به گزارش گروه بینالملل دفاعپرس، «مروان بشاره» تحلیلگر مسائل سیاسی طی مقالهای که در پایگاه اینترنتی شبکه خبری الجزیره منتشر شده به بررسی راههای پیش روی فلسطینیان برای مقابله با اشغالگری صهیونیستها پرداخت.
وی در این مقاله نوشت: «از زمان شکست فاجعه بار اعراب در جنگهای سال ۱۹۴۸ و ۱۹۶۷ که به سیطره کامل اسرائیل بر سرزمینهای تاریخی فلسطین منجر شد، فلسطینیان تلاش کردند تا شکستها را جبران کنند اما فایدهای نداشته است. آوارگان و زندانیان در سرزمین خودشان تلاش کردند تا با مبارزه مسلحانه و مذاکرات مسالمتآمیز به خواسته خود برسند اما نتوانستند عدالت را محقق کرده و صلح را به همراه بیاورند.»
این تحلیلگر سیاسی عرب در ادامه مقاله خود نوشت که تا کنون نه مبارزه مسلحانه و مذاکرات صلحآمیز نتوانستند به آزادی فلسطین از سلطه رژیم صهیونیستی منجر شوند و از آن بدتر، با هر امتیازی که فلسطینیان میدهند اشتهای اسرائیل برای اشغالگری افزایش پیدا کرده و در حال حاضر توهم شکستناپذیری اسرائیل آنها را به سوی الحاق غیرقانونی تقریبا یک سوم از سرزمین فلسطینیان کشانده که قرار بود بخشی از کشور آینده آنها باشد. صرفنظر از این موضوع که تا چه اندازهای این اشغال و الحاق کردن رسمی باشد یا خیر، اما رژیم صهیونیستی پیشتر نیز نشان داده که به صورت یکجانبه واقعیتهای در میدان را تغییر داده است.
استعمارگری صهیونیستها در منطقه
مروان بشاره در ادامه این مقاله با اشاره به این موضوع که تشخیص صحیح مشکل نیمی از مسیر درمان است، نوشت: «این مهم است که به یاد آوریم بر خلاف برخی گزارش برخی رسانهها چیزی به نام مشکل فلسطین وجود ندارد بلکه مشکل استعمارگری اسرائیلی وجود دارد که آخرین مشکل استعماری در منطقه به شمار میآید و اثبات این مسئله توسط فلسطینیان میتواند یک راهحل باشد. صهیونیسم از زمان پیدایش خود در پایان قرن ۱۹، از یک جنبش ملی مشروع یهودی در اروپا به یک نهاد استعماری اروپایی در شرق مدیترانه تبدیل شده است. صهیونیسم باعث درگیری حدود یک قرنی، چندین جنگ و پاکسازی قومی و آوارگی و بی خانمان شدن میلیونها انسان شده است.»
استعمارگری رژیم صهیونیستی به آپارتاید تبدیل شده است
در این مقاله آمده است: «از آن زمان، استعمارگری اسرائیل به خصوص در کرانه باختری اشغالی افزایش یافته و به یک سیستم قابل سرزنش آپارتاید تبدیل شده است. نکته جالب این است که آپارتاید در سال ۱۹۴۸ در آفریقای جنوبی متولد شد، همان سالی که مصیبت فلسطینیان نیز آغاز شد و آپارتاید در سال ۱۹۹۴ در آفریقای جنوبی به پایان رسید که یک سال پیش از آن بود که آپارتاید به طور اساسی در فلسطین و با توافق اسلو آغاز شود. فلسطینیان پیشتر نیز به این فکر افتادهاند که چگونه به آپارتاید رژیم صهیونیستی پایان دهند که این موضوع نیازمند مطالعات و تحقیق بیشتر است.»
