به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، حجتالاسلام مهدی مافینژاد کارشناس تاریخ اسلام به مناسبت ۲۸ ذی القعده سالروز شهادت امام محمدتقی (ع) در گفتوگویی به ابعاد شخصیتی این امام بزرگوار پرداخت، که در ادامه میخوانید؛
حجتالاسلام مافینژاد اظهار داشت: زمان حیات وجود نازنین امام رضا (ع)، شبهه کم بودن سن امام جواد (ع) را مطرح کردند. مأمون یک گردهمایی تشکیل داد و از این شانتاژ سیاسی استفاده کرد و معتقد بود این شبهه خیلی جاندار است و الآن بهترین وقت است. علما را دورهم جمع میکنیم و امامت ایشان را زیر سوال میبریم. همه علما جمع شدند در یک مجلسی حدود ۳۰ هزار سوال و طبق نقلی سه هزار سوال مطرح شد که حضرت همه را جواب دادند.
این کارشناس مذهبی افزود: بعد به اینجا رسیدند که آیا سن امام میتواند اینقدر کم باشد، حضرت فرمودند چطور پیامبری مثل حضرت عیسی (ع) در گهواره به سوالات مردم جواب میدادند و به مقام نبوت رسیدند، امامت هم همینطور است. امامت انتصاب خدایی است و از جانب پروردگار عالم است پس ربطی به سن و سال ندارد. خدا خواسته و شده است. شما الآن از امام چه میخواهید؟ از لحاظ عقلی سوال کردید که در این مجلس جواب دادیم. حکمت و معرفت میخواهید که داریم. خاندان میخواهید که همه اینها منطبق است.
وی ادامه داد: در همان مجلس همه بالاتفاق به امامت امام جواد (ع) روی آوردند و مأمون در این وضعیت مفتضح شد. همه ائمه اطهار (ع) علم شأن لدنی و از جانب پروردگار عالم بود. علم شأن ذاتی بود و اینطور نبود که علم را اکتساب کنند و این هم پاسخ دیگری برای این شبهه است. اگر علم امام اکتسابی باشد در سن کودکی چون یک کودک درک آنچنانی از مسائل ندارد نمیتواند به امامت برسد، ولی اگر بدانیم علم امام مثل امام جواد (ع) علم خدایی است، قطعاً میتوانیم بگوییم علمی که خدایی باشد، مثل حضرت عیسی (ع) دیگر آن کالبد و جسم زیاد مهم نیست.
مهدی مافینژاد اضافه کرد: مهم آن علمی است که از جانب پروردگار عالم داده شده است. در بحث امامت مردم میخواهند علم خدا را بشنوند. نمیخواهند از بنده خدا یاد بگیرند که از کالبد بنده خدا بشنوند بلکه میخواهند از خدا حرف بشنوند. حالا این حرف از خدا شنیدن میخواهد از لسان یک نوجوان یا حتی کودک در گهواره باشد که همه اینها نکات بسیار مهمی دارد.
این کارشناس مذهبی گفت: زمان وجود نازنین و مقدس امام جواد (ع) اختناق بسیار زیاد شد. نفاق و وضعیت منافقانه و از طرفی یک وضعیت انحصاری ایجاد شد. از آن جاییکه مأمون دخترش را بهزور و اجبار به عقد امام جواد (ع) درآورد، مشخص میشود که حضرت را در منگنه قرار دادند و دوره و زمانه بنیعباس به آنجا رسید که اینها فهمیدند دیگر بهزور و اجبار نمیتوانند جلوی امام را بگیرند پس سعی کردند حضرت را در انحصار قرار بدهند. انحصار از امامت امام جواد (ع) آغاز شد. از زمان امام جواد (ع) ائمه تحت محاصره قرار گرفتند.
