به مناسبت چهلمین سالگرد دفاع مقدس؛

معرفی شهدای جهاد سازندگی استان بوشهر

به مناسبت چهارمین هفته از چهلمین سالگرد دفاع مقدس که با عنوان نقش «جهاد سازندگی و مهندسی رزمی در دفاع مقدس» نامگذاری شده است به معرفی شهدای جهادسازندگی استان بوشهر پرداخته‌ایم.
کد خبر: ۴۰۱۳۳۲
تاریخ انتشار: ۳۰ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۱:۳۲ - 19June 2020

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از بوشهر، به مناسبت چهارمین هفته از چهلمین سالگرد دفاع مقدس که با عنوان نقش «جهاد سازندگی و مهندسی رزمی در دفاع مقدس» نامگذاری شده است به معرفی شهدای جهادسازندگی استان بوشهر می پردازیم.

شهید جهادگر «علی افسر دیر»

شهید دانشجوی جهادگر «علی افسر دیر» در سال 1340/1/8 در روستای فاریاب شهرستان دشتستان استان بوشهر دیده به جهان گشود با آغاز جنگ تحمیلی از طرف جهاد سازندگی به جبهه های حق علیه باطل اعزام می شود و در تاریخ هفتم خردادماه سال 1367 در خط مقدم نبرد با دشمن بعثی در جزیره مجنون بر اثر اصابت ترکش به گلویش شهد شیرین شهادت را می نوشد و به لقالله می پیوندد.

معرفی شهدای جهاد سازندگی استان بوشهر (1)

وصیتنامه:

خداوندا؛ مرا از این همه لطف و عنایت دور مگردان و شهادت را نصیبم کن.

من برای کسی وصیتی ندارم؛ ولی یک مشت درد و رنج دارم که بر این صفحه می خواهم هم چون تیغ یا تبری بر قلب سیاه دلانی که این آزادی را حس نکردند و بر سر اموال این دنیا ملت، ‏امت و جهانی را به نیستی و نابودی می کشانند فرو آورم ‏.

ما می رویم تا به رنج دیدگان جامعۀ فردا بگوییم که زندگی در رفتن است نه به قصد رسیدن که مقصد پایان زندگی انسانیت است و همگان به مرگ می رسند ولی همه یکسان زندگی نکردند زندگی مرگ است و مرگ مقصد، باید در راه پیروزی بود.

شهید جهادگر «غلامرضا برزگر»

شهید «غلامرضا برزگر» در سال 1339/10/1 در روستای دالکی شهرستان دشتستان استان بوشهر به دنیا آمد پس از ازدواج در سال 1364 در جهاد سازندگی مشغول به خدمت گرديد و از طرف جهاد برای مقابله با دشمنان دين خدا به ميادين نبرد اعزام شد و سرانجام در 14 آذر سال 1366 بر اثر اصابت ترکش به سر در جبهه فاو به شهادت رسید.

معرفی شهدای جهاد سازندگی استان بوشهر (1)

وصیتنامه:

و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتاً بل احياء عند ربهم يرزقون

آنان كه در راه خدا كشته شده اند را مرده نپنداريد بلكه آنان زنده اند و نزد پروردگار خود روزي مي خورند.

بنده غلامرضا برزگر فرزند حاجي متولد سال1339در روستاي دالكی وصيت نامه خود را با نام خدا و ياد پيامبر شروع مي كنم.

بنده با چشمی باز و گوشی شنوا آزادانه راهم را انتخاب كرده و به جبهه های نبرد حق عليه باطل مي روم تا ندای (هل من ناصر ينصرنی)حسين زمان را پاسخ گفته و نزد خداي خود شرمسار نباشم، به جبهه مي روم مانند برادران ديگر تا در راه دين مبين اسلام و برای نگه داری از دين و حفاظت قرآن مبارزه كنم و دست ياری از حضرت امام نائب بر حق مهدی(عج) برنخواهم داشت و می كشم تا كشته شوم.

و به ابر جنايتكاران شرق و غرب می گويم كه ای آمريكا و ای شوروی جنايتكار و خونخوار بدانيد كه ملت ايران اين ننگ را به دوش نمی كشد و خمينی را تنها نمی گذارد واين ننگ برای ملت كوفه بس است و ما افتخار می كنيم و از تاريخ درس عبرت می گيريم و با زبان و با عملمان می گوئيم كه ما اهل كوفه نيستيم حسين(ع) تنها بماند.

ما می رويم به جبهه امام زنده بماند، بنده عضو هيچ حزب و گروه منحله ای نبودم و راهم و خطم را از حسين زمانه ام خمينی گرفته و می گيرم و در آخر از همه دوستان و آشنايان و خانواده ام تقاضای عفو و بخشش دارم و اميدوارم كه مرا حلال كنند.

پدر و مادر عزيزم مرا ببخشيد كه نتوانستم حق شما را ادا كنم.

شهید جهادگر «محمد بنافی»

شهید «محمد بنافی» در سال 1343/12/2 در روستای بنار سلیمانی از توابع شهرستان دشتستان دیده به جهان گشود با آغاز جنگ تحمیلی در سمت راننده لودر جهاد سازندگی به سوی جبهه های حق علیه باطل شتافت و سرانجام سوم خردادماه سال 1365 در خط مقدم عملیات جزیره مینو بر اثر اصابت ترکش به گردن به شهادت رسید. 

معرفی شهدای جهاد سازندگی استان بوشهر (1)

وصیتنامه:

بسم الله الرحمن الرحیم

 با سلام و درود بر رهبر کبیر انقلاب اسلامی و با سلام و درود بر شهیدان انقلاب اسلامی و با سلام و درود به ملت قهرمان و شهید پرور ایران.

 با سلام و درود بر تو ای پدر و مادر سلام بر شما که اینگونه فرزندان خود را در دامن پاک خویش پرورانید و او را به خدای خود هدیه کردید.

 بدانید که آزادانه و آگاهانه و با چشم باز و با الله اکبر در تمام امیدهایم عاشقانه در راه خدا گام نهادم.

آری پدر و مادر به جای غم و اندوه شادی و مباهات را برگزینید تا دیگران ادامه دهنده راهم باشند و اما ما در قرآن می فرماید: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُلْهِكُمْ أَمْوالُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ».

تو هم چون فرزندت را در این راه دادی خوشحال باش که امانتی را تحویل داده که بالاخره باید تحویل می‌داد.

 ای هموطن چه خوب گفت شاعر قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری قدر گل بلبل شناسد قدر پیغمبر علی.

هموطن قدر این امام عزیزمان را بدانید و شما را به خدا سوگند همواره رهروانش باشید که راهی جز راه حسین نیست.

سخنی با تو ای برادر مهربانم بدان و آگاه باش که برادرت آگاهانه راهش را انتخاب کرد کسی مرا به اجبار نیاورده، این خودم بودم که خواستم به ندای «هل من ناصر ینصرنی» حسین پاسخ دهم.

آری برادرم من می روم تا دنیا بداند یک فرزندی از پدر و مادر و از دنیا و زندگی به خاطر خدا و قرآن و اسلام این چنین حاضر شد این مشکلات را تحمل کنم.

 اما تو ای خواهر قبل از هرچیزی استعمار از سیاهی چادر تو می ترسد تا سرخی خون من.

 خواهرم حجاب را حافظ باش و منافقین را به لرزه درآورد.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار