به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس، تاریخ تحولات دهه های اخیر مصر نشان می دهد که حکومت های دیکتاتور و نظامی در مصر نه تنها تلاشی برای مقاومت در برابر توسعه طلبی صهیونیست ها نداشته اند بلکه با انعقاد پیمان سازش زمینه همکاری با این رژیم را نیز فراهم کرده اند که این امر یعنی سازش دولت های مصر با اسرائیل با مقاومت برخی گروه های اسلام گرای مصری همراه شده و وقوع عملیات هایی مانند اعدام انقلابی برخی سران دولتی را به همراه داشته است.
در این رابطه می توان به فعالیت برخی گروهای اسلامی مانند اخوان المسلمین و یا گروه اسلامی جهاد اشاره کرد که به دلیل سیاست های سازش کارانه حکومت های دیکتاتور مصر، فعالیت های در راستای مقاومت در قبال این سیاست ها اتخاذ کرده اند و از جمله مهم ترین این اقدامات می توان به ترور انقلابی محمد انور سادات دیکتاتور سابق مصر و امضا کننده پیمان ننگین "کمپ دیوید" اشاره داشت.
به قدرت رسیدن انور سادات و چگونگی ترور وی
"محمد انور سادات" سومین رئیس جمهور مصر بود؛ وی اولین حاکم یک کشور عرب بود که پیمان سازش را با اسرائیل امضاء نمود و این کشور را بی چون و چرا به رسمیت شناخت. انور سادات در سال 1949 میلادی با جمال عبد الناصر همراه شد و پس از کودتای افسران جوان مصری به عنوان سخنگوی انقلاب، نخستین اعلامیۀ فرماندهی را برای خبرنگاران خواند . وی پس از ترقی سریع در مشاغل دولتی ، در سال 1960 به ریاست مجمع ملی مصر انتخاب گردید و در سال 1964 میلادی معاون رئیس جمهور این کشور شد . او پس از مرگ عبد الناصر به ریاست جمهوری مصر رسید و در طول ریاست جمهوری خود با امضای پیمان ننگین" کمپ دیوید" با "مناخیم بگین" به نوعی رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخت و در صدد صلح با این رژیم بر آمد، اما این روش او مورد قبول بسیاری ازمصریان قرار نگرفت .
بعد از جنگ رمضان (جنگ اکتبر) سادات سیاست خود را در قبال اسراییل تغییر داد و پس از مدت کوتاهی، مصر را از خط مقدم جنگ با اسراییل خارج نمود و با رژیم صهیونیستی قرار داد صلح امضا کرد. سادات در اولین اقدام، با امضای قرار داد کمپ دیوید که به موجب آن موجودیت اسراییل را به رسمیت شناخت، جهان اسلام را در بهتی عظیم فرو برد.
در واقعه به دنبال بهبود رابطه با امریکا، سادات در یک سفر غیرمنتظره به سرزمینهای اشغالی فلسطین در روز نوزدهم نوامبر 1977م باب مذاکرات مستقیم با رژیم صهیونیستی را گشود و سرانجام علیرغم مخالفت شدید سایر کشورهای عرب، رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخت. ادامه این سیاست، به مذاکرات صلح سران مصر و اسرائیل با میانجیگری امریکا منجر شد که در نهایت، موجب انعقاد پیمان ننگین کمپ دیوید در 26 مارس 1979م گردید که خشم کشورهای اسلامی را برانگیخت.
سادات در ادامه سیاست های ضدمردمی و دیکتاتور مابانه خود در سال 1980م، خود را رئیس جمهور مادامالعمر مصر اعلام کرد و در سال 1981 کمکهای زیاد تسلیحاتی و نیروی انسانی برای کمک به عراق در جنگ علیه جمهوری اسلامی ایران ارسال نمود. انور سادات با تن دادن به استراتژی امریکا و اعمال سیاستهای درهای باز در کشورش، باعث گسیل سرمایهداران و مستشاران امریکایى به مصر شد. او همچنین پس از انعقاد قرارداد کمپ دیوید، به صهیونیستها اجازه تأسیس سفارتخانه در قاهره را داد. ادامه اعمال ننگین سادات باعث شد تا بسیاری از کشورهای اسلامی با مصر قطع رابطه کنند و حتی عضویت مصر را از اتحادیه عرب لغو نمایند. ادامه این اعتراضات باعث شد تا گروه اسلامی الجهاد، طرح اعدام انقلابی سادات را عملی سازد.
در ششم اکتبر 1981 میلادی ، هنگامی که رئیس جمهور مصر در مراسم روز ارتش این کشور در جایگاه ویژه مشغول سان دیدن از رژه سربازان بود ، ترور شد. در عملیات ترور وی که به هنگام رژه روی داد، دو افسر ، دو درجه دار و دو سرباز از صف رژه روندگان خارج شدند و با نارنجک و سلاحهای خودکار به سوی جایگاه انور سادات حمله بردند که در این حمله رئیس جمهور مصر و 9 تن دیگر کشته شدند و گروهی نیز مجروح گردیدند؛ گفتنی است به جای او حسنی مبارک معاون وی بر مسند قدرت نشست که برای سال ها سیاست های دیکتاتورمابانه خود را ادامه داد.
استقبال امریکا و اسرائیل از دیکتاتوری و حکومت نظامی در مصر
از زمان امضای پیمان کمپ دیوید و همچنین اعدام انقلابی انور سادات به عنوان امضا کننده این پیمان خائنانه با رژیم صهیونیستی، همه گروه های سیاسی مردمی در مصر مخالفت خود را با سازش با اسرائیل و پیمان های رسمی و همچنین روابط سیاسی با این رژیم اعلام کرده و نشان داده اند. در این راستا در حالی با ترور انور سادات حسنی مبارک جایگزین وی شد، که مبارک نیز مانند دیگر دیکتاتور مصر به سازش با رژیم صهیونیستی ادامه داد و به سرکوب گروه های سیاسی مانند اخوان المسلمین، که مخالف هرگونه سازش با اسرائیل بودند، پرداخت.
این امر یعنی تداوم سازش با اسرائیل و سرکوب گروه ها و جنبش هایی که حامی فلسطین محسوب می شدند، دولت امریکا و رژیم صهیونیستی را به این نتیجه رساند که دولت های دیکتاتوری در مصر به خوبی می توانند منافع آنها را حفظ نمایند. لذا دولت امریکا علی رغم شعارهایی مانند دموکراسی خواهی و در راستای حفظ منافع صهیونیست ها در طول چند دهه حکومت حسنی مبارک به حمایت همه جانبه با آن ادامه داد و رژیم صهیونیستی نیز همکاری های امنیتی و اطلاعاتی لازم را با وی به عمل آورد.
در واقع می توان گفت تجربه تحولات سیاسی چند دهه اخیر مصر نشان داد که حکومت های نظامی و دیکتاتور می توانند منافع رژیم صهیونیستی را حفظ نمایند و تجربه کوتاه دولت دموکراتیک در دوره محمد مرسی نیز این نظریه را تایید کرد؛ به گونه ای که با وجود فشارهای علیه وی در پی قطع روابط با صهیونیست ها برآمد و حمایت ها از مردم فلسطین در نواز غره را افزایش داد. این امر منجر به این شد که صهیونیست ها از دولت وی احساس خطر کرده و با وقوع کودتا در مصر علیه دولت محمد مرسی، اسرائیل به همراه امریکا از این موضوع استقبال کرد.
در این رابطه، عدم محکومیت کودتای ارتش مصر علیه دولت قانونی این کشور از سوی آمریکا، این کشور را در مظان اتهام دخالت در کودتای مصر قرار داده است. نگاهی به مواضع متضاد، غیرصادقانه و تعاملات پنهان و آشکار نظیر سفر مقامات بلند پایه آمریکا به قاهره و نیز انتخاب سفیر جدید آمریکا در مصر با ویژگی و سوابق توطئه گرانه دال بر صحت ادعای مذکور است.
از زمان سقوط مبارک و پیروزی انقلاب مصر، بررسی دیدگاهها و مواضع نامزدهای سیزدهگانه انتخابات ریاستجمهوری مصر نشان میدهد، اکثر این نامزدها بر سیاست اسرائیل ستیزی، حمایت از ملت و آرمان فلسطین و لغو معاهده کمپدیوید یا تجدیدنظر در بندهای آن در صورت پیروزی در انتخابات تاکید دارند که این موضوع نشان می دهد در صورت وجود فضای دموکراتیک در مصر، گفتمان ضد صهیونیستی در این کشور حاکم خواهد شد.
در این راستا با پیروزی محمد مرسی در انتخابات ریاست جمهوری مصر، تهدیداتی از سوی وجود دولتی مردمی و دموکراتیک در این کشور علیه اسرائیل ایجاد شد؛ در واقع از آنجا که اخوانالمسلمین به اسرائیل به عنوان تهدید راهبردی مینگرد، با پیمان صلح با تلآویو مخالف است و مرسی را وادار به تقویت حضور نظامی در صحرای سینا کرده بود، احتمال ظهور تهدیدی امنیتی علیه اسرائیل وجود داشت و این امر منجر به نگرانی صهیونیست ها شده بود.
در حالی که حوادث و تحولات یک سال پیش از کودتای نظامی در مصر، نگرانی دولتمردان اسرائیلی نسبت به احتمال عقب نشینی هر چند نسبی مصر از محور سازش و ورود آن به محور رویارویی را در پی داشت، با وقوع کودتا اتفاقی در این کشور روی داد که استقبال رژیم صهیونیستی را به همراه داشت. بدین نحو که با وقوع کودتا در مصر، که برخی گمانه زنی ها به همکاری اطلاعاتی اسرائیل با ارتش مصر در آن اشاره کرده اند، اسرائیل به دلیل حذف مرسی از قدرت از این رویداد استقبال کرده و امیدوار شد تهدیدهایی که وجود یک دولت مردمی در مصر می تواند علیه آن ایجاد نماید بر طرف شود. به همین دلیل بود که اسرائیل به روشنی و به صورت علنی از کودتای نظامی در مصر استقبال کرد.