مهدی مافی نژاد اظهار داشت: دیگر از این محاصره بالاتر که رسماً همسر ایشان در خانه ایشان جاسوس و عامل مأمون بود؟ در نتیجه شرایط شیعیان و دوستداران اهلبیت شرایط خیلی سخت و دشواری شد، لذا اهلبیت عصمت و طهارت با همین شرایط دشوار، دین را خیلی زیبا و قشنگ به طرق مختلف میرساندند. اوج این شرایط اختناق، زمان امام حسن عسگری (ع) است. در زمان ایشان تفسیر قرآنی از جانب امام حسن عسگری (ع) صادر میشود که ملجأ و منشأ تمام مفسرانی میشود که امروز قرآن را تفسیر میکنند که از روی تفسیر امام حسن عسگری (ع) دارند تفسیر میکنند.
وی همچنین عنوان کرد: اهلبیت ما کاری به محاصره و این جریانات نداشتند که تبلیغ شأن ضعیف یا عنایت شأن نسبت به شیعیان کم شود. حضرت به طرق مختلف شاگردان خود را بهصورت محرمانه و مخفیانه تربیت میکردند تا زمان امام حسن عسگری (ع) که این اختناق اوج گرفت و محاصره خیلی شدید شد. در نامهای که منتسب به امام حسن عسگری (ع) است، آمده که امام حسن عسگری (ع) به یکی از غلامان شأن فرمود این شتر را با عصا ببر. میگوید وقتی من شتر را با عصایی بردم تا به فلانی رسیدم، طرف عصا را زد و شکست. خیلی ناراحت شدم و گفتم چطور عصایی که امام حسن عسگری (ع) به او داده را می شکند؟ تا اینکه دیدم از داخل عصا نامهای درآمد. فهمیدم امام اینقدر ظریف برای پوشش این موضوع محرمانه این گونه موضوعی را منتقل کردند.
این کارشناس مذهبی خاطرنشان کرد: منابع غنی دینی ما از وجود نازنین و مقدس اهلبیت به سختی به ما رسید. این سختیها هم از زمان امام جواد (ع) شروع شد. به شهادت رساندن اهلبیت عصمت و طهارت در حکومت بنیعباس نیز در واقع تیر آخر این جریان بود. مثلاً وقتی مأمون امام رضا (ع) را به خراسان کشاند حضرت آمدند. چرا؟ چون مأمون گفت ما که نمیتوانیم اهلبیت را بکشیم. چون اهلبیت با شعار خون خواهی امام حسین (ع) روی کار آمدند. بنابراین بنیعباس با شعار حمایت از اهلبیت عصمت و طهارت بر مردم حکمرانی میکردند. یعنی ظاهرشان ظاهر دیندار بود.
وی تأکید کرد: راه دین از دیندار جداست. بنیعباس کسانی بودند که با شعار اهلبیت روی کار آمدند، لذا اگر دقت کنید خود مأمون که زیرکترین بنیعباس بود دید نمیتواند به راحتی امام رضا (ع) را به قتل برساند. بنابراین آمد حضرت را در انحصار خود و در جایگاه ولیعهدی گذاشت. دید باز هم نمیشود و باز امام رضا (ع) از این فرصت به بهترین نحو استفاده کردند و فاتحه بنیعباس را خواندند. در نتیجه ایشان را به شهادت رساندند. زمان امام جواد (ع) خود مأمون مرده بود، ولی حاکم بعدی بنیعباس بازهم فکر میکرد مثل مأمون میتواند امام را کنترل و مدیریت کند. وقتی دید نمیتواند ایشان را کنترل و مدیریت کند به فکر به شهادت رساندن ایشان افتاد.
مهدی مافی نژاد افزود: اینها اول فکر نمیکردند مردم امام جواد (ع) را باور کنند. میگفتند حضرت نوجوان هستند چه کسی او را باور میکند؟ پس برویم کنار حضرت و با کنار حضرت بودن و همراهی با او میتوانیم بر مردم حکومت کنیم. اما دیدند نمیشود. حضرت جواد (ع) هم به پیروی از آبا و اجداد بزرگوارشان به نحو احسن و درجه یک تبلیغ ولایت کردند و شاگردان بسیاری تربیت کردند. لذا تیرشان به سنگ خورد و مانند سایر ائمه امام جواد (ع) را به شهادت رساندند.
