گروه استانهای دفاعپرس - عذرا شباب؛ جنگ تحمیلی که با آغاز آن همه اقشار به ندای امام خمینی لبیک گویان دست از مشغله و فعالیت چندین ساله خود برای دفاع از کیان این مرزو بوم کشیدند و روانه جبهه های حق علیه باطل شدند دفاع مقدسی شد که به عنوان سند مقاومت و مظلوميت ايرانيان در خاطره تاريخ ثبت و ضبط شد.
همه آمده بودند، میدانی که پیر و جوان را بی تاب خود کرده بود و در قهقهه مستانه شان سر از پا نمی شناختند.
محلی برای روحیه سازی و خود سازی که هر رزمنده ای به هر طریقی خود را به این قافله می رساند تا شهد شیرین شهادت را بنوشد؛ بنوشد تا به قافله کربلا خود را برساند تا حسین زمان در سیطره یزیدیان باری دیگر تنها نماند.
جوانانی که قید تعلقات دنیایی را زدند تا به آخرت ابدی ملحق شوند، کارگر، بنا، پزشک، نجار، بنا، بقال و فرهنگی همه و همه در فراخوان ولایت دست بیعت دادند تا بند کمر مستکبرین را خم کنند.
نوجوانانی که دست در شناسنامه های خو بردند تا از این کاروان عشق بازی عقب نمانند و معلمان و اساتیدی که کلاس درس و تحصیل را به همراه لیست حضور و غیاب را به جبهه ها بردند.
به قدر مسلم معلمان و اساتید بودند که در طول دوران طاغوتیان با نصایح و درس های خودگذشتی خود نسل های جبهه و جنگ را آماده و قدرتمند کردند تا با بصیرت در برهه های حساس نظام پا به میدان های دفاع از کیان وطن نهند.
فرهنگیانی که تعلیم و تربیت با خون و پوست آنها عجین شده بود، انبیاء صفتانی که استادشان پیرجماران شد و سنگر جهاد علم را در خاکریزها ترک نکردند.
معلمان گوش به فرمان توصیه ولایت به محصلان بودند که فرموده بود: « هر چه می توانید در تحصیل علوم جدی و کوشا و در اخلاق و اعمال و کردار نیک کوشش کنید که برای آتیه میهنتان افتخارآفرین باشید»
سرداران و سربازان معلمی که درس ایثار و شهادت را در سنگر و میز و نیکمت با محبت به رزمندگان محصل بر لوح دلشان حک کردند تا بعد از جنگ کسانی باشند که درخت تنومند این نظام را با علم و دانش خود بارور سازند.
اساتیدی که فرصت حضور در جبهه را مغتنم شمرده و با آموزش به دانش آموزان تهدیدهای جنگ را به فرصت بدل نمودند و در یک دستشان اسلحه دفاع از میهن بود و در دست دیگرشان گچ های سفیدی که رو سفیدی خود را از گرد و غبارشان در دنیا و آخرت طلب می کردند.
فرهنگیان بودند که دل مشغله تحصیل پدران و مادران رزمندگان را مرتفع می کردند و خیال آنها را از تحصیل فرزندانشان آسوده می کردند، در واقع نیت های مقدس نوجوانان را که سودای خدمت به اسلام را در سر می پروراندند را با با آموزش های خود جلا می دادند.
قشری که با حضور پرشورشان برکات و نعمات بزرگی برای رزمندگان بود و تجارب مدیریتیشان در عرصه بهرهمندی از تدابیر فرهنگیشان ستودنی و چقدر دردناک قصه استادی که در درس عشق بازی نمره شاگردش از او بالاتر می شد.
انتهای پیام/