پذیرش معامله قرن توسط فلسطینیان به معنای اسارت تا ابدیت است
این تحلیلگر مسائل سیاسی در ادامه مقاله خود با تاکید بر این موضوع که «تسلیم شدن» هرگز نباید یکی از گزینههای فلسطینیان در مقابل رژیم صهیونیستی باشد، نوشت: «پذیرفتن طرح صلح موسوم به معامله قرن که توسط دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا و بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل به پیش مطرح شده تسلیم شدن در برابر هژمونی اسرائیل است و این به معنای اسارت تا ابدیت است. بدون تسلیم شدن هرگز پیروزی حاصل نخواهد شد و تا زمانی که فلسطینان نبازند، اسرائیل پیروز نخواهد شد. امتناع از تسلیم شدن، به صورت موثرتری اثبات کرده که طرحهای اسرائیل و شرارت برخی رژیمهای عربی را خنثی میکند. ناامید نشویم زمان و تاریخ با شما است. نباید مسائل را از دیدگاه اطمینان ظاهری اسرائیل قضاوت کرد. با جود آنکه از اسرائیل به عنوان دولت خودمختار مهاجران یاد میشود اما شاهد فرار صدها هزار نفر از آنها از سرزمینهای اشغالی و اغلب به سوی آمریکا هستیم و حتی بیش از ۴۰ درصد اسرائیلیها به فکر مهاجرت (از سرزمینهای اشغالی) بوده این در حالی است که بی شمار فلسطینی زندگی خود را به خطر میاندازند تا حق خود برای بازگشت را باز پس بگیرند.»
دولت آپارتاید اسرائیل هرگز در منطقه مشروعیت و امنیت بدست نخواهد آورد
در ادامه این مقاله آمده است: «داستان مشابهی بارها و بارها دوباره تکرار میشود و در اغلب این داستان، قدرتهای استعمارگر به مردم بومی ضعیفتر میبازند و برای اسرائیل نیز همین اتفاق میافتد. تا رسیدن به این پایان، فلسطینیان به صورت عاقلانه موضوع خود را به صورت قانونی و از طریق قطعنامههای متعدد سازمان ملل مطرح کرده است که طی آن نقض قوانین بینالمللی توسط اسرائیل محکوم شده است. اما قوانین بینالمللی باعث بازدارندگی قدرتمندان یا نجات ضعیفان نمیشود به خصوص زمانی که آمریکا از حق وتوی خود به نفع اسرائیل استفاده میکند. نباید فقط به این تکیه داشت و باید به خود وابسته بود. فلسطینیان مسئول حقارت یا بیکفایتی رژیمهای عرب بخصوصی نیستند. هرگز نباید وزن عاطفی موضوع فلسطین در جهان عرب و فراتر از آن را کم اهمیت دانست. مهم نیست چه تعداد دیکتاتور اسرائیل را برسمیت میشناسد. دولت آپارتاید متخاصم هرگز در منطقه مشروعیت و امنیت بدست نخواهد آورد. کشورهای عربی مبارزه برای عدالت در فلسطین را نمادی برای خود و ادامهای برای مبارزه خود برای عدالت میبینند. اسرائیل همواره تلاش کرده تا فلسطینیان را از فلسطینیان و آنها را از همسایگان عرب خود جدا کند.»
این تحلیلگر مسائل سیاسی اضافه کرد: «در حالی که نیمی از جمعیت فلسطینیان میان رود اردن و دریای مدیترانه ساکن هستند، فلسطینیان باید خود را در برابر اصرار اسرائیل برای سرکوبگری و به حاشیه راندن مصون کنند. فلسطینیان باید تلاش جدید اسرائیل برای تقسیم و خفقان آنها را با بهبود زیرساختهای تجاری و اقتصاد از بین برده تا به استقامت مردم فلسطین کمک شود. در حال حاضر یک سوم از بودجه ملی تشکیلات خودگردان فلسطین برای دستگاههای امنیتی هزینه میشود که این بودجه بیش از بخشهای آموزشی و درمانی است. این بودجه بیشتر در خدمت امنیت اسرائیل تا فلسطینیان است و هیچ دلیلی وجود ندارد که بودجه فلسطینیان بیش از این هدر رود. یک فلسطینی ممکن است که مانع از تحقیر شدن توسط یک نظامی اسرائیل کند اما زمانی که توسط یک سرباز فلسطینی تحقیر شود خود را بی قدرت مییابد. این تحقیر شدن عاطفی بوده و به تفرقه و حتی خیانت منجر میشود که باید متوقف شود.»
در ادامه این مقاله آمده است: «سازمان آزادی بخش فلسطین به روند صلح به رهبری آمریکا دل بسته بود و به همین دلیل جنبشهای همبستگی بینالمللی را رها کرد. امروز فلسطینیان باید با اروپا، آمریکای لاتین، آفریقا و دیگر جنبشهای همبستگی بینالمللی ارتباط برقرار کنند. این برای پیشبرد نزاع آنها ضروری بوده همانطور که این رویکرد برای پایان دادن به آپارتاید در آفریقای جنوبی نیز اتخاذ شد.»
انتهای پیام/341