این کارشناس مذهبی در ادامه عنوان کرد: از زمان امام جواد (ع) به بعد حتی نسل حضرت را بررسی میکردند. یعنی اجازه نمیدادند اهلبیت عصمت و طهارت بچهدار شوند. از زمان امام جواد (ع) حتی با وجود ملعونهای مثل ام فضل، اینها باورشان نمیشد وجود مقدس امام هادی (ع) پای به عرصه وجود بگذارند. امام هادی (ع) هم توسط خود امام جواد (ع) معرفی شدند. آنجا بود که دیدند کار از کار گذشته و تلاشهایشان بی ثمر بوده در نتیجه امام جواد (ع) را به شهادت رساندند. امام هادی (ع) هم کنترل شدیدی میشدند. در سامرا حضرت را تحت مراقبتهای امنیتی آوردند و ایشان هم امام حسن عسگری (ع) را به مردم معرفی کردند.
مهدی مافی نژاد سپس اظهار داشت: بنی عباس دیدند نمیشود باید امام حسن عسگری (ع) را بکشیم تا امام حسن عسگری (ع) دیگر نسلی نداشته باشند. شما تاریخ را که میخوانید میبینید اینها به هیچ وجه نمیدانستند حضرت بقیةالله اعظم (عج) وجود دارند. امام حسن عسگری (ع) هم ایشان را معرفی نکردند تا زمانی که امام زمان (عج) بر بدن و پیکر مطهر و نازنین شأن نماز خواندند.
وی اضافه کرد: یک روایت خیلی زیبا از امام جواد (ع) نقل شده است که حضرت به کسی که رفتند به ایشان گفتند من را موعظه کنید، این روایت را فرمودند که «تَوَسَّدِ الصَّبْرَ». صبر را بالشت زیر سر خود قرار دهید. این توصیه امروز خیلی به درد ما میخورد. شیعه همواره باید صبور باشد. وقتیکه خداوند متعال به ما گفت این عهد را پذیرفتید همه گفتیم بله، خدا بلا هم به ما داد یعنی ما را در معرض امتحان قرار داد. امتحان خدا را باید درست پاسخ دهیم و پاسخ به امتحان خدا صبر است. در ادامه حضرت فرمودند: «تَوَسَّدِ الصَّبْرَ وَ اعْتَنِقِ الْفَقْرَ». فقر را به آغوش بگیر. این فقر یعنی همیشه نیازمند در خانه خدا باش.
این کارشناس مذهبی گفت: این فقر آن فقری نیست که پیامبر اکرم (ص) فرمودند از آن دوری کنید. این فقر، فقری است که پیامبر فرمودند افتخار من است. یعنی همیشه نیازمند در خانه خدا و اهلبیت باشید. در خانه خدا در خانه حجت خدا هم هست. در ادامه فرمودند: «وَ ارْفَضِ الشَّهَوَاتِ». شهوت خودت را لجام بزن. یعنی به شهوات خودت یک لجامی بزن و کنترل کن. در ادامه این نصیحت امام جواد (ع) این را میفرمایند که: «وَ اعْلَمْ أَنَّکَ لَنْ تَخْلُوَ مِنْ عَینِ اللَّهِ». بدان هیچوقت از پیشگاه، دیدبانی و دوربین خدا مخفی نیستی و همیشه خدا دارد شما را میبیند.
وی در پایان گفت: اگر ما واقعاً در زندگی خود یک سیستم نظارت در نظر بگیریم، زندگی ما زیبا میشود. فکر کنید یک دوربین فیلمبرداری کنارتان هست و دارد از شما فیلم میگیرد. چقدر شکل زندگی شما فرق میکند و متفاوت میشود؟ امام جواد (ع) فرمودند تو هر لحظه تحت نظارت دوربین خدا قرار داری.
منبع: مهر
انتهای پبام/ 341