گروه حماسه و جهاد دفاعپرسـ سید محمدجواد میرخانی؛ «هرکسی به آینده کشور علاقهمند است، ناگزیر بایستی به جوانها کمک کند؛ برای اینکه بتوانند این آینده را به بهترین وجهی انشاءالله بسازند»؛ این جمله را رهبر معظم انقلاب اسلامی در زمینه «جوانگرایی» مطرح کردهاند که نشان میدهد؛ اولاً جوانان بزرگترین ظرفیت و ضرورت برای پیشرفت و سازندگی کشور هستند. دوماً اینکه همگان باید به این قشر پرنشاط جامعه بهعنوان آیندهسازان این مرز و بوم، «میدان عمل» بدهند تا آینده را به یاری خدا، به بهترین وجه بسازند.
امام خامنهای (مدظلهالعالی) همچنین در بیانیه «گام دوم انقلاب»، جمعیت جوان زیر ۴۰ سال را مهمترین ظرفیت امیدبخش کشور دانستند که بهعنوان نیروی انسانی مستعد و کارآمد با زیربنای عمیق و اصیل ایمانی و دینی بهشمار میروند؛ انبوه جوانانی که با روحیه انقلابی رشد کرده و آماده تلاش جهادی برای کشورند و به آفرینشهای علمی و فرهنگی و صنعتی و غیره اشتغال دارند.
«دولت جوان حزباللهی» یکی از بزرگترین مطالبات رهبر معظم انقلاب اسلامی در زمینه «جوانگرایی» است که در اینباره فرمودهاند: «علاج مشکلات کشور، دولت جوان حزباللهی و جوان مؤمن است که میتواند کشور را از راههای دشوار عبور دهد». البته از دیدگاه ایشان، «جوانگرایی» و در رأس آن «دولت جوان حزباللهی» بهمعنای نفی افراد غیرجوانِ و باتجربه نیست، در حقیقت آنچه که ایشان درباره «دولت جوان حزباللهی» مطرح کردهاند، این است که: دولت جوان، یعنی یک دولت سرِپا، بانشاط و آمادهای که در سنینی باشد که بتواند تلاش و کار کند و خسته و از کارافتاده نباشد؛ نه اینکه صرفا یک رئیس جوان؛ مثلا جوان ۳۲ ساله داشته باشد.
امام خامنهای (مدظلهالعالی) سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی را بهعنوان یک مسئول خستگیناپذیر علیرغم اینکه بیش از 60 سال سن داشت، عنوان کرده و فرمودهاند: «بعضی اوقات افرادی که در سنین جوانی هم نیستند، کارهای جوانانه خوبی را میتوانند انجام دهند».
«جوانگرایی» در اندیشه امام خمینی (ره) نیز از اهمیت بالایی برخوردار است؛ رهبر معظم انقلاب اسلامی اخیراً در سخنان خود، بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی ایران را «تحولخواه» و «تحولآفرین» لقب داده و با تأکید بر اینکه ایشان به فکر و عمل جوانان اعتماد میکردند، این خصوصیت امام راحل را بهمعنای واقعیِ کلمه «تحول» دانستند. البته امام خمینی (ره)، ظرفیتهای غیرجوان را نیز نفی نمیکردند و آنگونه که رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودهاند: ایشان (امام راحل) به جوانها بهعنوان یک ذخیره برای نظام، بهعنوان یک ثروت برای نظام اعتماد میکردند و به نیروهای غیرجوان هم بههمان اندازه اعتماد میکردند.
همانگونه که در ابتدای مطلب گفته شد، جوانان بزرگترین ظرفیت و ضرورت برای پیشرفت و سازندگی کشور هستند که همگان باید به این قشر پرنشاط جامعه، بهعنوان آیندهسازان این مرز و بوم، «میدان عمل» بدهند تا آینده را به یاری خدا، به بهترین وجه بسازند؛ این در حالی است که بهرهمندی از این ظرفیت عظیم، نیازمند مقدماتی است؛ اول اینکه نسل جوان همواره حفظ شوند، دوم اینکه از این ظرفیت بهدرستی استفاده شود.
امام خامنهای (مدظلهالعالی) در چند سال اخیر بر ضرورت حفظ جمعیت جوان جامعه تأکید کرده و مکرراً خطر «تحدید نسل» و ضرورت فرزندآوری بیشتر را مطرح میکنند تا در سالهای آینده، همواه کشور از این نعمت بزرگ بهرهمند بماند؛ اما بعد از موضوع «تحدید نسل»، موضوع جذب و استفاده از ظرفیت جوانان در جبهه انقلاب اسلامی است که مورد توجه قرار میگیرد که در این یادداشت بهعنوان یک آفت بزرگ در جهت تحقق جوانگرایی، به آن پرداخته میشود.
