شهید ابراهیم هادی فرزند چهارم از شش فرزند خانواده بود که در خانواده مذهبی رشد کرد. پدرم بیشتر از سایر فرزندان به او علاقه داشت و ابراهیم پا به پای پدر در مبارزات انقلابی و هیئتهای مذهبی شرکت میکرد. علاقهاش به ائمهاطهار(ع) زیاد بود و به نماز اول وقت اهمیت زیادی میداد. پدر میگفت اگر کسی میخواهد بعد از من اسمم را زنده نگه دارد ابراهیم است که نامم را زنده میکند. اما برادرم نوجوانی بیش نبود که طعم تلخ یتیمی را چشید. لیکن ابراهیم مرد بزرگی بود و زندگی را در پناه او به پیش بردیم. او سال 55 دیپلم ادبی را گرفت و با فعالیت در هیئتهای جوانان و وحدت اسلامی و شاگردی استاد علامه محمدتقی جعفری به شخصیتی انقلابی تبدیل شد. همزمان با تحصیل در بازار تهران کار میکرد و خیلی از درآمدش را صرف کمک به افراد مستمند میکرد.
گویا برادرتان ورزشکار قابلی هم بودند.
بله، ابراهیم اهل ورزش بود. در والیبال و کشتی و ورزش باستانی فعالیت میکرد و قهرمان هم شده بود. بعد از انقلاب هم در سازمان تربیت بدنی و آموزش و پرورش به تربیت شاگردان میپرداخت.
چگونه وارد عرصه جنگ و شهادت شد؟
برادرم از ابتدای جنگ تحمیلی برای دفاع از کشور اسلامیمان عازم مناطق جنگی شد. مردانگی او را میتوان در ارتفاعات سر به فلک کشیده بازیدراز و گیلانغرب تا دشتهای سوزان جنوب مشاهده کرد. حماسههای ابراهیم در این مناطق هنوز در اذهان یاران قدیمیاش ماندگار شده است.
ماجرای مقاومت شهید هادی به همراه نیروهای گردان کمیل و حنظله در کانالهای دشمن را همگان شنیدهایم. به نظر شما حکمت پیدا نشدن پیکر برادرتان چیست؟
ابراهیم همیشه از خدا میخواست گمنام بماند چراکه گمنامی صفت یاران خداست. خدا هم دعایش را مستجاب کرد. ابراهیم سالهاست که گمنام و غریب در فکه مانده تا خورشیدی باشد برای راهیان نور. وقتی آنها چند روز در کانالها به محاصره دشمن درمیآیند، ابراهیم به اندک رزمندگان باقیمانده پوشش میدهد که خود را نجات دهند. اما خودش میماند تا دشمن را مشغول کند و هنوز هم مانده تا به ما یاد بدهد چطور میتوان مرد بود و مردانه ایستاد.
بارزترین خصوصیات اخلاقی شهید هادی چه بود؟
شهدا از همه قید و بندهای دنیا گذشتند تا لباس شهادت بر تن کنند. شهید هادی لباس نو نمیپوشید و میگفت شاید کسی نداشته باشد و دلش بشکند. وقتی زندگی ابراهیم را مرور میکنم، میبینم که به واقع مرد بزرگی بود. نه تنها ابراهیم بلکه همه کسانی که شهید شدند انسانهای بزرگی بودند. ابراهیم جزو جوانهایی بود که جوانمردی و پهلوانیاش زبانزد بود. شهید هادی قد بلند و رشیدی داشت از سنش بیشتر نشان میداد. ورزشکار بود. اگر کسی دوست داشت در کشتی برنده شود خودش را به خاک میزد تا او برنده شود. خیلی با جوانها کارکرد. 24ساله بود که شهید شد. پدر و مادرم مرحوم شدند. مادرم 10سال بعد از شهادت ابراهیم از دنیا رفت و سالها منتظر بود تا پیکر پسر گمنامش برگردد.
روایتهای بسیاری از تأثیرات شهید هادی روی دیگران گفته شده است، در این خصوص نکتهای به یاد دارید؟
شهید به حجاب خیلی حساس بود. به ما که خواهرش بودیم مدام تأکید میکرد حجابتان باید کامل باشد. کسی را میشناسم که حجاب درستی نداشت و شهید هادی کمکش کرد که با حجاب شد و به سمت شهدا آمد. شهدا حتی پس از شهادتشان منشأ خیر هستند و بسته به لیاقت خود ماست که از انوار وجودی آنها بهرهمند شویم.
منبع:جوان