با مدت مشابه سال قبل ۴۲ درصد افزایش داشت و به رقم یک هزار و ۷۱۷ کشته و ۳ هزار و ۱۳۹ زخمی رسید.
آمریکا که شاهد مرگبارترین دوره حضور خود در افغانستان در چهارماه آخر سال ۲۰۱۹ بود، در نهایت دولت افغانستان را قربانی کرد تا بتواند از باتلاق افغانستان خارج شود.
اما توافقنامه صلحی که در روزهای پایانی فوریه ۲۰۲۰ میان دولت آمریکا و طالبان به امضا رسید، نیز به دلیل تاکید طرفین بر خواستههای خود و تلاش طالبان برای تامین جاه طلبی هایش نه تنها پایان قتل عام غیرنظامیان را رقم نزد، بلکه با حذف دولت افغانستان ناامنی و بی ثباتی بیشتری را برای این کشور رقم زد.
این توافق به طالبان این موقعیت را داد که بتواند با استناد به مفاد آن مانند عدم حمله به شهرهای بزرگ، روستاها و شهرهای کوچک را هدف قرار داده، مذاکرات مربوط به تبادل زندانیان به عنوان گام مهم اجرای توافق را به دلایل واهی به تعویق انداخته و پیشنهاد آتش بس دولت افغانستان در ماه رمضان و دوره شیوع کرونا را رد کند.
اکنون مذاکرات بین الافغانی از هر زمان دیگری مشکلتر و پایان بی ثباتی سیاسی در افغانستان به رویایی بعیدتر مبدل شده است.
منبع: میزان
انتهای پیام/ 900