رهبر معظم انقلاب اسلامی با بهکار بردن دو کلیدواژه «جذب حداکثری» و «دفع حداقلی» در دهه اخیر، نشان دادند که همگان وظیفه دارند تا در همه ابعاد فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و... با رویی گشاده، همه اقشار جامعه را در جبهه انقلاب اسلامی مشارکت دهند. در این راستا، نهادها و کانونهای فرهنگی، بعد از خانواده بهعنوان تأثیرگذارترین محیطها در جامعه بهشمار میروند که میتوانند در راستای تربیت «جوان مومن و انقلابی» برای اداره کشور و تحقق «دولت جوان و حزباللهی» گام بردارند؛ بنابراین امام خامنهای (مدظلهالعالی) آنها را به «جذب حداکثری» و «دفع حداقلی» توصیه کردهاند؛ چراکه گاهی اوقات، برخی از جوانان، این ظرفیت را دارند که در جبهه انقلاب اسلامی جذب شده و در جهت تحقق «جوانگرایی» مورد نظر امام خامنهای (مدظلهالعالی) در بیانیه «گام دوم انقلاب» تربیت شوند؛ اما گاهی بهدلیل قضاوتهای نابهجا، ممکن است صِرف نقصی کوچکی که مثلاً در پوشش دارند، طرد شوند، درحالی که در حقیقت دل آنها در گرو انقلاب اسلامی است و یا اینکه برخی افراد به اسلام و انقلاب و نظام اسلامی، معتقدند؛ اما صِرف اختلاف سلیقه و اختلاف نظر درباره مسئلهای خاص (سیاسی، اجتماعی و...) طرد میشوند؛ البته همانگونه که رهبر معظم انقلاب اسلامی از جذب حداکثری سخن گفتهاند، «دفع حداقلی» را هم مطرح کرده و فرمودهاند «جبهه انقلاب را گسترش دهید، جذب کنید؛ البتّه منظورم جذب منافق نیست، جذب آدم بیاعتقاد نیست؛ جذب آدم معتقدی است که با شما اختلاف سلیقه دارد»؛ بنابراین در این زمینه هم نباید کوتاهی کرد.
یکی از آفتهای بزرگی که در زمینه بهکارگیری جوانان مستعد و کارآمد برای حل مشکلات کشور وجود دارد، قضاوتهای نابهجاست که بیشک با دو کلیدواژه «جذب حداکثری» و «دفع حداقلی» که امام خامنهای بر روی آنها تأکید کردهاند، منافات دارد و میتواند زمینه دلسردی را در جوانان موجب شود؛ درحالی ممکن است، فردی در ظاهر دارای نقص باشد؛ اما دل در گرو انقلاب اسلامی داشته و در زمینهای خاص، مستعد و کارآمد باشد و بتواند گرهای را از مشکلات کشور باز کند.
برای نمونه، گزینشهای طولانی و حساسیتهای بیمورد در روند استخدام و بهکارگیری جوانان در دستگاههای مختلف، مانعی بزرگ در جهت تحقق «دولت جوان حزباللهی» و درد بزرگی است که حتی در مقطعی نیز موجب گلایه امام خمینی (ره) شده است؛ در این زمینه، گاهی اوقات سوالات عقیدتی، فرهنگی یا سیاسی از جوان استخدامشونده پرسیده میشود که گویی انگار قرار است یک «امام جمعه» یا «تحلیلگر سیاسی» در آن دستگاه استخدام شود و یا اینکه آزمایشهای سختگیرانه پزشکی پیش از استخدام که حتی به دندانهای پُرشده جوانان نیز ایراد میگیرند، موجب میشوند تا جوانی که فرضاً در زمینه فکری بسیار کارآمد است، از امتیاز استخدام در دستگاهی خاص محروم شود، درحالی که بیشک این فرد نمیخواهد از دندانهای خود برای باز کردن گرههای کشور استفاده کند، بلکه ابزار او، ذهن و استعداد اوست؛ بنابراین همانگونه که امام خامنهای (مدظلهالعالی) فرمودند، دستگاههای دولتی نه از روی ظاهر درباره کسی قضاوت کنند و نه اینکه اختلاف سلیقه و نظر درباره مسئلهای خاص، موجب حذف جوانان مستعد و کارآمد شود و در مقابل نیز مراقب نفوذ افراد منافق و بیاعتقاد هم باشند.
انتهای پیام/ 113